نقش وزارت میراث در توسعه حرم

فرزانه  قبادي
ابن بطوطه جهانگرد مراكشي كه پس از فروپاشي ايلخانان به ايران سفر كرد، درباره شيراز توصيفات متعددي در سفرنامه خود ثبت كرده كه در بخشي از آن آمده است: «شيراز شهري قديمي و بزرگ و آباد است. باغ‌هاي بزرگ و چشمه‌سارهاي پرآب، خيابان‌هاي زيبا و بازارهاي معمور دارد. در اين شهر نظم و ترتيبي شگفت‌انگيز حكمفرماست... از نظر آباداني و زيبايي بازار و بسياريِ باغ و چشمه‌سار و زيبارويي مردم، شيراز همتاي دمشق نيست.» قرن‌ها پس از ايلخانان اما شيراز را بايد به گونه‌اي ديگر توصيف كرد كه دور از تصوير ارايه شده در سفرنامه ابن بطوطه و نزديك به تصويري است كه سوداگران در شيراز ساخته‌اند. همان‌ها كه هر كدام به ترفندي در پي تخريب هويت شهري شيراز هستند. ازسرگيري تخريب بافت تاريخي در اين شهر، اين روزها در كنار تمام دغدغه‌هاي ريز و درشت معيشت و زندگي و بحران‌هاي اقتصادي، تبديل به يك دغدغه عمومي براي مردم شده است. واكنش‌ها به طرح‌هاي توسعه شهري كه اخيرا در شيراز مطرح شده و نگراني از تخريب‌هاي دوباره را دو چندان كرده است، همچنان ادامه دارد و باعث شده تا متوليان امر، بالاخره 
به صرافت پاسخگويي بيفتند، هر چند برخي پاسخ‌ها تكرار مكررات و اصرار بر مواضع پيشين است. 
آسيب‌هاي اجتماعي بهانه‌اي براي تخريب
ضرغامي هفته گذشته با انتشار تصاويري از سفر سال گذشته خود به شيراز در اينستاگرام، قاب‌هاي متعددي از فقر مردم و ناهنجاري‌هاي اجتماعي در اين منطقه منتشر كرد و واكنش‌هاي اخير به طرح توسعه حرم را تسويه‌حساب سياسي خواند كه در سايه آن، مردم مورد غفلت واقع شده‌اند. ضرغامي به عنوان وزير ميراث فرهنگي هيچ اشاره‌اي به ارزش‌هاي تاريخي اين محدوده و لزوم حفظ آنها نكرد و نوشت: «آسيب‌هاي اجتماعي در بافت بيداد مي‌كند و منظر خوبي براي گردشگران به ويژه توريست‌هاي خارجي فراهم نيست.» رويكردي كه دولت سيزدهم در وزارتخانه‌هاي مرتبط -كشور، راه و شهرسازي و ميراث فرهنگي- دنبال مي‌كند و معتقد است بافت تاريخي شيراز تبديل به محلي معضل‌خيز شده و بايد تخريب شود تا مشكلات موجود در آن حل شود. اما حتي اگر وضعيت اين محدوده با نگاه تاريخي هم بررسي نشود و دغدغه آقاي وزير در مورد آسيب‌هاي اجتماعي مدنظر قرار گيرد هم تخريب راه‌حل نيست. تجربه در بسياري از محلات معضل‌خيز نشان داده كه تخريب اين محلات و پراكنده كردن ساكنان، نه تنها آسيب‌هاي اجتماعي را حل نمي‌كند بلكه منجر به گسترش آن به ديگر مناطق شهر خواهد شد. مدير پژوهشگاه ميراث فرهنگي و رييس مركز روابط‌عمومي اين وزارتخانه نيز اواخر بهمن ماه بازديدي از بافت تاريخي شيراز داشتند و در كنار اشاره به معضلات اجتماعي موجود در محله، تاكيد كردند هيچ بناي با ارزشي تخريب نشده و نخواهد شد. 
