روزنامه آرمان امروز
1401/12/07
آزادی بیان به سبک طالبان
آرمان امروز- وحيد استرون: حدود دوسال از روي کار آمدن دولت طالبان و تشکيل امارت اسلامي گذشته و در اين ميان بسياري از گروههاي اجتماعي، ورزشي، سياسي، اقتصادي و فرهنگي با محدوديت شديد مواجه شدهاند. زنان بيشترين جمعيت اجتماعي هستند که محدوديت برايشان ايجاد شده و رسانهها بزرگترين قربانيان سياستهاي اين دولت. همچنين رهبر پنهان از چشم مردم، اخراج زنان از ادارات دولتي، بستن مدارس دخترانه و نبود قانون اساسي، شيوه زمامداري طالبان را در سطح جهان تبديل به يک استثنا ساخته است. در حکومت اشرف غني طي دو دهه گذشته 3578 رسانه در اين کشور ثبت شده است. از اين تعداد، 972 مورد شامل رسانههاي ديداري و شنيداري، 937 موسسه فرهنگي و 1660 مورد رسانههاي چاپي مانند روزنامه، مجلات، نشريات کتاب و غيره بوده است. بنا به اعلام «فدراسيون ژورناليستان افغانستان» قبلا حدود 4090 خبرنگار مرد و 979 خبرنگار زن در اين کشور فعال بودند. دادههاي سازمان گزارشگران بدون مرز و انجمن خبرنگاران آزاد افغانستان نشان ميدهد که از 15 آگوست 2021، در مجموع 231 رسانه تعطيل و 6400 خبرنگار و اصحاب رسانه بيکار شدهاند. رسانههاي افغانستان در دوره حاکميت طالبان از مشکل مالي هم رنج ميبرند. به دليل توقف کمکهاي بينالمللي و درآمدهاي تبليغاتي و فشارهاي طالبان پرسنل خبره و باتجربه رسانههاي افغانستان گريخته يا دست از فعاليت کار کشيدند. اين رسانهها بهويژه روزنامه نگاري تحقيقي نقش مهمي در پاسخگويي مقامات دولتي سابق ايفا ميکردند. اما در دوسال اخير، بيش از 51 درصد از رسانهها در کشور تعطيل شدند و 80 درصد از زنان روزنامه نگار و کارکنان رسانه بيکار شدهاند.سانسور کم بود اما حالا خبري نيست که سانسور شود
با اين حال و براي بررسي بيشتر اين موضوع با فردين عمري، يکي از خبرنگاران افغانستاني به گفتوگو نشستيم تا شاهد اين موضوع باشيم که وضعيت آزادي بيان و رسانهها در اين کشور چگونه است. عمري دانش آموخته رشته روزنامهنگاري در دانشگاه کابل است و حدود 5 سال در اين حوزه سابقه کار دارد. او در رابطه با اين موضوع که درآمد او در دولت قبل از رسانه چقدر بود، به «آرمان امروز» ميگويد: «به پول ايران 4 ميليون تومان. در دوران حکومت سابق افغانستان، کارهاي خبري و شغل خبرنگارها آزاد بود و سانسور بسيار کم بود. خبرنگارها، خبرهايي که ميخواستند بدون فشار از سوي دولت و حکومت، در رسانهها انعکاس ميدادند. ما نميگوييم که سانسور و محدوديت نبود، بلکه بسيار کمتر از زمان حال بود. اما در دولت اشرف غني هم رسانهها وقتي ميخواستند درباره فعاليتهاي گروه طالبان بنويسند، جانشان در خطر بود و گروه هاي طالب آنها را تهديد ميکردند. ما مي توانستيم بنويسيم ولي در برخي از ولايتها که طالبان در آنجا نفوذ داشت، ممکن بود خبرنگار توسط گروههاي طالب دستگير شوند. همچنين خبرنگاران زن نمي توانستند به آنجا بروند و خبرنگاري براي خانم ها ممنوع بود. اگر مردان هم براي تهيه گزارش ميرفتند، ممکن بود جانشان به خطر بيفتد و با اسلحه و مين به خودروي آنها حمله ميشد، فقط کافي بود بدانند که آن مطلب منافع طالبان را به خطر مي اندازد. اين روزنامهنگار معتقد است که نکته جالب قبل از تشکيل امارت اسلامي اين بود که رهبران و گروههاي طالب دروغ نميگفتند و از سياست و سياستبازي چندان سر در نمي آوردند، کاري که به ضررشان نيز بود، انجام ميدادند و سانسور و دروغ نميگفتند و آن را انعکاس ميدادند، اما با تشکيل امارت اسلامي و مراوده با کشورهاي ديگر، آنها دروغگويي و به قول معروف سياست بازي ياد گرفتند و حالا ميگويند رسانهها آزاد هستند اما دروغ ميگويند.
