روزنامه اعتماد
1401/12/09
ايران و شناسايي بالفعل امارت اسلامي
شهاب شهسواريروز شنبه تصاويري از درون ساختمان سفارت افغانستان در تهران منتشر شد كه نشان ميداد مقامهاي اعزامي از سوي امارت اسلامي [حكومت خودخوانده گروه شبهنظامي طالبان در افغانستان] در حال تحويل گرفتن مسووليت سفارتخانه از ديپلماتهاي دولت پيشين افغانستان در اين سفارتخانه و ايجاد تغييرات درون ساختمان هستند. پيش از اين برخي رسانهها نامهاي را به تاريخ ۴ ديماه از سوي اميرخان متقي، سرپرست وزارت خارجه امارات اسلامي منتشر كرده بودند كه در آن فضل محمد رحماني را به عنوان سرپرست جديد سفارت افغانستان در تهران منصوب كرده بود. مشخص نيست وضعيت نزديك به ۱۵ نفر كارمند پيشين سفارت افغانستان در تهران بعد از تحويل سفارت به نيروهاي گروه شبهنظامي طالبان چه خواهد شد. سفير حكومت پيشين افغانستان در تهران، عبدالغفور ليوال بود كه پس از سقوط حكومت افغانستان مقام خود را ترك كرد و سرپرستي از آذرماه ۱۴۰۰ سفارت به عبدالقيوم سليماني، معاون وي واگذار شد. امارت اسلامي از همان زمان قصد داشت سرپرست جديدي را از ميان نيروهاي خود براي هدايت سفارت افغانستان در تهران معرفي كند، اما جمهوري اسلامي ايران در آن زمان حاضر به پذيرش اين درخواست نشده بود. حالا با گذشت يكسال و ۸ ماه از روي كار آمدن طالبان در افغانستان، اين گروه شبهنظامي موفق شده است فيض محمد جلالي را به عنوان سرپرست خود براي سفارت افغانستان در تهران معرفي كند.
هفته پيش و پيش از اين تحولات، ناصر كنعاني، سخنگوي وزارت ادعا كرده بود كه معرفي نماينده جديد براي سرپرستي سفارت افغانستان در تهران، به معناي تغيير موضع ايران در «چگونگي تعامل با حكومت سرپرستي افغانستان» نيست. با اين حال به نظر ميرسد كه طالبان با اعزام ۱۰ مقام خود به تهران، تصميم گرفته است كه سفارتخانه را كاملا از نيروهاي دولت پيشين خالي كند و مسووليت تمامي امور كنسولي در سفارت افغانستان را راسا بر عهده بگيرد.
به گفته كارشناسان مسائل حقوقي پذيرش نماينده طالبان به عنوان مسوول سفارت افغانستان در تهران و تحويل اين سفارت با كارمندان اعزامي طالبان، به صورت بالفعل به معناي به رسميت شناختن حاكميت امارت اسلامي در افغانستان است. ذاكر جلالي، از مقامهاي وزارت خارجه امارات اسلامي در حساب كاربري خود در توييتر نوشته است: «قرار گرفتن سفارت افغانستان در تهران به دست ديپلماتهاي وزارت امور خارجه از دو منظر حايز اهميت است: نخست اينكه ايران، پس از پاكستان، ميزبان صدها هزار افغان مهاجر است و آنها نيازمند خدمات شفاف كنسولياند؛ دوم اينكه روابط امارت اسلامي افغانستان با جمهوري اسلامي ايران نيز ايجاب ميكرد تا سفارت به يك كانال واقعي روابط مبدل شود.»
جمهوري اسلامي ايران، ششمين كشور از بين كشورهاي پيرامون افغانستان است كه رسما سفارتخانه افغانستان را در كشورش به نمايندگان گروه شبهنظامي طالبان واگذار ميكند. پيش از اين ازبكستان، پاكستان، تركمنستان، چين و روسيه هم سفارتخانههاي افغانستان را به گروه شبهنظامي طالبان واگذار كرده بودند.
روز گذشته شبكه خبري طلوعنيوز افغانستان خبر داد كه سفارت افغانستان در تركيه نيز به طالبان واگذار شده است. طلوعنيوز در خبري به نقل از ذاكر جلالي، رييس اداره امور سياسي وزارت خارجه دولت موقت طالبان گزارش داده كه سفارت افغانستان در آنكارا به صورت رسمي به اين گروه تحويل داده شده است. وي گفت: «گلمت خان زدران به عنوان سفير جديد افغانستان در استانبول معرفي شده است.»