از ابتداي هفته جاري جامعه دانشگاهي نيز با موج واكنش‌ها نسبت به تخريب‌هاي شيراز همراه شده و با برگزاري نشست‌هاي تخصصي و مرور تجربه تخريب‌ها در مشهد، قصد دارد تا با نگاهي علمي و تخصصي اين اتفاقات را بررسي كند تا شايد تجربه تلخ تخريب هويت شهري در مشهد، در شيراز و شهرهاي ديگر كشور تكرار نشود. 
علاوه بر اين واكنش‌ها، منتقدان و مدافعان طرح توسعه حرم هفته گذشته مقابل دوربين‌هاي تلويزيون نشستند تا در برنامه ثريا استدلال خود را براي موافقت و مخالفت با اجراي اين طرح بيان كنند. در اين برنامه محسن اكبرزاده، معاون پژوهشي پژوهشكده ثامن و محمدمهدي كلانتري، دبير پويش مردمي نجات بافت تاريخي شيراز، به عنوان منتقدان اجراي طرح توسعه حرم و اميرحسين جمشيدي، مديركل دفتر فني و عمراني استانداري فارس و عليرضا صحراييان، معاون توسعه و مديريت منابع آستان مقدس حضرت شاهچراغ به عنوان حاميان اين طرح حاضر بودند. حاميان اجراي طرح تاكيد داشتند كه تخريبي در بافت تاريخي شيراز صورت نخواهد گرفت و در مصوبه 
به صراحت بيان شده: «طرح به منظور ارتقاي كيفيت زندگي و سرزندگي اجتماعي و اقتصادي در بافت شهري محدوده ۵۷ هكتاري با رويكرد حفظ كليه آثار ثبت شده و واجد ارزش با كاربري مسكوني و... اجرا شود.» 


تفويض اختيار به استان غيرقانوني بوده 
در مورد تخريب‌هاي جديد، مساله تفويض اختيارات طرح توسعه حرم به استان و خلع يد نهادهاي تخصصي ازجمله شوراي عالي معماري و شهرسازي هم يكي از مواردي است كه محل بحث است. اميرحسين جمشيدي، مديركل دفتر فني و عمراني استانداري فارس درخصوص تفويض اختيارات مربوط به طرح 57 هكتاري به استان گفت: «نظر وزير سابق راه و شهرسازي اين بود كه اختلاف‌‌نظرهاي مربوط به اجراي طرح در استان حل شود، به همين دليل اعلام كردند طرحي كه به تصويب مقامات استاني برسد را قبول دارند، درنهايت هم اين موضوع در سفر رييس‌جمهور تصويب و اختيارات به استان تفويض شد.» اما از نظر معاون اسبق وزارت راه و شهرسازي اين تفويض اختيار توجيه قانوني ندارد. پيروز حناچي، دبير اسبق شوراي عالي معماري و شهرسازي در گفت‌وگويي كه هفته گذشته با ايسنا داشت اعلام كرده است: «تفويض اختيار درباره بافت‌هايي مثل شيراز به استان‌ها و مقامات محلي اساسا غيرقانوني است. براساس قانون وظايف شوراي عالي شهرسازي قابل تفويض نيست. اگر وزير راه و شهرسازي چنين دستوري را امضا كرده است، بايد بداند كه قانون‌گذار اين اختيار را به وزير نداده كه از طرف اعضاي شوراي عالي شهرسازي تصميم‌گيري كند؛ چراكه طبق قانون شوراي عالي معماري و شهرسازي درباره قوانين و ضوابط شهرسازي، بالاترين مرجع تصويب است و وظايف آن قابل تفويض نيست. مواردي هم كه تفويض اختيار شده موجب مفسده است.» 
