روزنامه خراسان
1401/12/10
حیات در معرض انقراض
پروندهحیات در معرض انقراض
پیروز، تولهیوز 10ماهه ایران تلف شد و امیدها را برای احیای گونه درحال انقراض یوزپلنگ ایرانی کمرنگ کرد؛ بههمین بهانه تلخ نگاهی داریم به پیامدهای فاجعهای که خبر از درمعرض انقراض بودن یکمیلیون گونه جانوری و گیاهی در جهان میدهد
حدود چهارسال پیش، تیمی از دانشمندان در گزارشی که برای سازمان ملل متحد تهیه شدهبود، هشدار دادند که یکمیلیون گونه جانوری و گیاهی درمعرض انقراض قرار دارند. این تیم که متشکل از 145 کارشناس از 50 کشور جهان بود، اعلام کرد که از هر 8 گونه جانوری و گیاهی جهان، یکی درخطر نابودی است. دانشمندان میگویند سرعت انقراض گونههای مختلف، دهها هزاربار از میانگینش طی ۱۰میلیون سال گذشته بیشتر شده و از زمان انقراض دایناسورها تا الان، چنین تهدیدی علیه جانوران و گیاهان سابقه نداشتهاست. با اینحال این دانشمندان معتقدند که برای مقابله با تأثیر مخرب فعالیتهای بشر بر محیطزیست دیر نشدهاست و هنوز میتوان از تهدید زیستبوم کره زمین جلوگیری کرد. حالا که چهارسال از این هشدار گذشتهاست، در چه وضعیتی قرار داریم؟ محیطزیست با همان سرعت درحال ویرانی است؟ چه عواملی میتوانند چنین سرنوشت مرگباری را برای حیات روی کره زمین رقم بزنند؟ ما چطور میتوانیم سهم خودمان را در جلوگیری از محقق شدن هشدار دانشمندان، انجام بدهیم؟ پیدا کردن جواب این سوالات برای ما که سهشنبه «پیروز» عزیزمان را ازدست دادیم، اهمیت ویژهای دارد. این اتفاق تلخ وقتی ناقوس نابودی این گونه را بلندتر می کند که به یاد بیاوریم روزگاری «شیر ایرانی» و «ببر مازندران» در این سرزمین می زیسته اند که اکنون نسل شان منقرض شده و «گوزن زرد ایرانی»، گربه پلاس، پلنگ ایرانی، سیاه گوش ایرانی و چند گونه دیگر نیز در خطر انقراض قرار دارند. در پرونده امروز با نگاهی به گزارش سازمان ملل که نابودی ابعاد گستردهای از حیات را هشدار میدهد، نگاهی داریم به پیامدهای انقراض که دامن انسان و خانهاش، زمین را میگیرد.
فاجعه از کجا آغاز شد؟
مروری خلاصه بر گزارش سازمانملل که ابعاد نابودی گسترده حیات از سالها پیش تا امروز را پی میگیرد
تیم دانشمندان دستاندرکار گزارشی که ذکرش رفت، بعد از سه سال تحقیق درباره تنوع زیستی زمین، سندی هزارو800 صفحهای تدوین کردند که حاوی خبر ترسناکی بود؛ حدود ۷۵درصد از زیستگاههای طبیعی و ۶۶درصد از محیط دریایی براثر تغییرات کاربری و فعالیتهای بشر از بین رفتهاست. این گزارش میگوید از قرن شانزدهم تا الان حدود ۶۸۰گونه مهرهدار منقرض شدهاست و بیش از ۴۰درصد دوزیستان، ۳۳درصد صخرههای مرجانی و بیش از یکسوم پستانداران هم درمعرض نابودی هستند. ویرانی گسترده، دامن تنوع زیستی گیاهی را هم گرفتهاست؛ طی 100سال گذشته، بیش از 90درصد محصولات بومی و سنتی کشاورزی ناپدید شدهاند و تنزل بیسابقه کیفیت خاک باعث شده تولید محصولات کشاورزی از زمینهای زیرکشت، ۲۳درصد کاهش یابد. ازدست رفتن رژیم غذایی متنوع بهطور مستقیم با انواع بیماریها مثل دیابت، چاقی و سوءتغذیه ارتباط دارد.
