ارتقای جایگاه راهبردی ایران

دو روز پیش دو ناو جنگی ایرانی «دنا» و «مکران» به‌رغم فشار‌های ایالات متحده که از برزیل خواسته بود، به این دو کشتی اجازه لنگرانداختن ندهد با صدور مجوز رئیس‌جمهور برزیل در بندر ریودوژانیرو پهلو گرفتند؛ خبری که شاید خیلی از ما ایرانی‌ها به سادگی از کنار آن عبور کردیم، ولی برای بسیاری از سیاستمداران و متخصصان عرصه روابط بین‌الملل حاوی معنایی روشن است. حدود ۲۰۰ سال پیش جیمز مونروئه، پنجمین رئیس‌جمهور امریکا اعلام کرد که امریکای لاتین حیاط خلوت امریکا بوده و این کشور اجازه حضور سایر قدرت‌ها را در این حریم نخواهد داد. این دکترین که منطقه امریکای لاتین را حیاط خلوت امریکا معرفی کرده و به دکترین مونروئه معروف شد، طی دو قرن گذشته مبنای سیاست خارجی امریکا در این قاره بوده و امریکا بار‌ها حتی به خاطر آن وارد جنگ با برخی کشور‌ها شده است. با این مقدمه روشن است که حضور ناو‌های نظامی جمهوری اسلامی ایران در این منطقه علاوه بر عیان کردن واقعیت افول قدرت امریکا، نشان‌دهنده قرار گرفتن ایران در یک تراز بالاتر قدرت جهانی است و البته این یکی از موارد متعدد روند قدرت‌یابی ایران است و رشد جایگاه استراتژیک ایران نشانه‌های روشن زیادی دارد و صرفاً منحصر به این مورد نیست.
امروز و بعد از گذشت بیش از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، این نهضت بزرگ و بی‌مانند توانسته بعد از مقابله و مهار فشار‌های اولیه ناشی از جنگ تحمیلی و ترور‌ها و ... به توسعه قدرت بزرگی دست زده و شعاع اثرگذاری و نفوذ راهبردی و کلان جمهوری اسلامی ایران را از منطقه به فرامنطقه ارتقا دهد. در مورد نشانه‌های این ارتقا و قرار گرفتن جمهوری اسلامی ایران در جایگاه یک قدرت جهانی به موارد متعددی می‌توان اشاره کرد؛ امروز ایران کشوری اثرگذار در تحولات جهانی و عنصری تعیین‌کننده در مناسبات و ترتیبات امنیتی منطقه و جهان است و این موضوعی عیان و مورد اذعان اکثر کارشناسان سیاسی، استراتژیست‌ها و سیاستمداران جهان است. این روز‌ها در بسیاری از نقاط راهبردی منطقه و حتی جهان، قدرت و اراده ایران حضوری محسوس دارد. برای نمونه به اعتراف خود غربی‌ها در سوریه به‌رغم توطئه‌های گسترده جهانی، این اراده ایران بود که نهایتاً غالب شد و دولت سوریه را در میانه توطئه‌ها و جنایت‌ها حفظ کرد. در ماه سپتامبر ٢٠١٨، مشاور امنیت ملی دولت ترامپ اعلام کرد که ایالات متحده تا زمانی که ایران در سوریه حضور نظامی داشته باشد نیرو‌های خود را در این کشور نگه خواهد داشت. این موضع ورای نشان دادن یک بهانه سیاسی برای دولت امریکا در واقع نشان‌دهنده یک نگرانی عمیق از یک رویداد ژئوپولیتیک بسیار مهم یعنی بازگشت ایران به کرانه‌های مدیترانه نیز است. حضوری که بعد از قرن‌های متمادی مجدداً محقق شده و این بار نه در چارچوب یک نگرش توسعه‌طلبانه ملی بلکه در چارچوبی کاملاً اعتقادی و برای مهار توسعه‌طلبی غربی‌ها و رهایی‌بخشی مستضعفین جهان از زیر یوغ مستکبرین انجام شده است.