طرح‌هاي محرمانه در بافت تاريخي
مجموع اظهارات مسوولان در هفته‌هاي اخير و بيان برخي مسائل باعث شد تا برخي فعالان ميراث فرهنگي ضمن طرح اين سوال كه اگر به گفته متوليان و مسوولان اجرايي طرح توسعه حرم، قرار بر تخريب نيست، چه نيازي به تملك بناها در اين محدوده وجود دارد؟ خواستار انتشار رسمي اطلاعاتي از قبيل فهرست بناهاي تملك شده در بافت تاريخي شيراز و همچنين عناوين طرح‌هاي مطالعاتي و غيرمصوب مرتبط با 360 هكتار بافت تاريخي اين شهر، ازسوي وزارت راه و شهرسازي و شهرداري شيراز شوند. مطالبه‌اي كه بارها مطرح شده و همواره مورد بي‌توجهي متوليان قرار گرفته و پاسخي به آن داده نشده است. آن‌طور كه محمدمهدي كلانتري مي‌گويد: «وقتي اين اسناد را منتشر كردم يكي از مسوولان استاني به من گفت شما چطور به اين سند دسترسي پيدا كرديد و آن را منتشر كرديد، اين اسناد محرمانه هستند.» به گفته محسن اكبرزاده، معاون پژوهشي پژوهشكده ثامن: «جزييات و نقشه‌ طرح‌هاي مربوط به بافت تاريخي شيراز به صورت رسمي منتشر نشده است، همه اطلاعات به صورت غيررسمي ‌به دست كساني كه پيگير اين موضوع هستند رسيده است.» جمشيدي اين سخن اكبرزاده را در برنامه ثريا تكذيب كرده و گفت: «طبق دستور استاندار چند سال است كه كليه مصوبات ماده 5 در سايت دفتر فني استانداري بارگذاري مي‌شود، مصوبه مورد اشاره هم در همين سايت در دسترس است.» اما پاسخ اكبرزاده اين بود كه «از معاون عمراني استاندار فارس، خواهش كرديم كه جزييات مربوط به طرح‌ها را دراختيار ما بگذارند، اما گفتند در وقت مقتضي منتشر خواهد شد. ما از ايشان قول گرفتيم كه اين هفته طرحي را كه مصوبه دارد و ملاك تملك است را منتشر كنند. اما ايشان به ما قول داد كه در وقت مقتضي منتشر خواهيم كرد.»
توسعه قرار است درون حرم اتفاق بيفتد
درحالي كه اسناد و مدارك موجود و مصوب، از طرح توسعه حرم و پيگيري مجدانه طرح 57 هكتاري خبر مي‌دهند، عليرضا صحراييان، معاون توسعه و مديريت منابع آستان مقدس حضرت شاهچراغ، در برنامه ثريا ضمن تكذيب آن، تاكيد كرد: «توسعه‌اي كه حرم شاهچراغ قرار است انجام دهد، ارتباطي با بافت تاريخي ندارد و اين توسعه در حريم املاك آستان انجام مي‌شود.» او به توسعه موزه آستان اشاره كرده و گفت قصد آستان توسعه اين موزه و دارالشفاي حضرت در بناهاي موجود در محدوده فعلي آستان است. صحراييان به خانه‌هاي تاريخي اطراف صحن جديد كه مرمت شده‌اند هم اشاره كرد و ضمن تكذيب توسعه صحن‌ها و قبرفروشي‌ها گفت: «در فاصله بين دو حرم كاربري‌هايي تعريف شده و قرار است اين محدوده تبديل به پايلوت گردشگري مذهبي در كشور شود، البته با حفظ بناهاي ارزشمند تاريخي و ملي ثبت شده.» او همچنين تاكيد كرد: «آستان شاهچراغ نه مجري طرح است نه در مقام تصويب حاضر است و نه به كسي فشار مي‌آورد كه بخواهد كاري را انجام دهد.» اظهارات معاون توسعه و مديريت منابع آستان مقدس حضرت شاهچراغ درحالي بيان مي‌شود كه بسياري از مردم منطقه تاريخي شيراز نامه‌هايي در دست دارند كه براساس آن بايد تا تاريخ مشخصي براي واگذاري املاك خود به نماينده وزارت راه و شهرسازي مراجعه كنند كه آدرس دفتر اين نماينده از قضا در محدوده حرم شاهچراغ است.