آمارهای باورنکردنی و نگرانکننده
محققان در این گزارش میگویند گرچه بشر همواره درطول تاریخ به کره زمین آسیب زده اما آن چه در ۵۰سال گذشته اتفاق افتاده، خراشها را به زخمهای عمیق تبدیل کردهاست. از سال ۱۹۷۰، جمعیت جهان دوبرابر، اقتصاد جهانی چهاربرابر و تجارت جهانی بیش از 10برابر افزایش یافتهاست. بشر در این جهان رو به رشد برای تولید غذا و پوشاک و تأمین انرژیاش، جنگلها را بهویژه در مناطق استوایی نابود کردهاست. بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۰، 100میلیون هکتار جنگل استوایی بهدنبال دامپروری در آمریکای جنوبی و تولید روغن پالم در آسیا ناپدید شدند. در سال 2000، از تالابهایی که 300سال پیش وجود داشتند، تنها 13درصد آنها باقی ماندهبودند. از سال 1980 آلودگی محیطزیست با پلاستیک 10برابر شده و هرسال بین 300 تا 400میلیونتن فلزات سنگین، انواع حلال و فاضلاب وارد آبها میشود. در سال ۲۰۱۴، فقط 3درصد اقیانوسها زیرفشار فعالیتهای انسانی نبوده، ماهیگیری به بالاترین حد رسیده و در سال ۲۰۱۵، یکسوم صیدهای ماهی به شیوههای ناپایدار (صید با سرعت بالا و تکرار صید در یک منطقه که باعث کاهش جمعیت ماهیان میشود) بودهاست. نتایج یک تحقیق جدید که ازسوی تیم مذکور انجام شدهاست، میگوید ادامه روند فعلی گونههای بیشتری را بهسوی پرتگاه انقراض روانه خواهدکرد و امنیت غذایی انسان را بیشتر بهخطر میاندازد.
گزارش یک انقراض
مروری بر پیامدهای نابودی گونههای گیاهی و جانوری بر زندگی انسان براساس مستند «انقراض؛ واقعیتها» ساخته «دیوید اتنبرو» که محصول سال 2022 است
«ما امروز همان شهابسنگی هستیم که دلیل انقراض بسیاری از گونهها بود.» این جمله کلیدی مستند «انقراض؛ واقعیتها» ساخته مستندساز و طبیعیدان کارکشته بریتانیایی است. «دیوید اتنبرو» که مستندهای محیطزیستیاش در صداوسیمای ایران بارها پخش شده، اینبار با همان صراحت و دقت همیشگی، دست روی موضوع مهم و هولناکی گذاشتهاست تا بهکمک رسانه، توجهات مردم جهان را به فاجعهای جلب کند که دانشمندان با گزارش انقراضشان سعی دارند به گوش ما برسانند. این مستند، ابعاد موضوع مورد بحث را بهکمک گزارشها، مصاحبهها و تصاویر تکاندهنده روشن میکند.
نابودی حشرات، گرسنگی بهبار میآورد
یکی از ابعاد ماجرا، بلایی است که انسان با نابودی طبیعت بر سر خودش میآورد. ازبین بردن گونههای گیاهی و جانوری، علاوهبر آنکه غمانگیز، بیرحمانه و غیراخلاقی است، خود انسان را هم تهدید میکند. اجزای طبیعت دستبهدست هم دادهاند، از برکهای کوچک گرفته تا جنگلهای بارانی استوایی ،نظامی بههم پیوسته از حیات را ایجاد کردهاند. ما ترجیح میدهیم خودمان را از این چرخه جدا بدانیم اما واقعیت این است که جزئی از آن و کاملا وابسته به آن هستیم. برای مثال دسترسی بشر به غذا بهدلیل نابود کردن حشرات، با مشکل جدی مواجه شدهاست. حشرات، تشکیلدهنده پایه چرخه غذایی هزاران گونه دیگر هستند و اهمیت زیادی برای گردهافشانی دارند. گفته میشود چهار و سهدهم محصولات کشاورزی جهان بهنحوی به گردهافشانی توسط حشرات بستگی دارند تا غذای موردنیاز ما را فراهم کنند. موجودات زیرِ زمین هم که درنتیجه ازبین بردن خاک درحال نابودیاند، اجزای خاک را درهم میتنند تا به رشد گیاهان و درنتیجه تأمین غذای ما کمک کنند که خب ما با ازبین بردن محل زندگی آنها، ریشه به تیشه خودمان میزنیم. با ازبین بردن خاک و قطع درختان، نهتنها خوراک بلکه هوا را هم از خودمان میگیریم. بهعلاوه درختان از زمین دربرابر سیل محافظت میکنند و هنگام بارش باران، بهوسیله ریشههایشان خاک را نگه میدارند. درواقع سیلهای مرگبار بیش از آنکه تهدید طبیعت علیه انسان باشند، بهکمک خود انسان، قدرت ویرانگری پیدا میکنند.