وقتي طالبان شروع به پيشروي در ايالتهاي افغانستان کرد و بهنوعي جنگ داخلي شروع شد، بازهم ما کار خودمان را ميکرديم، اما جانمان در خطر بود. خبرنگارها، در انفجارها جانشان را از دست ميدادند، همکار و دوست من که براي گزارش به بيرون از شهر کابل رفته بود، بر اثر اصابت خمپاره جانش را از دست داد، در حاليکه از قبل اعلام شده بود که آن منطقه مختص خبرنگاران و نيروهاي صليب سرخ است.
وقتي طالبها آمدند و وارد کابل شدند، ما کابل بوديم. روزي که به سرکار رفتيم، ديديم که دفترمان تعطيل است. برگشتيم به منزل و مديرمان به ما گفت که قرار شده مجوز به ما براي انتشار بدهند، اما دفتر روزنامه ما براي هميشه تعطيل شد.
نظاميها و خبرنگارها بيشترين خطر را در اين دولت احساس کردند و هزاران نفر از آنها ديگر اجازه فعاليت نميدهند.
همه وعدهها دروغ بود
«زمانيکه طالبان به سرکار آمد، يکي از اعلامهاي آن در مورد رسانهها اين بود که آنها براي فعاليت آزاد هستند، اما حق ندارند برعليه دولت و اهداف طالبان چيزي بنويسند» اين خبرنگار افغانستاني در رابطه با اين وعده و صحبت رهبران که توسط ذبيحالله مجاهد، سخنگوي دولت طالبان، گفته شده، ميگويد: همه انتظاراتي که از مذاکرات صلح داشتيم، اين بود که که حقوق روزنامهنگارها را به رسميت ميشناسند و محدوديتي براي کار آنها در آينده نيست. اما همه دروغ بود، وقتي آمدند اولين کارشان اين بود که خبرنگارها را ميزدند و دستگير ميکردند. خانمها که اصلا خبرنگاريشان حرام بود و فقط چند نفر از خانمها توانستند با شرايط کاري آنها کنار بيانيد. خبرنگارها دستفروشي ميکنند و برخي به ايران آمدند و مشغول کارگري هستند، چرا که کارهاي رسانهاي تعطيل شده و کاري هم نيست جز دستفروشي. البته برخي از دوستان ما در خانه کار ميکنند و دفتري براي کارندارند.
در بيش از 10 ولايت از 34 ولايت بادغيس، هلمند، دايکندي، غزني، وردک، نيمروز، نورستان، پکتيکا، پکتيا، سمنگان نيز هيچ خبرنگار زني وجود ندارد. بيشتر خبرنگارها به کشورهاي ديگر رفتند، خبرنگارهاي افغانستان بيشتر در خارج از کشور هستند و معدود خبرنگاراني هستند، با سانسور کنار آمدهاند و مشغول کارند. مثلا خود من بيکار هستم و گاهي براي امرار معاش کارگري ميکنم. چون خبرنگارها نميتوانند اطلاعات را آزادانه منتشر کنند و يک سازمان در طالبان اطلاعات را به آنها ميدهد و آنها منتشر ميکنند، اگر هم اين کار را انجام ندهند، بازداشت ميشوند. قرار نيست که ما ديکتههاي آنها را بنويسم و بگوييم همه چيز خوب است، پس بيکاري، گرسنگي و کار سخت را به شغل خبرنگاري که سالها برايش زحمت کشيديم، ترجيح ميدهيم.
سایر اخبار این روزنامه
محسن رضایی از دولت رئیسی میرود؟
انتقاد فاضل میبدی از علمالهدی
«خانهتکانی کابینه» بهانهای برای سهمخواهی تندروها
آزادی بیان به سبک طالبان
سیگنال های ایران برای خروج از بن بست اوکراین
همه انسانها شوق زندگی دارند
اولویت برخی نمایندگان، مطالبات پایدارچیها است
بورس، وسوسهانگیز اما خطرناک
بازنگری دولت در فیلترینگ اینترنت
عیدی وزیر به خودروسازان