فهرست پلاك‌هاي تملك شده  و طرح‌هاي مصوب را منتشر كنيد
غلامحسين معماريان، استاد معماري دانشگاه علم و صنعت كه سال‌هاست به عنوان فعال حوزه ميراث فرهنگي، پيگير موضوع تخريب بافت‌هاي تاريخي در شيراز و شهرهاي ديگر است، معتقد است اگر در مقابل تخريب‌هاي شيراز سكوت شود، اين رويه به ديگر شهرها هم سرايت مي‌كند. او در يك سال اخير بارها نامه‌هايي به مسوولان استاني و وزراي مربوطه نوشته و در مورد عواقب تخريب‌ها در بافت تاريخي شيراز و اتفاقاتي كه پشت پرده آنها در حال وقوع است هشدار داده است. معماريان در گفت‌وگو با «اعتماد» ضمن اشاره به اظهارات مطرح شده از سوي مسوولان حاضر در برنامه ثريا مي‌گويد: «اعلام مي‌كنند كه آستان شاهچراغ سودي از اجراي اين طرح نمي‌برد، اما اينكه اين ادعا چقدر درست است، جاي بحث دارد، چراكه گويا در طرح بين‌الحرمين اول، در اواخر دهه هفتاد قرار بود بخشي هم به شاهچراغ تعلق گيرد، اما شهرداري و شركت سرمايه‌گذار زير بار نرفتند. اگر نه بهترين فضا براي گسترش حرم همان محدوده بود. اما تفكر سوداگري باعث شد اين محدوده سال‌ها به حال خود رها شود و چيزي به شاهچراغ اضافه نشد.» او ضمن طرح اين سوال كه «بالاخره متولي اين طرح كيست؟ اگر شاهچراغ نيست، اگر اداره راه و شهرسازي نيست، اگر شهرداري نيست، اگر ميراث نيست، پس كيست؟ كارفرما كيست؟ چه كسي پشت اين طرح‌هاست؟» به نقش ميراث فرهنگي در اين اتفاقات پرداخته و «خط ميراث» كه در يكي از نقشه‌هاي ارايه شده از سوي پژوهشگاه ميراث فرهنگي ترسيم شده را يك معضل بزرگ در تاريخ فعاليت ميراث فرهنگي مي‌داند و معتقد است: «ميراث به كساني كه مي‌خواهند طرح توسعه انجام بدهند، خط مي‌دهد. اين در حوزه فعاليت ميراث فرهنگي معنا ندارد، ضمن اينكه نمي‌توانيم يك خط روي نقشه بافت تاريخي بكشيم و بگوييم بالاي اين خط را مرمت كنيد پايين را مرمت نكنيد. اصولا ترسيم خط معنا ندارد، محدوده است كه معنا دارد. حفظ آثار و بناهاي با ارزش در تمام بافت بايد اتفاق بيفتد، ما يك محدوده بافت تاريخي داريم و در اين محدوده بايد بناها هم حفظ شود. اما اين خط چيز ديگري مي‌گويد. ميراث فرهنگي در اين خط گفته است مي‌توانيد بناهاي واجد ارزش را حفظ كنيد، اما دست‌تان باز است كه اگر لازم بود جاهاي ديگر تخريب كنيد. اين نگاه خطرناك است. ما اعتقادمان اين است كه بافت تاريخي به معناي بافت است، بخشي از بافت، خانه‌ها هستند، بخش ديگر شامل مسجد و مدرسه و بازار و بازارچه و كوچه است و تمام اينها در كنار هم معنا پيدا مي‌كنند و بايد حفظ شوند.» معماريان با اشاره به سخنان محسن اكبرزاده، معاون پژوهشي پژوهشكده ثامن در اين برنامه، درخصوص اينكه مجريان اين طرح در سيستم دولتي و حاكميتي نبوده و خارج از آن هستند، مي‌گويد: «درست است كه در سيستم دولتي حضور ندارند، اما نياز به عوامل اجرايي دارند كه در مواردي اين عامل اجرايي گاهي راه و شهرسازي است، گاهي شهرداري، در مواقعي اوقاف و حتي ميراث فرهنگي. در مورد شيراز شاهد بوديم كه وزارت ميراث با خطي كه ترسيم كرد به نوعي با حاميان تخريب همكاري كرد.» 