تعرض به زیستگاهها
باعث بیماریهای همهگیر میشود
دانشمندان باور دارند که رابطه مخرب بشر با طبیعت، او را درمعرض بیماریهای همهگیر قرار دادهاست. پاندمیهایی مثل آنفلوآنزای خوکی، سارس و ابولا ریشه در ارتباط انسان با محیطزیست دارند. ماجرا این است که حیوانات درست مثل ما ویروسهای مختلفی در بدنشان دارند و درصورتیکه مرز بین ما و آنها ازبین برود، این ویروسها به ما منتقل میشوند. بشر به شیوههای مختلفی، پا را از حدومرز خودش فراتر میگذارد. برای مثال در تجارت حیاتوحش، بازارهای خریدوفروش حیوانات محل تماس با ویروسهایی هستند که ازطریق ادرار و مدفوع حیوان پخش میشوند. یکی دیگر از عوامل ظهور بیماریهای همهگیر این است که ما روزبهروز بیشتر به زیستگاه طبیعی تجاوز میکنیم. گفته میشود 31درصد بیماریها ناشی از تغییر کاربری زمین است. چطور؟ خب جنگلها که شامل تنوع زیستی بالایی هستند، هزاران ویروس در خود دارند. از لحظهای که در جنگلها جاده میسازیم، خودمان را درمعرض خطر قرار میدهیم. اولین افرادی که وارد زیستگاههای طبیعی میشوند و حیوانات را شکار میکنند، ویروسها را انتقال میدهند. ویروس اچآیوی به همین شکل بهوجود آمد. در شیوع کووید-19 هم یکی از نظریهها درباره علت انتشار ویروس، پای خفاشهای مناطق روستایی «ووهان» در چین را به میان میکشد.
دِینمان را به زمین ادا کنیم
گزارش سازمان ملل راههایی را پیشنهاد میکند که ازطریق آنها میتوان از انقراض حیات روی زمین جلوگیری کرد
همه پیشبینیهای زیستمحیطی میگویند که روند رشد منفی طبیعت تا سال ۲۰۵۰ و پس از آن ادامه خواهدداشت و تنها درصورتی میشود از فاجعه اکولوژیک جلوگیری کرد که تغییرات بنیادین رخ بدهد. یعنی چه؟ در سطح کلان، جهان باید بهسمت الگوی ثابت و محدود رشد اقتصادی تغییر جهت بدهد. معیار رشد اقتصادی درعوض اینکه با تولید ناخالص داخلی سنجیده شود که فشار زیادی بر محیطزیست ایجاد میکند، با شاخص کیفیت زندگی و تأثیر پایدار بر محیطزیست اندازهگیری شود. دولتها از کمک کردن به صنایع مخرب و آلاینده مثل سوختهای فسیلی، ماهیگیری و کشاورزی صنعتی خودداری کنند اما تغییر رویه فقط به دولتها محدود نمیشود. در سطح خرد همه ما موظف هستیم که سهممان را ادا کنیم و این کار با تغییر سبک زندگی ممکن میشود. یکی از نویسندگان گزارش سازمان ملل در اینباره میگوید: «شیوه غذا خوردن امروز آدمها هم برای سلامتی خود آنها ضرر دارد و هم برای کره زمین. ما میتوانیم با تغذیه متنوع که بیشتر از سبزیجات تشکیل شدهباشد، سالمتر زندگی کنیم و با روشهای پایدار کشاورزی، محیطزیست و کره زمین را هم سالم نگه داریم. ما 40درصد مواد غذایی تولیدشده را هدر میدهیم. اگر این اتلاف مواد غذایی و تولید زباله و ضایعات را کاهش دهیم، زنجیره تأمین پایدارتری ایجاد خواهیمکرد».