روز گذشته همچنين ذاكر جلالي، رييس اداره امور سياسي وزارت خارجه امارت اسلامي گروه شبهنظامي طالبان گفت كه ۷ ديپلمات مجرب از كابل به ايران فرستاده شده تا در كنار سرپرست جديد سفارت افغانستان در ايران به فعاليتهاي خود ادامه دهند. وي همچنين تاكيد كرد: «واگذاري سفارت افغانستان در تهران به حكومت كنوني نه اولين اقدام از اين دست است و نه آخرين خواهد بود.»
عبدالمحمد طاهري، رايزن فرهنگي پيشين ايران در افغانستان به «اعتماد» ميگويد: «تهران هم دقيقا همان مسيري را در پيش گرفته است كه چين و روسيه در پيش گرفتهاند. اين دو كشور هم به دنبال به رسميت شناختن طالبان نيستند، اما مراودات خود را با دولت اين گروه آغاز كردهاند. چين دنبال اقتدار تجاري خود در افغانستان است، روسيه به دنبال اقتدار امنيتي و اطلاعاتي در افغانستان است و جمهوري اسلامي ايران هم به دنبال اين است كه خلأ امريكاييها و ايساف (نيروهاي بينالمللي كمك به امنيت - نظاميان تحت رهبري ناتو) را پر بكند. علاوه بر اشتراكهاي اقليمي، زباني و مذهبي، تهران نگران است كه اگر نتواند چتر خود را در افغانستان بگشايد، فرصت براي نفوذ گروههاي خطرناك تروريستي از جمله داعش و شاخههاي افراطي طالبان فراهمتر ميشود.»
روابط عمومي وزارت امورخارجه روز گذشته با صدور بيانيهاي تاكيد كرد كه موضوع تحويل و تحول سفارت افغانستان در تهران، امري داخلي (مربوط به افغانستان) بوده و به هيچ عنوان وزارت امور خارجه ايران به موضوع مزبور، ورود نكرده است. كارشناسان حقوق بينالملل چندان با اين اظهارنظر وزارت امور خارجه موافق نيستند و معتقدند كه نميتوان نقش دولت جمهوري اسلامي ايران را در واگذاري مسووليت سفارت افغانستان به گروه شبهنظامي طالبان ناديده گرفت.
نوذر شفيعي، استاد روابط بينالملل در گفتوگو با «اعتماد» ميگويد: «به لحاظ تئوريك دولت پذيرنده نقش بسيار مهم و كليدي در زمينه واگذاري مسووليت سفارت به يك دولت را دارد. دستكم ۵۰ درصد از نقش در مورد استقرار سفارتخانهها و كارمندان سفارتخانه بر عهده دولت پذيرنده است.»
نوذر شفيعي ميگويد: «وقتي جمهوري اسلامي ايران ميپذيرد كه نمايندگي رسمي افغانستان به طالبان واگذار شود، معنايش اين است كه عملا ايران طالبان را نماينده رسمي دولت افغانستان ميداند. سفير، نماينده يك دولت نزد دولت ديگر است و اين مهم از طريق مكانيسمي به نام شناسايي اتفاق ميافتد. بنابراين به نظر ميرسد كه استقرار كادر ديپلماتيك طالبان در تهران به لحاظ بينالملل به نوعي به رسميت شناختن گروه طالبان به عنوان دولت مشروع و قانوني طالبان قلمداد ميشود.» شفيعي تاكيد ميكند كه اين نوع شناسايي را ميتوان به دو سطح قانوني و بالفعل تقسيم كرد و ميگويد: «نهايتا نتيجهگيري در مورد شناسايي رسمي حكومت طالبان در افغانستان بسته به اين دارد كه نماينده رسمي طالبان در هر سطحي كه باشد چه در حد سفير چه در حد كاردار، استوارنامه خودش را تقديم رييسجمهور اسلامي ايران كند. صرف جابهجايي پرسنل، بدون آغاز به كار رسمي سفير يا كاردار، به معناي شناسايي دوژور (قانوني) نيست، بلكه به معناي شناسايي دوفاكتو (بالفعل) است.»
عبدالمحمد طاهري، رايزن فرهنگي پيشين ايران در افغانستان به «اعتماد» در مورد هدف جمهوري اسلامي ايران از واگذاري سفارت افغانستان به طالبان ميگويد: «دستگاه ديپلماسي ايران ميخواهد از خلأ امريكا و اروپاييها در افغانستان استفاده لازم را ببرد.» عبدالمحمد طاهري معتقد است كه معرفي سرپرست جديد براي سفارت ايران در كابل، باعث شد كه ايران در قالب بدهبستان با طالبان، احساس وظيفه كند كه اقدام مشابهي انجام دهد. وي ميگويد: «نقشي كه سفير سابق ايران در افغانستان داشت باعث شده بود رابطه ميان تهران و طالبان كمي مكدر شود و با معرفي سرپرست جديد سفارت ايران در كابل تا حدي روابط را بهبود دادند. به احتمال زياد، طالبان انتظار داشتند كه جمهوري اسلامي ايران هم نيازهاي آنان را پاسخ بدهد.»