معماريان در ادامه سخنانش به لزوم شفاف شدن فعاليت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ نهادها در بافت تاريخي شيراز اشاره كرده و مي‌گويد: «ما در شرايط فعلي يك خواسته داريم و آن هم اينكه وزارت راه و شهرسازي و شهرداري شيراز، فهرست بناهاي تملك شده در بافت تاريخي و طرح‌هاي مطالعاتي و مصوب در اين 360 هكتار را اعلام كنند. علاوه بر اينها ميراث فرهنگي هم كه اعلام مي‌كند قصد حفاظت دارد، برنامه حفاظت خود را براي پلاك به پلاك و كوچه به كوچه بافت تاريخي شيراز اعلام كند. البته همان‌طور كه آقاي اكبرزاده هم در برنامه ثريا گفتند، ما سال‌هاست كه اين موارد را مطالبه مي‌كنيم اما به آن توجهي نمي‌شود.» 
معماريان به طرح‌هايي اشاره مي‌كند كه در جريان است و اجراي هر كدام مي‌تواند بخشي از بافت تاريخي را تخريب كند: «طرح ديگري به راه و شهرسازي اعلام شده، براي گسترش حرم سيدعلاءالدين حسين در شرق شاهچراغ، اگر اين طرح اجرا شود، بخشي از بافت پيرامون را تخريب مي‌كند. اين طرح‌ها ادامه دارند و ما نگران اين هستيم كه اين عقب‌نشيني‌هاي ظاهري موقت باشد، فقط با اين هدف كه سر و صداها بخوابد تا بعد كارها از سر گرفته شود.» معماريان با بيان اينكه اسناد و شواهد نشان مي‌دهد راه و شهرسازي كارفرماي اصلي اين طرح است، مي‌گويد: «من مدرك خاصي ندارم كه بگويم شهرداري پشت اين كارهاست، اما مداركي داريم كه مي‌گويد راه و شهرسازي به اهالي محدوده زير و بالاي خط تخريب نامه داده كه خانه‌هاي‌شان را واگذار كنند. زماني هم كه مي‌خواستند خيابان 9 دي را احداث كنند، در دو نوبت در روزنامه آگهي داده كه افرادي كه منازل‌شان در اين محدوده است بايد بناها را واگذار كنند.» استاد دانشگاه علم و صنعت با تاكيد بر اينكه مجريان اين طرح‌ها براي 360 هكتار بافت تاريخي برنامه دارند، مي‌گويد: «طرح‌هايي دارند از دروازه قرآن تا دروازه كازرون از شمال تا جنوب شيراز و از سيد علاءالدين حسين در شرق تا سيدتاج‌الدين غريب كه غرب شيراز است. آقاي اكبرزاده هم در برنامه تلويزيوني اعلام كردند كه اين طرح‌ها وجود دارد، مطالعات آن انجام و تاييد شده و قراردادهايي منعقد كرده‌اند. هر چند آقاي صحراييان اين موضوع را تكذيب كردند اما اگر طرحي وجود نداشته باشد كه مشاور اعلام نمي‌كند روي طرح كار كرده است. بايد بپذيريم كه چنين طرح‌هايي وجود دارد اما كتمان مي‌شود.» به گفته محمدمهدي كلانتري‌، پژوهشگر مرمت بناها و بافت‌هاي تاريخي در بافت تاريخي شيراز 410 اثر ثبتي، 2 هزار اثر واجد ارزش قرار دارد. كلانتري در برنامه ثريا با مرور طرح‌هايي كه در چند دهه اخير در بافت تاريخي شيراز اجرا شده و تاكيد كرد برخي از تخريب‌ها درحالي صورت گرفته كه اصلا طرح مصوب نداشتند و در ادامه به گسترده‌ترين حجم تخريب‌ها در سال‌هاي اخير اشاره كرده و گفت: «در سال‌هاي 74 تا 76 به يك‌باره 8 هكتار از بافت تاريخي تحت عنوان طرح بين‌الحرمين با خاك يكسان شد، اما اين مساحت به محدوده حرم اضافه نشد، بلكه به پاساژ، هتل، شوراي شهر، دفتر نمايندگان مجلس تبديل شد. محدوده‌اي كه در اين طرح تخريب شد 11 سال هيچ طرحي نداشت و رها شده بود. كساني كه اين تخلف را انجام دادند در حال حاضر در سمت‌هاي ديگر مشغول هستند و بخش‌هاي ديگري را تملك مي‌كنند.»
