سیما فراهانی _ شهروندآنلاین| نخستین جنایت مربوط به چند روز پیش می‌شود. ظهر بود که به پلیس گزارش شد مردی 60ساله در نیاوران از ناحیه پشت سر هدف اصابت گلوله قرار گرفته و پیکر خونین او در خیابان افتاده است. این مرد برای درمان به بیمارستان منتقل شد. همزمان ماموران پلیس نیز در جریان ماجرا قرار گرفتند و موضوع را در دستور کار خود قرار دادند.

با انجام تحقیقات میدانی و بررسی دوربین‌های مداربسته مشخص شد عامل تیراندازی زمانی که سوار خودروی 207خود شد، به سمت قربانی شلیک کرد و متواری شد. تصاویر دوربین نشان داد مرد تیرانداز صبح روز حادثه به آپارتمان برادرش رفت و با هم صبحانه خوردند. آنها پس از صرف صبحانه از ساختمان خارج شدند. مقتول در خیابان منتظر ایستاد و ‌برادر دیگر به سمت خودروی 207 که در همان نزدیکی پارک کرده بود، رفت و پشت فرمان آن نشست. اما او ناگهان در اقدامی هولناک گلوله‌ای به‌سوی برادرش شلیک کرد. مرد مجروح خون‌آلود روی زمین افتاد. در این لحظه، ‌مرد مسلح با ماشین، او را چندبار زیر گرفت و از صحنه گریخت. قربانی این ماجرای عجیب برای درمان به بیمارستان منتقل شد. پس از معاینات اولیه، پزشکان اعلام کردند حالش وخیم است و دچار مرگ‌مغزی شد.

درحالی‌که تجسس‌ها درخصوص این جنایت ادامه داشت، یک ساعت بعد گزارش قتلی دیگر، به تیم جنایی اعلام شد. این بار زنی باردار در خانه‌اش در محله دیباجی به قتل رسیده بود.

ماموران راهی محل حادثه شدند و سرایدار ساختمان که با پلیس تماس گرفته بود، می‌گوید: «لحظاتی پیش شوهر این خانم با من تماس گرفت و گفت همسر حال باردارش خوب نیست. او از من خواست به خانه آنها بروم و کمک کنم. وقتی به آنجا رفتم در نیمه‌باز بود. وارد خانه که شدم با جسد خونین زن باردار مواجه شدم.»

تحقیقات تیم جنایی نشان داد که زن جوان نیز از ناحیه سر هدف گلوله قرار گرفته است. این در حالی است که ماموران پلیس پی به راز عجیبی بردند. این زن همسر همان مردی بود که ساعتی قبل در نیاوران، برادرش را هدف شلیک گلوله قرار داده بود. در بررسی‌های بعدی مشخص شد مرد خشمگین ابتدا ساعت 8صبح همسر باردارش را با شلیک گلوله به قتل رسانده و سپس سوار بر خودروی 207 شده و سراغ برادرش رفته است. تحقیقات بعدی حکایت از این داشت که دو برادر دارای شرکت و کارخانه فولاد بودند و وضع مالی خوبی داشتند.

تجسس‌ها برای شناسایی و دستگیری متهم ادامه داشت تا اینکه مشخص شد او در یکی از هتل‌های شمال پایتخت ساکن است. یکی از اقوام متهم به‌طور اتفاقی او را در این هتل دیده و موضوع را به پلیس گزارش داده بود. پلیس جمعه شب به آن هتل رفت و متهم را دستگیر کرد.

این مجرم صبح دیروز به دادسرای جنایی پایتخت منتقل شد. او در گفت‌وگو با خبرنگار «شهروند» جزئیاتی از ماجرای این قتل را روایت کرد. این متهم که فوق‌لیسانس اقتصاد از دانشگاه تهران دارد، انگیزه خود از این جنایت را کینه‌ای قدیمی از همسر و برادرش بیان می‌کند و می‌گوید: «چهار سال می‌شد که با همسر دومم ازدواج کرده بودم. همسر اولم در شهرستان زندگی می‌کند و سه فرزند از او دارم. همسر دومم هم باردار بود، اما از او کینه به دل داشتم، زیرا فهمیده بودم که مرا دوست ندارد. او مرتب پشت‌سرم پیش بستگان و آشناهایمان بدگویی می‌کرد. هیچ وقت از من حمایت نمی‌کرد. من عاشقش بودم، ولی به من اهمیت نمی‌داد. هیچ‌وقت هوای مرا نداشت. با اینکه ثروتمند بودم و او در رفاه زندگی می‌کرد، ولی دست از بدگویی پشت من برنمی‌داشت. حتی چندبار تصمیم به‌خودکشی گرفتم. یکی دو بار هم قرص خوردم، ولی زنده ماندم.»

