بازخواني انتخابات مجلس خبرگان در سال 94

اصلاح‌طلبان تحت چه شرایطي به دری‌نجف‌آبادي و ري‌شهري رای دادند؟
اصلاح‌طلبان مدت‌هاست كه در برخي محافل به‌دليل رای‌دادن به دري‌نجف‌آبادي و مرحوم محمد ري‌شهري در انتخابات مجلس خبرگان رهبري، مورد انتقاد برخي گروه‌ها و جريانات سياسي قرار گرفته‌اند. درست هفت سال پيش و در هفتم اسفند 1394 بود كه 4.5 ميليون نفر از مردم تهران در انتخابات مجلس خبرگان شركت كردند؛ انتخاباتي كه با پيروزي قاطع ليست منسوب به آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني به پايان رسيد. در اين انتخابات هاشمي‌رفسنجاني با 2.3 ميليون رای در تهران نفر اول شده بود، حسن روحاني 2.2 ميليون، دري‌نجف‌آبادي 2 ميليون و محمد ري‌شهري 1.9 ميليون رای آوردند و وارد مجلس خبرگان شدند. گذشت زمان باعث شده است كه حواشي مهم و تعيين‌كننده آن انتخابات به فراموشي سپرده شود. در آن انتخابات، هدف هاشمي‌رفسنجاني به عنوان كسي كه ليست خبرگان را بسته بود آن بود كه سه شخصيت مهم و كليدي يعني آيت‌الله احمد جنتي، محمدتقي مصباح‌يزدي و محمد يزدي پيروز انتخابات نشوند و با اين تصميم او اصلاح‌طلبان نيز همراهي كرده بودند و به‌صورت تاكتيكي به ليستي رای دادند كه حالا بابتش شماتت مي‌شوند. مشخص نيست كه هاشمي چه سياست و برنامه‌اي در مجلس خبرگان در سر داشت كه آن ليست را بسته بود و تلاش كرده بود تا مانع از حضور چهره‌هاي مهمي در مجلس خبرگان شود. او كمتر از يك سال پس از اين انتخابات از دنيا رفت و نتوانست هدف و پروژه‌اي را كه طراحي كرده بود، دنبال كند. با توقف آن پروژه، عملا رای به دري نجف‌آبادي و ري‌شهري نيز آن معنا و مفهومي كه داشت را از دست داد؛ چون هدفي كه پشت آن بود در غياب هاشمي ديگر بي‌معنا شده بود. حال و در اين روزها، آن رای در سال 94 نمادين شده است؛ هركسي مي‌خواهد با ديگري ائتلاف كند و رفتار خود را توجيه كند آن رای مردم تهران به ليست مورد حمايت اصلاح‌طلبان در مجلس خبرگان را مثال مي‌زند تا بتواند از ائتلافش دفاع كند. برخي از اصلاح‌طلبان نيز با فراموش كردن آن روزها و شرایطي كه منجر به حمايت از آن ليست شد، بابت آن  شرمنده هستند و  خود را شماتت مي‌كنند. اما چه‌شد كه اصلاح‌طلبان از ليستي حمايت كردند كه با بسياري از چهره‌هاي داخل آن ليست سال‌ها زاويه عميق داشتند؟ انتخابات مجلس خبرگان در سال 94 در شرایطي برگزار شد كه شورای نگهبان بسياري از چهره‌هاي مورد نظر اصلاح‌طلبان، نظير سيدحسن خميني، مجيد انصاري، سيدضياء مرتضوي و محمدسروش محلاتي را رد صلاحيت كرده بود؛ ليستي كه در آن سال بسته شده و مورد حمايت اصلاح‌طلبان بود از ميان گزينه‌هاي موجود بود و تنوع گزينه‌ها آنچنان نبود كه بتوان ليست متفاوتي بست. هدف كوتاه‌مدت آن ليست ذيل كلان‌پروژه هاشمي نيز رقابت با افرادي نظير آيت‌الله جنتي و مصباح‌يزدي بود تا جلوي رای‌آوري آنها گرفته شود. پروژه‌اي كه با درگذشت آيت‌الله هاشمي عقيم ماند. اين يادداشت قصد دفاع از آن تصميم اصلاح‌طلبان را ندارد و از نظر نگارنده بهتر آن بود كه اصلاح‌طلبان، حتي اگر عملگرایي سياسي پيشه كرده و قصد رای تاكتيكي داشتند، خطوط قرمز پررنگ‌تري را رعايت مي‌كردند. اما آن رای، ولو خطا و اشتباه نبايد تبديل به چماقي شود كه مدام عليه اصلاح‌طلبان به‌كار رود. اصلاح‌طلبان در سال 92 نيز به هاشمي اعتماد كرده بودند و از اعتمادشان نتيجه مثبت گرفته بودند. مرور شرایط اجتماعي و سياسي آن روزها از همين جهت مهم است؛ روزهايي كه برجام محقق شده بود، تورم كنترل شده بود، رشد اقتصادي مثبت بود و اميد به آينده در حال افزايش بود. اين نتيجه اعتماد به استراتژي و سياست‌ورزي هاشمي در سال 92 بود. در چنين شرایطي طبيعي بود كه اصلاح‌طلبان با پروژه سياسي هاشمي باز هم همراهي كنند و چه‌بسا اگر هاشمي هنوز زنده بود، نتيجه آن انتخابات و آن رای‌ها مسير ديگري مي‌پيمود. اصلاح‌طلبان، همراه با 2 ميليون نفري كه به ليست مورد نظر هاشمي‌رفسنجاني رای داده بودند، به كلان‌پروژه‌اي اعتماد كرده بودند كه صرفا با حضور هاشمي توان تحقق داشت و حالا در غياب او محقق نشده است. اين واقعيت و شرایط انتخابات خبرگان در سال 1394، بايد در تحليل لحاظ شود. اگر آن شرایط در نظر گرفته شود، آنگاه آن تصميم اصلاح‌طلبان، ولو تصميمي غلط، بهتر فهم شده و در حد و اندازه خودش نقد مي‌شود و در نتيجه كسي نمي‌تواند با آن هر ائتلاف جديدي را توجيه كند.