براي تملك ۸ هزار ميليارد براي مرمت ۵ هزار ميليارد تومان نياز داريم
وزارت ميراث فرهنگي در چند هفته اخير بارها بر ممانعت از تخريب بناهاي ارزشمند تاكيد كرده است، موضوعي كه معاون ميراث فرهنگي بودجه موردنياز براي آن را 13 هزار ميليارد تومان اعلام كرده است. علي دارابي معاون ميراث فرهنگي كشور هفته گذشته در مورد اخبار مربوط به بافت تاريخي شيراز ضمن اعلام اينكه همه ‌چيز براساس اشراف ميراث فرهنگي و طبق قانون در حال انجام است، گفت: «ما براي تملك خانه‌هاي تاريخي شيراز به ۸ هزار ميليارد و براي مرمت آنها به ۵ هزار ميليارد تومان نياز داريم.» قائم‌مقام وزارت ميراث فرهنگي درحالي نياز به بودجه 8 هزار ميليارد توماني را براي تملك خانه‌هاي تاريخي شيراز مطرح كرده است كه ابتداي بهمن ماه امسال در اينستاگرام خود در متن گلايه‌آميزي كه درخصوص بودجه حوزه ميراث فرهنگي منتشر كرده بود، آورده است: «در حال حاضر ۸ هزار ميليارد تومان براي تملك بناها، هزار ميليارد تومان براي بافت‌هاي تاريخي يزد جهت مرمت و آسيب‌هاي سيل، ۵ هزار ميليارد تومان بابت مرمت آثار تاريخي كه ۲ هزار ميليارد تومان آن بدهي معوقه است [نياز داريم].» با اين تفاسير مشخص نيست 13 هزار ميليارد توماني كه دارابي اعلام كرده براي نجات بافت تاريخي شيراز موردنياز است تا چه حد مبتني بر محاسبات كارشناسي است، چرا دقيقا همان ارقامي كه ماه گذشته براي تملك و مرمت بناهاي تاريخي كل كشور در متن اينستاگرامي او اعلام شده را به عنوان بودجه موردنياز براي شيراز مطرح كرده است؟ براساس گزارشي كه مركز پژوهش‌هاي مجلس درخصوص بودجه سال 1402 اين وزارتخانه منتشر كرده است: «وزارت ميراث فرهنگي همچنان بدون مشخص شدن وضعيت قانون اهداف و وظايف، راهبري مي‌شود. بودجه در اين وضعيت براساس شرايطي تهيه و بررسي مي‌شود كه وزارتخانه در قالب سازمان سابق ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي فعاليت داشته است.» در ادامه اين گزارش آمده است شرح وظايف اين وزارتخانه بايد حداكثر ظرف يك سال براي تصويب به مجلس ارايه مي‌شد كه تاكنون -از مرداد 1398 تا امروز- اين اتفاق نيفتاده است. فارغ از چالش هميشگي بودجه در ساختار اين وزارتخانه -كه حتي با افزايش حدود 43درصدي بودجه آن نسبت به سال گذشته هم رضايت مديران جلب نشده- در رويكرد اين وزارتخانه تنها تاكيد بر حفظ تك بناهاي ارزشمند است و نشاني از تلاش براي حفظ هويت بافت تاريخي به معناي مجموعه‌اي در هم تنيده وجود ندارد. موضوعي كه دغدغه‌هاي فعالان ميراث فرهنگي درخصوص حفظ هويت و تاريخ در شهري با قدمت و اهميت شيراز را به حفظ چند تك بناي ارزشمند تقليل مي‌دهد، بخشي از افكار عمومي را به حفظ برخي بناها دلخوش مي‌كند و از سويي مجريان طرح توسعه را هم راضي نگه مي‌دارد. 