بهرغم اظهارنظرهاي حقوقي در مورد نقش ايران در واگذاري سفارت افغانستان به طالبان، روابط عمومي وزارت امورخارجه در اطلاعيهاي با رد برخي ادعاهاي مطرح شده در خصوص تحويل و تحولات داخلي سفارت افغانستان در تهران تاكيد كرد: «موضوع تحويل و تحول سفارت افغانستان در تهران، امري داخلي (مربوط به افغانستان) بوده و به هيچ عنوان وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي ايران به موضوع مزبور، ورود نكرده است.» پيش از اين خبرگزاري آوانيوز مدعي شدهبود عبدالقيوم سليماني، سرپرست سابق سفارت افغانستان در تهران، با پايان دوره ماموريت خود و خروج از اين سفارت، عصر روز يكشنبه، كليد آن را در اختيار وزارت امورخارجه جمهوري اسلامي ايران قرار داده است. كانال خبري هراتنيوز هم مدعي شده بود كه كاركنان سفارت تمامي اسناد را در اختيار وزارت خارجه جمهوري اسلامي ايران قرار دادهاند. اما تهران ميگويد كه «هيچ سند يا تجهيزات يا هر شيء ديگري متعلق به سفارت افغانستان در تهران را تحويل نگرفته است.»
طالبان هم با صدور بيانيهاي تحويل سفارت را «حق طبيعي» خود توصيف كرده است. وزارت خارجه امارت اسلامي در بيانيهاي اعلام كرد: «به اطلاع تمامي افغانهاي ساكن در جمهوري اسلامي ايران ميرساند كه فعاليتهاي سفارت افغانستان در تهران پس از اعزام ديپلماتهاي جديد به آن سفارت با روحيه و تعهد قاطع در امر خدمترساني به اتباع شريف دو كشور ادامه خواهد يافت.» به گفته اين نهاد وابسته به گروه شبهنظامي طالبان، تغيير در كادرهاي ديپلماتيك، يك امر معمول اداري و حق مشروع هر كشور است.
جبهه مقاومت ملي افغانستان، گروهي از مخالفان طالبان در افغانستان در اعلاميهاي نوشته است كه ايران اجازه داده است «نماينده گروه نامشروع و تروريستي طالبان وارد خانه ديپلماتيك مردم افغانستان شود.» اين جبهه در اعلاميهاي هشدار داده است كه حضور سياسي طالبان در ايران براي «ميليونها مهاجري كه از ترس و تهديد و فشار اين گروه به ايران پناه بردهاند، مخاطرهآميز است و ميتواند سبب ناآرامي بيشتر مهاجرين شود.» انتشار خبر واگذاري سفارت افغانستان به اعضاي گروه شبهنظامي طالبان، با واكنشهاي گستردهاي در شبكههاي اجتماعي مواجه شد. چه كاربران افغان و چه كاربران ايراني اين اقدام تهران را به معناي كوتاه آمدن تهران در مقابل گروه شبهنظامي دانستهاند كه در طول بيش از يكسال و نيم سلطهاش در افغانستان نه تنها به هيچ يك از تعهداتش براي مشاركت دادن ديگران در قدرت عمل نكرده است، بلكه به شكل گستردهاي حقوق شهروندان افغانستان به خصوص زنان و دختران را پايمال ميكند.
سایر اخبار این روزنامه
لحظه خداحافظی ؟
چرا ريموند چندلر از بيلي وايلدر متنفر بود؟
مردي كه با هر اثرش به هويت شهرها ميافزود
ايران و شناسايي بالفعل امارت اسلامي
مسمومیتهایی که معلوم شده عمدی هستند
برندگان و بازندگان تغييرات ژئوپليتيك انرژي
مناظره بر سر قانونی بودن«مولدسازي»
هيچ دولتيحقتصرف در زمين و ساختمان مدارس را ندارد
انتقام نسل سوخته-۲
شتر هجدهم
سمنها در بيساماني سياسي
اينها منتقدند و آنها متملق
بازخواني انتخابات مجلس خبرگان در سال 94
دستاورد 1400