داد و ستد پرسود زبان فارسی و زبان مادری اقوام ایرانی

 امروز 21 فوریه، روز جهانی زبان مادری است؛ 24 سال پیش، سازمان جهانی یونسکو این روز را به‌منظور پاسداشت زبان‌های مادری و کمک به تنوع زبانی و فرهنگی در جهان، نام‌گذاری کرد. زبان مادری، اولین زبانی است که فرد با آن صحبت می‌کند، یاد می‌گیرد و فکر می‌کند. این زبان ممکن است کاملاً با زبان رسمی کشوری که فرد در آن به دنیا آمده‌است، متفاوت باشد. در گستره جغرافیایی ایران، زبان‌های قومی فراوانی مانند کردی، لری، بلوچی، ترکی و... وجود دارند که زبان مادری بخش وسیعی از ایرانیان هستند. در کنار این زبان‌ها و گویش‌ها، زبان فارسی هم به عنوان زبان معیار و ملی کشورمان خود زبان مادریِ بخش دیگری از ایرانی‌ها از جمله ساکنان شرق کشور است. این‌که عده‌ای به بهانه حفظ زبان‌های مادری قومیت‌های ایرانی، قصد تخریب زبان فارسی را دارند، بیانگر دشمنی آن‌ها با یکپارچگی ایران است. استاد محمدعلی موحد، مولوی‌پژوه معاصر به زیبایی درباره وحدت زبان ملی ایران، یعنی فارسی با دیگر زبان‌ها و گویش‌ها می‌گوید: «خاستگاه من، آذربایجان، به‌لحاظ فولکلور بسیار غنی است. شاید بگویم از غنی‌ترین قسمت‌های ایران است. اظهار علاقه آذربایجانی‌ها به فولکلور خاص و زبان مادری خود هیچ‌گونه تعارضی با علاقه آن‌ها به فرهنگ ملّی و زبان رسمی فارسی ندارد. به یاد بیاورید که پیشگامان تدوین دستور و فرهنگ زبان فارسی از آذربایجان بودند. قطران و نظامی و خاقانی، گنجوران سخن پارسی را به یاد بیاورید». به مناسبت روز جهانی زبان مادری، با دکتر محمدحسن مقیسه، استاد زبان و ادبیات فارسی درباره زبان‌های مادری در ایران و تعامل زبان فارسی با آن‌ها گفت‌وگو کرده‌ایم.  نیّت خیر یونسکو و انتظاری که برآورده نشد دکتر محمدحسن مقیسه در بیان تفاوت زبان مادری و زبان ملی و رسمی یک کشور می‌گوید: «طبیعی است که هر کشوری یک زبان اصلی و معیار دارد که مردم آن با هر لهجه و زبانی، آن زبان معیار را در سطح ملی می‌پذیرند و با آن تکلم می‌کنند و در عین حال می‌توانند زبان مادری و منطقه‌ای و لهجه خود را داشته باشند. هدف یونسکو از نام‌گذاری 21 فوریه به عنوان روز زبان مادری، همین بوده که به تنوع زبانی در جهان کمک کند تا یک زبان، لهجه و گونه به نفع زبان و گونه دیگری عقب‌نشینی نکند و زبان‌های اصلی یا زبان‌هایی که از قدرت سیاسی و اقتصادی برخوردارند، به زبان‌هایی که در مناطق محدودی تکلم می‌شوند، تعدی نکنند و باعث از بین رفتن آن‌ها نشوند. البته به‌رغم این‌که کارشناسان سازمان فرهنگی یونسکو نیتشان خیر بوده، اما می‌بینیم که در جهان، زبان‌هایی که از تعاملات اجتماعی فراوان برخوردار نیستند و قدرت اقتصادی و سیاسی و پشتوانه ادبی محکمی ندارند، در طول چند دهه گذشته محدود شده یا از بین رفته‌اند. باید بین زبان معیار و زبان مادری، تفکیک قائل شویم و بپذیریم که حفظ حیات هر دوی آن‌ها در یک کشور امکان‌پذیر است».   نقش اقوام ایرانی در اعتلای زبان فارسی این استاد دانشگاه در ادامه درباره آن‌هایی که می‌خواهند به بهانه ترویج زبان‌های مادری ایران، زبان فارسی را تخریب و محدود کنند، می‌گوید: «زبان فارسی، زبان مردم ایران بوده و هست و پشتوانه‌ای بیش از هزار سال دارد. خاستگاهش هم خراسان بزرگ و منطقه شمال شرق ایران بوده و بسیاری از نواحی امروز افغانستان، خراسان ایران و تاجیکستان را در‌برمی‌گرفته‌است. کسانی که می‌خواهند به بهانه ترویج زبان‌های دیگر، زبان فارسی را محدود کنند، نعل وارونه می‌زنند. ما در ایران بزرگ و یکپارچه، انسان‌های محقق و دانشمندی را داریم که زبان مادری‌شان، فارسی نبوده است، اما به عنوان یکی از بزرگ ترین پژوهشگران زبان فارسی، سال‌های سال زحمت کشیدند؛ بزرگانی مانند منوچهر مرتضوی، محمدامین ریاحی، حسن گیلی و نیز شاعرانی مانند شهریار، صائب تبریزی، نظامی گنجه‌ای و... . کسانی که به فکر قوت و قدرت ایران هستند، این بهانه‌ها را کنار می‌گذارند. زبان فارسی هیچ ضدیتی با زبان‌های کردی، لری، بلوچی و... ندارد بلکه در تعامل با آن‌ها هم هست. ما سال‌هاست که در تعامل با این زبان‌ها از اصطلاحات، ضرب‌المثل‌ها و تکیه کلام‌هایشان استفاده و آن ها را وارد فارسی کرده‌ایم. زبان‌های مادری در ایران، دوشادوش و در کنار زبان فارسی به حیات خود ادامه می‌دهند. البته این‌جا موضوعی هم هست که این افراد به آن توجه نمی‌کنند. زبان فارسی حدود هزار سال سابقه میراث مکتوب دارد. از نیمه دوم قرن سوم هجری، شاعران و نویسندگان ما شروع به شعر گفتن و نوشتن کرده‌اند. کدام زبان در دنیاست که هزارسال سابقه کتابت داشته باشد؟ زبان فارسی از ذخیرگان و پشتوانه‌ای برخوردار است که تقریباً هیچ زبانی در دنیا ندارد و آن ادبیات است. ما در ادبیات فارسی آثاری آفریده‌ایم که بعد از هزار سال هنوز بعضی‌هایشان در تراز اول آثار ادبی دنیا هستند؛ آثاری مانند مثنوی، شاهنامه، بوستان، گلستان، دیوان حافظ، خمسه نظامی و...».