به گفته معماريان «نجات بناهاي ارزشمند به معناي نجات بافت تاريخي نيست. بافت، مجموعه‌اي از اجزاست كه كنار هم چيده مي‌شود. اگر بخواهيم يك نگاه كل‌نگر داشته باشيم، همه اينها با هم معنا پيدا مي‌كنند و كاركرد دارند. نمي‌توانيم بگوييم ما خانه را حفظ كنيم بدون اينكه كوچه كنارش باشد.» شايد توجه به اين امر باعث شود وزارت ميراث  فرهنگي در موضوع تخريب‌هاي بافت تاريخي شيراز، با اعلام اينكه «بناهاي ارزشمند حفظ خواهد شد» يا «بناهاي ثبت ملي تخريب نخواهد شد» از خود سلب مسووليت نكند و چون به خلوت مي‌رود براي مجريان طرح تخريب بافت تاريخي، خط تخريب ترسيم نكند. 
اعيان‌سازي و ترفندهاي تخريب در بافت‌هاي تاريخي
«اينجا پاتوق معتادان شده» اين جمله در بسياري از شهرهاي كشور و به‌ طور متمركز در بافت‌هاي تاريخي به‌كرات شنيده مي‌شود، اما چرا يك بافت ارزشمند بعد از مدتي تبديل به پاتوق معتادان مي‌شود؟ چرا اين الگو در تمام شهرهاي كشور تكرار مي‌شود و بهانه‌اي به دست شهرداري‌ها مي‌دهد تا به تخريب‌هاي گسترده در مقاطع مختلف دست بزنند. ناراضي كردن اهالي محل از حضور افراد ناهنجار در منطقه محل زندگي‌شان، امن شدن محله براي بزهكاران و نا امن شدن آن براي اهالي، تخريب‌هاي دوره‌اي با ترفندهايي مثل تخريب از داخل بنا، تحميل رطوبت به پي بنا، بروز آتش‌سوزي‌هاي عمدي و روش‌هاي ديگر همه مواردي است كه در روند تدريجي تخريب عامدانه بافت‌ تاريخي بسياري از شهرها شاهد آن هستيم. 
غلامحسين معماريان در اين زمينه به پژوهشي كه انجام داده، اشاره مي‌كند: «مطالعه‌اي درباره بافت تاريخي كرمان انجام داديم كه در آن نسبت خلوتي يك منطقه را با جرم‌خيزي بررسي كرديم و به اين نتيجه رسيديم كه هرقدر محيط خلوت‌تر باشد و كنترل مردم و اهالي بر آن كاهش پيدا كند، بروز جرم در آن منطقه بيشتر مي‌شود. تبديل كردن بخش‌هايي از محله به خرابه و زمين‌هاي خالي، امنيت آن را كاهش مي‌دهد و به مرور آن منطقه ديگر محل مناسبي براي زندگي نخواهد بود. بايد بگويم اين نگاه و طي شدن اين روند تعمدي است. در چنين شرايطي اصلا محدوده احيا نمي‌شود و ناگزير به تخريب هستند. وقتي خانه‌هاي اطراف يك بناي ارزشمند و مسكوني تخريب شود، چطور مي‌توان به آن محدوده زندگي بخشيد؟» 
پيروز حناچي نيز در گفت‌وگو با ايسنا به همين روند اشاره كرده و گفته است: «در جريان طرح‌هاي توسعه حرم شاهچراغ قبل و بعد از انقلاب، ده‌ها هكتار صاف و كف‌پر شده يا بناهاي ديگر ساخته يا به شكل خرابه رها شده است. اگر از مديران محلي بپرسيد چرا اين كار را با بافت مي‌كنيد، جواب مي‌دهند اين بناها و بافت، لانه معتادان و بزهكاران شده است. اگر اين بناها، محل اتراق معتادان شده، ‌ايراد از در و ديوار است يا ايراد از شيوه مديريت ما است؟ قطعا ايراد از سياستي است كه منجر به اين شده كه فقر فراگيرتر شود. راه‌حل آن هم پاك كردن صورت مساله نيست، ‌اتفاقا راه‌حل آن برعكس است. شيراز يكي از شهرهاي قديمي ايران است و محله‌هاي تاريخي بسياري دارد كه برخي از آنها استثنايي هستند، قبل از انقلاب شيراز را با ونيز مقايسه مي‌كردند. ارزش اين شهر و اهميت بافت آن قابل مقايسه با ونيز بوده است، نبايد با كج‌سليقگي يا لج‌بازي به تخريب بيشتر اين شهر دامن بزنيم.»