این قاتل تحصیلکرده ادامه می‌دهد: «تا اینکه تصمیم گرفتم از همسرم انتقام بگیرم. این در حالی بود که همزمان همین کینه را از برادرم هم داشتم. برادرم از من بزرگ‌تر بود. ما کارخانه و هتل داشتیم. او هم هیچ‌وقت از من حمایت نمی‌کرد و همیشه سعی داشت حق مرا بخورد. مشکلات مالی زیادی داشتیم و هیچ‌وقت حل نمی‌شد. دیگر چیزی برای از دست دادن نداشتم. یک اسلحه از شهرستان تهیه کردم و به تهران آمدم. اول سراغ همسرم رفتم و او را کشتم، بعد هم برادرم را. می‌خواستم خودم را هم بکشم، ولی از مرگ خیلی می‌ترسم. حتی یکی دوبار هم که خودکشی کردم، خیلی ترسیده بودم. موفق به ‌خودکشی نشدم. به هتلی در شمال تهران رفتم و در آنجا ساکن شدم. هرگز تصور نمی‌کردم که به این زودی دستگیر شوم.»

با اعترافات متهم، او روانه زندان شد. تحقیقات بعدی نیز نشان داد که خانواده برادر متهم پس از مرگ مغزی، اعضای بدنش را اهدا کرده‌اند.

جنایت بعدی مربوط به پسری جوان است که پس از کشیدن قلیان با پدرش درگیر شد و او را به قتل رساند. این پسر نیز در این مدت سعی داشت سناریویی خیالی پیش‌روی پلیس قرار دهد، اما درنهایت صبح دیروز به قتل پدرش اعتراف کرد. ماجرای این قتل نیز به چند روز پیش برمی‌گردد. عقربه‌ها ساعت یک بامداد را نشان می‌داد که مرگ مشکوک مرد سالخورده‌ای در خانه‌ای قدیمی در محله خزانه تهران به پلیس گزارش داده شد. ماموران کلانتری ۱۶۰ خزانه موضوع را در دستور کار قرار دادند و به این خانه قدیمی که بسیار نامرتب و پر از وسایل ضایعاتی بود، رفتند. آنها در یکی از اتاق‌های این خانه، جسد مردی حدودا ۶۵ ساله را مشاهده کردند که آثار کبودی روی گردنش مشهود بود.

تیمی حرفه‌ای از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی، تیم تشخیص هویت و متخصصان پزشکی‌قانونی به همراه وحید ناصری، بازپرس ویژه قتل شعبه چهارم دادسرای امور جنایی، راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند. تیم جنایی در بررسی‌های اولیه آثار خون را روی پتو و فرشی که در آنجا بود، کشف کردند. آنها متوجه شدند پشت گردن مقتول هدف ضربه چاقو قرار گرفته و آثار کبودی روی دست و پای او به‌دلیل بستن طناب مشهود بود.

همین سرنخ کافی بود تا پسر مقتول که جسد پدرش را در اتاق خواب پیدا کرده بود، هدف تحقیق قرار بگیرد. او هنگامی که مقابل تیم جنایی قرار می‌گیرد، در اظهارات ضد‌ و نقیضی می‌گوید: «چند سال قبل مادر و پدرم از یکدیگر جدا شدند. من با مادرم در کرج زندگی می‌کنم. یک هفته‌ای می‌شود که به خانه پدرم در محله خزانه آمده‌ام. شب حادثه با پدرم قلیان کشیدیم و حرف زدیم. بعد از آن به اتاق دیگری رفتم و پدرم هم در اتاقش خوابید. صبح از خواب بیدار شدم و بدون اینکه پدرم را ببینم، برای انجام کار شخصی بیرون رفتم. هنگامی که به خانه برگشتم، به اتاق پدرم رفتم و با جسد او مواجه شدم.»

این اظهارات در حالی مطرح شد که ماموران پلیس روی گردن پسر مقتول آثار کبودی ناشی از ضرب و جرح را مشاهده کردند. بررسی‌ها نیز نشان می‌داد یکی دیگر از پسر‌های مقتول چند سال قبل در تصادف فوت شده است. با این حال، متخصصان پزشکی‌قانونی در معاینات اولیه از جسد مرد ۶۵ ساله، زمان مرگ مقتول را ۲۴ ساعت قبل از اعلام کشف جسد به پلیس توسط فرزندش اعلام کردند.