در سال‌های اخیر و در منطقه غرب آسیا این اراده ایران بود که زمینه خروج تدریجی امریکایی‌ها را فراهم کرد و می‌توان گفت کمتر جایی از حضور غربی‌ها برای توطئه و شرارت وجود دارد که اراده ایران برای خنثی کردن این توطئه‌ها مانعی بزرگ در برابر آنان نباشد. امروز به زعم غربی‌ها جمهوری اسلامی ایران یکی از موانع اصلی شکست توطئه آنان در گسترش ناتو به شرق است و از این روست که آنان به بهانه حضور پهپاد‌های ایرانی در صحنه درگیری اوکراین، جنجال رسانه‌ای گسترده جهانی راه انداخته‌اند و البته با این اقدام نه چندان عقلانی نیز آوازه قدرت روزافزون ایران را جهانی‌تر کرده‌اند!
امروز سایه ایران بر نقاط استراتژیک جهان افکنده شده و ایران نقشی مهم و تعیین‌کننده در ترتیبات امنیتی این نقاط به دست آورده است. البته به موازات این رشد روزافزون قدرت ایران و ناتوانی دشمنان در مهار و توقف آن در حوزه‌های راهبردی و ژئوپلتیک نباید از این واقعیت غافل شد که حوزه‌هایی مانند اقتصاد، فرهنگ و رسانه تبدیل به پاشنه آشیل‌هایی شده‌اند که سبب شده با کم اهمیت جلوه دادن این قدرت روزافزون برای عموم، بسیاری متوجه اهمیت و واقعیت موجود در این حوزه‌ها نشوند. نقاط ضعفی که با ناتوانی دشمن در مهار ایران، به نقاط اصلی جنگ ترکیبی تبدیل شده و طی بیش از یک دهه اخیر تلاش شده تا با تبدیل این حوزه‌ها به صحنه نبردی بزرگ و جنگ شناختی گسترده، جمهوری اسلامی ایران دچار فروپاشی اجتماعی گردد.
اگر به صحنه تحولات امروز ایران و جهان نگاه کنیم با دو کلان روایت در خصوص ایران مواجه خواهیم شد. در یک روایت جمهوری اسلامی در ایجاد رفاه برای مردمش ناکام بوده و مسبب مشکلات عدیده‌ای است که برای مردمش ایجاد شده و امروز در نهایت ضعف قرار دارد و کلان روایتی که جمهوری اسلامی را کشوری در مسیر قوی شدن می‌داند که سبب شده بسیاری از توطئه‌های غربی‌ها خنثی شده و اکنون در یک تراز بزرگی از قدرت جهانی قرار بگیرد و البته گرفتار مشکلاتی، چون مسائل اقتصادی و رسانه‌ای نیز است که مسبب آن علاوه بر ناکارآمدی مدیران اقتصادی از تحریم‌ها و توطئه‌های غرب نشئت می‌گیرد. روایت اول، روایتی است که توسط لشکر پروپاگاندای غرب در امتداد جنگ اقتصادی و شناختی در حال تزریق به عرصه ادراکی جامعه است و روایت دوم نیز واقعیتی است که پروپاگاندای غرب تا حد زیادی مانع از فهم آن توسط قوه ادراکی بخش قابل توجهی از مردم شده است و البته این نیز پرده‌ای از جنگ رسانه‌ای و شناختی عظیمی است که این روز‌ها علیه ایرانیان در جریان است. هر ایرانی می‌تواند طرفدار یا منتقد جمهوری اسلامی باشد، نظام فعلی را مطلوب بداند یا نداند، از عملکرد مسئولان راضی باشد یا نباشد، ولی نباید چشمان خود را بر واقعیت‌های موجود ببندد. روشن است که در سال‌های اخیر و در این روز‌ها ما به علت جنگ اقتصادی دشمن و نیز به خاطر برخی کم‌کاری‌ها و ضعف‌های مدیریتی با مشکلات اقتصادی بزرگی مواجه هستیم که معیشت را بر همه ما تنگ کرده است، ولی نباید فراموش کنیم در کنار این سختی‌ها و تنگنا‌ها مسیر عظمت ایران و اسلام در حال پیموده شدن است و آینده روشن در فردای این ایستادگی‌ها و مقاومت‌ها از راه خواهد رسید و ما وظیفه داریم ضمن پاسداشت تلاش‌های گسترده و جانفشانی‌های مردان و زنان بزرگ برای رسیدن به این موفقیت‌ها، حداقل ابزار دست دشمن برای متوقف کردن روند قوی شدن ایران نشویم.