محسن اكبرزاده، معاون پژوهشي پژوهشكده ثامن نيز در برنامه ثريا از پديده «اعيان‌سازي» ياد كرده و درخصوص اقداماتي كه به مرور زمان با نگاه سوداسالارانه منجر به تخريب‌هاي گسترده در بافت تاريخي مي‌شوند، به تجربه مشابه در مشهد اشاره كرد. او با اشاره به اينكه دولت در طرح‌هاي پيشين در بافت 360 هكتاري اطراف حرم حضرت رضا 1450 پلاك تملك كرده، گفت: «چه مي‌شود كه دولت به يك‌باره تبديل به بزرگ‌ترين زمين‌دار اطراف حرم مي‌شود؟ آيا اين يك اراده دولتي بوده؟ خير. ضابطه‌اي وجود دارد كه مشابه اتفاقي است كه الان پياده نظام دلالي در بافت تاريخي شيراز اجرا مي‌كند. شهرداري و وزارت راه و شهرسازي به ‌طور مستقل بخش‌هايي را تملك مي‌كنند و براي تسهيل كار امور را به كارگزاراني برون‌سپاري مي‌كنند كه در ازاي هر بنايي كه تملك كنند سودي دريافت مي‌كنند. با ورود اين كارگزاران است كه به صورت غيررسمي ‌عرصه بر ساكنان محدوده بافت تنگ مي‌شود. در مشهد در ابتدا نانوايي‌ها تملك مي‌شد. مردم محل نمي‌توانستند نان بخرند. مراكز ارايه خدمات تملك مي‌شد. مدرسه تملك مي‌شد مردم نمي‌توانستند فرزندشان را به مدرسه بفرستند و به‌ طور كلي شبكه زيستي پشتيبان سكونت حذف مي‌شد. از طرفي تملك‌ها عامدانه به شكلي شلخته و پراكنده اتفاق مي‌افتاد. تملك پراكنده چطور عمل مي‌كند؟ كسي كه خانه مناسبي دارد، مي‌بيند پلاك‌هاي اطراف خانه‌اش تخريب شده، محله نانوايي ندارد، در تخريب‌هايي كه صورت مي‌گيرد، بافت از شكل زيستي خارج مي‌شود. در نتيجه اين فرد هم به اجبار محله را ترك مي‌كند. يا اعلام مي‌كنند كه اين بافت پاتوق معتادان شده، ناامن است و... تمام فرآيندها يك فرآيند آزار‌دهنده است كه اشكال مختلف آن در دنيا بررسي شده و با عنوان «اعيان‌سازي» از آن ياد مي‌شود. يك رفتار سوداگرانه كه در آن جامعه تضعيف شده را مثل گوشت قرباني از بين مي‌برند تا منافع‌شان تامين شود. اين يك حقيقت است كه هيچ طرح توسعه شهري وجود ندارد مگر آنكه برنده و بازنده داشته باشد. در طرح‌هاي توسعه‌اي مشهد هم تنها دو دسته سود بردند؛ پيمانكاران و كارگزاران تملك. به عبارتي بايد بگوييم همه كشور مي‌بازد تا عده‌اي ببرند.» با وجود واكنش‌هاي بسيار در مورد وضعيت بافت تاريخي شيراز و بيان ابعاد مختلف آن، هنوز ابهامات و ناگفته‌هاي بسياري در اين زمينه وجود دارد. 
غلامحسين معماريان، استاد معماري دانشگاه علم و صنعت: در شرايط فعلي يك خواسته داريم و آن هم اينكه وزارت راه و شهرسازي و شهرداري شيراز، فهرست بناهاي تملك شده در بافت تاريخي و طرح‌هاي مطالعاتي و مصوب در اين 360 هكتار را اعلام كنند. علاوه بر اينها ميراث فرهنگي هم كه اعلام مي‌كند قصد حفاظت دارد، برنامه حفاظت خود را براي پلاك به پلاك و كوچه به كوچه بافت تاريخي شيراز اعلام كند. البته همان‌طور كه آقاي اكبرزاده هم در برنامه ثريا گفتند، ما سال‌هاست كه اين موارد را مطالبه مي‌كنيم اما به آن توجهي نمي‌شود