تجزیه‌وتحلیل‌های ابتدایی تیم جنایی حکایت از آن داشت که پسر جوان در یک هفته‌ای که با پدرش زندگی می‌کرد، با او درگیر می‌شود. او پس از به قتل رساندن پدرش قصد داشت با بستن دست و پایش و قرار دادن جسد داخل پتو، جسد را مخفی کند که موفق نمی‌شود. متهم با صحنه‌سازی می‌خواست پلیس را گمراه کند و مرگ پدرش را عادی جلوه دهد.

این مجرم درنهایت صبح دیروز به این جنایت اعتراف می‌کند و در این‌باره به «شهروند» می‌گوید: «من عاشق دختری بودم، اما پدرم با ازدواجمان مخالفت کرد. می‌گفت هنوز به اندازه کافی برای ازدواج پخته نیستم. از همان زمان از پدرم کینه به دل داشتم. او همیشه مرا تحقیر می‌کرد و سرکوفت می‌زد. تا اینکه روز حادثه به خانه‌اش رفتم و با هم قلیان کشیدیم. وقتی از جایم بلند می‌شدم، ناگهان پایم به قلیان خورد و روی زمین افتاد. شیشه‌اش شکست و زغال هم فرشمان را سوزاند. همان لحظه پدرم عصبانی شد و سرم فریاد کشید. باز هم تحقیرم کرد و گفت که تو عرضه هیچ کاری را نداری. خیلی عصبانی شدم، چاقوی میوه‌خوری را برداشتم و چند ضربه به پدرم زدم. دست و پایش را بستم. خانه را بهم ریختم و بیرون رفتم. وقتی به خانه برگشتم، سروصدا کردم. می‌خواستم نشان دهم که پدرم قربانی حمله سارقان شده است.»

جنایت دیگر مربوط به مردی معتاد است. او که موادمخدر «شیشه» مصرف می‌کرد، در اقدامی هولناک، ضرباتی را با چرخ خیاطی به سر مادر خود وارد کرد و او را به قتل رساند.

این جنایت نیز در روز پنجشنبه چهارم اسفندماه اتفاق افتاد. روزی که ماموران کلانتری 108نواب در تماس تلفنی با محمدمهدی براعه، بازپرس ویژه قتل شعبه سوم دادسرای امور جنایی، اعلام کردند همسایه‌های ساختمانی در حاشیه اتوبان نواب در خانه‌ای صدای درگیری شنیده‌اند و لحظه‌ای بعد مرد جوانی که در حال فرار بوده، از پنجره طبقه دوم همان ساختمان به زمین سقوط کرده است.

تیم تحقیق راهی محل حادثه شدند و مرد مجروحی را مشاهده کردند که در اثر سقوط به‌شدت زخمی شده بود. امدادگران اورژانس که همزمان با پلیس در محل حادثه حاضر شده بودند، مرد جوان را به بیمارستان لقمان حکیم منتقل کردند. تیم جنایی نیز در نخستین گام به طبقه دوم ساختمان مورد نظر رفتند و به محض ورود به یکی از اتاق‌ها با جسد خون‌آلود زنی حدودا 71ساله‌ مواجه شدند. این زن در اثر ضربات وارده با چرخ خیاطی بر سرش به طرز هولناکی به قتل رسیده بود.

کارآگاهان در جریان تحقیقات متوجه شدند پسر جوانی در یکی دیگر از اتاق‌های این خانه است و از شدت ترس در را قفل کرده است. پس از باز شدن در اتاق، پسر جوان هدف تحقیق قرار گرفت. او که از این اتفاق شوکه شده است، به اعضای تیم جنایی می‌گوید: «برادر بزرگ‌ترم که موادمخدر «شیشه» مصرف می‌کرد، به سمت اتاق مادرم رفت، چرخ خیاطی که در آنجا بود، بلند کرد و دو بار به سر مادرم کوبید. من قرص‌خواب مصرف کرده بودم و نتوانستم از اتاق بیرون بیایم، فقط از ترس در را قفل کردم.»

تحقیقات تکمیلی نشان می‌داد مرد جنایتکار که سابقه کیفری نیز دارد با مادرش به‌دلیل مشکلات مالی اختلاف داشته است. این اختلافات اواخر هر سال تشدید می‌شد و مشخص نیست متهم قصد داشت پس از به قتل رساندن مادرش، خودکشی یا از پنجره فرار کند. با دستور محمدمهدی براعه، بازپرس ویژه قتل شعبه سوم دادسرای امور جنایی، جسد مقتول برای معاینات دقیق‌تر به پزشکی‌قانونی منتقل شد. همچنین صبح روز شنبه مرد جنایتکار به کما رفت و حال جسمی او وخیم گزارش شده است.