روزنامه آرمان ملی
1401/12/01
باید عملگرایانه اقدام کنیم
مرتضی مکی تحلیلگر مسائل بینالمللتوافقنامههايي که در سفر آقاي رئيسي به چين صورت گرفته، موضوعاتي بوده که از زماني که توافقنامه 25 ساله ايران و چين به امضاي وزارت خارجه دو کشور رسيده اين موضوعات در دستور کار بوده و به نظر هم نميرسد که اين توافقنامهها در کوتاه مدت بتواند تاثيري در وضعيت اقتصادي ايران يا جذب سرمايهگذاريهاي جدي داشته باشد. ما شاهد سرمايهگذاري کلاني از زماني که توافقنامه 25 ساله امضا شده از سوي چين در ايران نيستيم و به نظر ميرسد بعد سياسي و تبليغاتي اين سفر از سوي ايران يا چين بيشتر از دستاوردهاي اين سفر براي جمهوري اسلامي ايران بوده است. عدم دعوت از جمهوري اسلامي ايران براي شرکت در کنفرانس امنيتي مونيخ و دعوت از جريانهاي اپوزيسيون در خارج از کشور براي سخنراني در پلنهاي حاشيهاي کنفرانس امنيتي مونيخ، نشان ميدهد که مخالفان جمهوري اسلامي ايران در حال ارتباط گيري و به يک نوعي مجري سياستهاي ايران هراسانه دولتهاي غربي ميشوند. بيانيهاي که از سوي وزارت خارجه سه کشور اروپايي و آمريکايي صورت گرفته و نسبت به تداوم برنامههاي هستهاي ايران هشدار دادهاند، هرچند تکرار مواضع گذشته است ولي اين تکرار نشان ميدهد که موضوع اجراي پلن بي در قبال ايران در حال عملياتي شدن است و با اعمال تحريمهاي شديدتر و امنيتي کردن پرونده هستهاي ايران، متأسفانه چشم انداز خوبي از آينده روابط ايران و غرب نشان نميدهد. ما حتي اگر بخواهيم با چين هم روابطمان را گسترش دهيم، بدون پيوستن به افايتياف و بدون رفع تحريمها تداوم روابط اقتصادي و تجاري با چين در سطح گستردهتري عملياتي نخواهد شد و چين نميتواند خلأ تحريمهايي که جمهوري اسلامي دارد از غرب متحمل ميشود را پر کند. اين نکته خيلي شفاف است که ديدگاههاي آمريکا و دولتهاي اروپايي به هم خيلي نزديک شده و ما شاهد يک اجماع ميان ديدگاههاي اروپا و آمريکا هستيم و اين درحالي است که تا چند ماه پيش، اروپا نقش ميانجي را بين ايران و آمريکا براي احياي توافقنامه برجام ايفا ميکرد. مکانيسم ماشه اکنون براي اروپاييها شايد انتخاب اولشان نباشد. هدف آنها اين است که با همين ادامه سياست ايران هراسي در سطح منطقه و جهان و امنيتي کردن پرونده هستهاي بتواند يک فشار سياسي مضاعفي را به جمهوري اسلامي اعمال کنند و شايد از طريق اين فشار بتوانند امتياز بيشتري را پشت ميز مذاکرات بگيرند. به همين دليل شرايطي که ايران از سوي غرب دارد متحمل ميشود، اينکه عملا دارند تحريمها را عليه ايران سختتر ميکنند، چين بهشدت تحت فشار براي خودداري خريد نفت از ايران است، دولتهاي عربي منطقه بهخصوص عراق تحت فشار زيادي براي جلوگيري از ارسال دلار به ايران است و همه اينها سياستهاي پلنبي دولتهاي اروپايي و آمريکاست و به نظر ميرسد در چنين شرايطي دولتهاي اروپايي نيازي به توسل به مکانيسم ماشه ندارند. شايد مکانيسم ماشه زماني ميتواند نهايي شود که ديگر اميدشان از اينکه بخواهند همچنان به گزينه ديپلماسي و مذاکره با ايران خاتمه دهند، از دست دهند و آن زمان شايد ديگر متوسل به مکانيسم ماشه خواهند شد و رفتن ايران زير فصل هفتم منشور سازمان ملل و اينکه در چنين شرايطي وضعيت غيرقابل پيش بيني بين ايران و غرب شکل خواهد گرفت و شرايط درست است که براي ايران سخت خواهد شد ولي براي اروپاييها نيز غيرقابل پيشبيني خواهد شد براي اينکه بحرانزا بودن منطقه خاورميانه چيزي نيست که دولتهاي اروپايي بخواهند به راحتي آن را بپذيرند. به همين دليل قبل از اينکه بخواهند به مکانيسم ماشه متوسل شوند همين ايران هراسي و جنگ رواني را عليه ايران ادامه ميدهند و جمهوري اسلامي ايران را تحت فشار اقتصادي بيشتري قرار خواهند داد. به نظر ميرسد خيلي بايد عملگرايانه و با يک ديپلماسي فعالتري در قبال سياستهاي دولتهاي غربي اقدام کنيم. اگر گزينه ديپلماسي نخواهد جواب بدهد، قطعا گزينه جنگ، شرايط را براي غرب دشوارتر خواهد کرد. به همين دليل دولتهاي اروپايي گزينه ديپلماسي را باز ميگذارند شايد از اين دريچه بتوانند به خواستههاي خودشان دست پيدا کنند. ولي اينگونه هم نيست که اگر بخواهيم به گزينه ديپلماسي متوسل شويم، مجبوريم همه مطالبات غرب را پاسخ بدهيم. ما هم همچنان ابزارهايي داريم که آنها هم به مطالبات ما پاسخ دهند.
سایر اخبار این روزنامه