سهم ما در انقراض قریبالوقوع چیست؟
کاهش مصرفگرایی، یکی دیگر از وظایف ما در جلوگیری از فاجعه انقراض حیات است. بسیاری از کالاهای مصرفی ما به روشی تولید میشود که هوا، زمین و آب را آلوده میکند. آلودگی یکی دیگر از عوامل ازبین رفتن تنوع زیستی است که تأثیرات ماندگاری بر گونهها میگذارد. نکته مهم دیگر این است که جوامع بر سوختهای تجدیدپذیر بیشتر از سوختهای فسیلی سرمایهگذاری کنند و این تغییر جهت از طریق مطالبات اعضای جامعه ممکن خواهد شد. کارهایی مثل کم کردن چراغهای روشن خانه که صرفهجویی در مصرف انرژی را درپی دارد، ضروری و ارزشمند است اما کافی نیست. اعضای جامعه باید از پیامدهای زیستمحیطی اقدامات بشری در سطح کلان آگاه باشند و دولتمردان را بابت تصمیماتی که درنهایت به محیطزیست آسیب میزند، وادار به پاسخگویی کنند. واقعیت این است که بشر در هیچ زمان دیگری بهاندازه امروز از پیامدهای رفتارش بر محیطزیست، آگاه و حساس نبود. علم بههمراه پیمانهای جهانی حمایت از محیطزیست به کمک آمد تا انسان راجع به زیستگاه مشترکش با دیگر گونهها احساس مسئولیت بیشتری داشتهباشد اما فاصله دانستن و عمل کردن، بسیار زیاد است. برای همین است که تکتک ما باید دلسوز سرنوشت زمین باشیم و تصور نکنیم اگر دانشمندان مشغول آگاهیرسانی هستند، پس بینیاز از کمک ما در سطح شخصی و تلاشمان برای ایجاد فشار اجتماعی در سطح کلان، تغییری حاصل خواهدشد.
منابع این پرونده: یورونیوز، ایمنا، آفتابنیوز
دلمون برات تنگ می شه «پیروز»
مروری بر واکنشها به عمر کوتاه یوزپلنگ ایرانی
متاسفانه پیروز تنها بازمانده زایمان یوزپلنگ آسیایی یعنی «ایران» که اردیبهشت 1401 به دنیا آمد، زنده نماند و تلف شد. این گربهسان در نهایت در آستانه ۱۰ ماهگی به دلیل یبوست و ادامه مشکل گوارشیاش که از ابتدا همراه او بود و همچنین مشکلاتی در ناحیه کلیه به بیمارستان منتقل شد اما تلاش دام پزشکان بیتاثیر بود. در ادامه این مطلب مروری داریم بر واکنشها به تلف شدن پیروز. وصیتنامه پیروز از زبان معاون سازمان محیطزیست «حسن اکبری» معاون سازمان حفاظت محیطزیست درباه تلفشدن این حیوان گفت: «همه میدانیم که «پیروز» توله یوزی بود که در شرایط خاصی بزرگ شد، از همان ابتدا سیستم ایمنی ضعیفی داشت، با وزن نامتعارف تقریبا نصف استاندارد بزرگ شد و به همین دلیل عفونتهای متعددی پیش آمد و مجبور شدیم در دورههای مختلف با نظر دام پزشکان، داروهای متفاوتی به او بدهیم...» او در گفتوگوی تلویزیونیاش هم گفت: «مثل پیروز از نظر حس یوز آسیایی نمیتوانند خیلی به ما کمک کنند. صرفا به عنوان یک نماد، یک حیوانی که محبوب شده بین ما و یک شهرت بینالمللی از نگاه حسانسان دوستی ایجاد کرده، برای ما مهم است و مطمئنم که خواست پیروز هم این است که ما بیشتر به طبیعت، زیستگاه و اقوامش در طبیعت احترام بگذاریم». المیرا شریفیمقدم، مجری این برنامه هم بعد از شنیدن این حرفها گفت: «جملاتتون یک جورهایی شبیه وصیت نامه پیروز شد...» مقایسه نگهداری پاندا در چین و یوز در ایران کاربری در همین باره نوشت: «پاندا نماد کشور چین هست. در چین هر پاندا یک مراقب متخصص و مخصوص داره. تمام پانداهای دنیا مال ملت چین و اجارهای هستن. مزارع بزرگی برای تغذیه خرس بد غذا