صلح اوکراین، خط قرمز ناتو!

ارائه طرح صلح پیشنهادی چین در قبال جنگ اوکراین، با واکنش سلبی و بعضاً مبهم اعضای پیمان آتلانتیک شمالی مواجه شده است. ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو مدعی شده که پکن به دلیل محکوم نکردن روسیه در جنگ اوکراین، صلاحیت ارائه طرح صلح پیشنهادی به کی‌یف را ندارد! این درحالی است که اساساً مطابق اصل «واسطه گری» در نظام بین‌الملل، یکی از اصلی‌ترین پیش‌شرط‌های واسطه‌گری، عدم حمایت مطلق بازیگر یا بازیگران میانجی از یکی از طرف‌های نبرد است. چینی‌ها در طول یک سال اخیر، هیچ‌گاه در رأی‌گیری شورای امنیت یا مجمع عمومی سازمان ملل متحد علیه روسیه رأی مثبت یا منفی نداده‌اند. رأی آن‌ها در اکثر موارد ممتنع بوده است! رأی ممتنع چینی‌ها نشان می‌دهد که آن‌ها در عین مخالفت با ماهیت جنگ اوکراین، حاضر به همراهی با سیاست‌های سلبی و مداخله‌گرایانه امریکا و اتحادیه اروپا در شعله‌ور ساختن آتش جنگ نبوده‌اند. اتفاقاً همین رویکرد بینابینی، مقدمه و پیش‌شرطی مهم در واسطه‌گری پکن در جنگ اوکراین محسوب می‌شوند.
نکته بعدی، به راهبرد کلان ناتو در جنگ اوکراین مربوط می‌شود. این راهبرد «فقط جنگ» یا «هم جنگ هم صلح» یا «نه جنگ نه صلح» بوده است! به عبارت بهتر، در قاموس راهبردی ناتو، اساساً سیاست «فقط صلح» معنا و مفهومی ندارد. از این رو زمانی که طرح صلح اوکراین از سوی مقامات پکن ارائه شد، ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو در موضع‌گیری فوری، بدون آنکه در جریان جزئیات طرح ۱۲ محوری چینی‌ها قرارگیرد، سریعاً آن را رد کرد! این واکنش عجولانه دبیرکل ناتو، نشان‌دهنده وجود یک «خط قرمز غیراعلامی»، اما «محسوس» به نام «صلح در اوکراین» است. بر همین مبنا، زمانی که مذاکرات اولیه صلح میان کی‌یف و مسکو با حضور وزرای امور خارجه طرفین منازعه در استانبول برگزار شد، شاهد سنگ‌اندازی ناتو در مذاکرات و در نهایت، توقف و شکست آن بودیم. اکنون، در سال ۲۰۲۳ میلادی، «صلح» کماکان حکم خط قرمز غربی‌ها در اوکراین را دارد! امریکا و اعضای اروپایی ناتو به سه دلیل، با انعقاد پیمان صلح در جنگ اوکراین مخالف هستند:
۱- شرکت‌های تسلیحاتی در سرتاسر اروپا و امریکا، مشغول کاسبی با خون شهروندان اوکراینی و کسب درآمدی گسترده در جنگ هستند.
۲- با توجه به تسلط نسبی روسیه بر مناطق شرقی (مناطق محل منازعه) و شرایط میدانی نامساعد نبرد به ضرر اوکراینی‌ها، انعقاد پیمان صلح در برهه کنونی خروجی مدنظر سران ناتو را نخواهد داشت.


۳- اختلافات میان اعضای پیمان آتلانتیک شمالی بر سر ادامه سیاست «هم صلح هم جنگ»‌به نقطه اوج خود رسیده است. به عنوان مثال، مقامات کرواسی، یونان، سوئیس و مجارستان بار‌ها تأکید کرده‌اند که قدرت ریسک‌پذیری آن‌ها در قبال حمایت تسلیحاتی از اوکراین محدود است و آن‌ها نمی‌توانند بی‌محابا وارد این عرصه شوند.
در چنین وضعیتی مقامات ناتو بیش از هر زمان دیگری با کلید واژه «صلح» بیگانه هستند! فراتر از آن، سران پیمان آتلانتیک شمالی که با اصرار بر گسترش ناتو نقش مولد و آغازگر جنگ اوکراین را ایفا کرده‌اند، اکنون قدرت ذهنی، عملیاتی و تحلیلی گذار از وضعیت «جنگ» یا «جنگ - صلح» به «وضعیت صلح مطلق» را ندارند. در اینجا مشخص می‌شود که چرا سران غربی هرگونه طرح صلحی را در نطفه خفه کرده و از این طریق، مانع از چینش میز مذاکرات دیپلماتیک میان کی‌یف و مسکو می‌شوند. البته در این معادله، ممکن است تحت تأثیر شرایط پیچیده‌ای که میان اعضای پیمان ناتو حاکم شده است، شاهد یک تغییر رفتار در قبال جنگ باشیم، اما فعلاً این منطق و عقلانیت در میان سران پیمان آتلانتیک شمالی قابل مشاهده نیست! بهتر است بگوییم عقلانیت مدت‌هاست به حلقه‌ای مفقوده در تصمیم‌سازی جمعی اعضای ناتو تبدیل شده است.