تاسیس شده و میلیون ها دلار خرجش شده. یوز نماد کشور ایران است و فعلاً که هیچی.» تجربه بزرگ تکثیر یوز در اسارت «دانیال معمار» سردبیر روزنامه همشهری در توئیتی در این باره نوشت: «از خبر تلف شدن پیروز ناراحتیم اما حالا ایران به تجربه بزرگ تکثیر یوز در اسارت دست یافتها ست. این نخستین تجربه کشورمون در افزایش یک گونه در حال انقراض بوده. تجربهای نادر در دنیا که فقط در آفریقایجنوبی انجام شده. پیروز رفت، اما حالا میتونیم به حفظ یوزپلنگ آسیایی ایران امیدوار باشیم». کاربری در پاسخ به وی نوشت: «یاد زمانهایی افتادم که ایران از جامملتهای آسیا حذف می شد و بعد آگهی بازرگانی، مجری برنامه میگفت این شکست مقدمهای هست برای برنامهریزی آینده و جوانکردن تیم و ... » چرا به مردم امید بیهوده دادید؟ به نقل از خبرآنلاین و طبق گزارش دکتر پیتر کالدول، دام پزشک آفریقایی که تاریخ و امضای آن متعلق به ۴ خرداد ماه است، تایید میشود که پیروز از همان ابتدا مبتلا به نارسایی کلیه است. «پیام محبی»، دام پزشک در همین باره نوشت: «همه چیز نشان میدهد که پیروز از ابتدا این مشکلات را داشته اما سعی میشد تصویر دیگری از این حیوان به نمایش درآید، یعنی مخاطب مدام با تصاویری از پیروز روبهرو بود که نشان میداد پیروز در حال بازی است و نمای پشت آن هم برج میلاد است و ... . چرا در مردم این همه توقع و انتظار ایجاد میشد که حالا با خبر مرگ پیروز، همه دچار یاس و سرخوردگی شوند؟ چرا به مردم امید بیهوده دادید؟» و چند واکنش دیگر مژده لواسانی، مجری با انتشار عکسی از خودش در کنار پیروز نوشت: «دلم برات تنگ می شه بچه قشنگ. تنها حیوونى بودى که یه ایران دوستت داشت. خداحافظ پسرِ قشنگِ ایران». کاربری با اشاره به تلاشهای «علیرضا شهرداری» که در این 11 ماه تمام وقت در کنار پیروز بود، نوشت: «یاد اون شبهای سردی که علیرضای عزیز زیر برف و بارون کنار پیروز میخوابید تا این بچه آرامش داشته باشه». محمد درویش، فعال محیطزیست هم نوشت: «علیرضا شهرداری قاطی این بازی نبود... وقتی دید که دو داداشِ پیروز رفتند، داوطلبانه آمد تا چراغ امید را روشن نگه دارد؛ قدرش را بدانیم، شریک غم بزرگش باشیم و نمک نپاشیم...» کاربر دیگری اما از این زاویه که پیروز باعث توجه به مسئله محیطزیست در کشور شد به موضوع نگریسته و در توئیتی نوشت: «پیروز رفت ولی آن چه دهها نهاد فرهنگی با میلیاردها بودجه تاکنون قدم موثری برایش برنداشتند، پیروز در10ماه انجام داد و آن، مطالبهگری از حکومت در نگهداشت محیطزیست و متوجهشدن ارزشمندی زیستبوم ایران بود. آن چه را که پسر ایران شکل داد، فراموش نکنیم!».
سایر اخبار این روزنامه
شلیک مالیاتی بودجه به رسانه ها در جنگ نرم!
در ستایش نبوغ شعری و موسیقایی «اخوانثالث»
پیاز، سالار بازار صیفی جات!
خانه خواستگارهای غیرسریش تاریک باد؟!
ورود پلیس به ماجرای مسمومیت های دختران دانش آموز
فرمول رفتار با طالبان
6سال تا سیاهچاله جمعیتی!
نوبت نمایش تونل های زیرزمینی پدافندی
حیات در معرض انقراض
بانک مرکزی در راه به دست گرفتن سکان بازار ارز
فراگیری ارتباط ماهواره ای در تلفن های همراه تا پایان ۲۰۲۳
۵ میلیون تومان برای سرقت هر کامیون!
سهم ناچیز خراسان رضوی از «اعتبارات عمرانی ملی»