فورا به ميز مذاكره با ايران بازگردید

توضيح «اعتماد»
كلسي داونپارت به عنوان مدير حوزه عدم اشاعه در انجمن كنترل تسليحات يكي از پرمراجعه‌ترين كارشناسان حوزه خلع سلاح هسته‌اي است كه به خصوص پس از حصول برجام به صورت روزانه مورد مشورت و مصاحبه خبرنگاران داخلي و خارجي درباره ابعاد متفاوت برنامه هسته‌اي ايران است.  داونپارت در اين نوشتار از زاويه صرفا فني، توسعه برنامه هسته‌اي ايران در پاسخ به خروج امريكا از برجام را بررسي كرده و هشدار مي‌دهد كه غرب بايد دست از اتلاف وقت به بهانه جنگ اوكراين يا آنچه سركوب معترضان در ايران خوانده برداشته و به برجام كه مهم‌ترين توافق در حوزه منع اشاعه است، بازگردد.  داونپارت در حالي ابعاد هسته‌اي برنامه ايران را از حيث فني مورد تجزيه و تحليل قرار داده و به اين موضوع اشاره نكرده است كه ايران هيچ‌گاه به دنبال توليد بمب هسته‌اي يا سوق دادن برنامه صلح‌آميز هسته‌اي خود در مسير نظامي نبوده و در تمامي مطالب منتشر شده در رسانه‌هاي غربي هم به اين واقعيت اشاره مي‌شود كه طبق فتواي رهبر ايران توليد، ذخيره و استفاده از تسليحات اتمي حرام است.  داونپارت در اين مطلب در چند مقطع تكرار مي‌كند كه توسعه برنامه هسته‌اي ايران پس از خروج امريكا از برجام و اقدام مقابله به مثل در راستاي اهرم‌سازي در مذاكرات بوده است.  ترجمه اين مطلب در روزنامه اعتماد به معناي تاييد محتواي آن نيست و صرفا با توجه به فضاسازي‌هاي طرف غربي درباره ابعاد اين برنامه به منظور آشنا شدن مخاطبان اين حوزه با استنادهاي طرف‌هاي غربي ترجمه آن در روزنامه اعتماد منتشر شده است. 
كلسي داونپارت *
برنامه هسته‌اي ايران در 20 فوريه پس از گزارش بلومبرگ مبني بر اينكه آژانس بين‌المللي انرژي اتمي ذرات اورانيوم غني شده تا 84 درصد را در تاسيسات ايران شناسايي كرده است، بار ديگر خبرساز شد. جاي تعجب نيست كه ايران افزايش عامدانه غني‌سازي تا اين سطح را كه فاصله زيادي با غني‌سازي 90 درصدي مورد نياز براي توليد بمب ندارد، تكذيب مي‌كند.  گزارش 28 فوريه آژانس بين‌المللي انرژي اتمي وجود اورانيوم 84 درصدي غني‌شده در يكي از تاسيسات هسته‌اي ايران را تأييد اما اطلاع داد كه مذاكرات با ايران بر سر اين حادثه ادامه دارد و ايران اورانيوم غني‌شده را تا اين حد ذخيره نمي‌كند.


همانطور كه ايران ادعا مي‌كند اين افزايش‌ سطح غني‌سازي مي‌تواند يك تصادف باشد اما تهران اخيرا تهديد كرده بود كه غني‌سازي 90 درصدي را براي ايجاد اهرم فشار بر ايالات متحده دنبال خواهد كرد.كشف اين ذرات جديد مي‌تواند نشان دهند كه ايران در حال آزمايش غني‌سازي با درجه نزديك به مورد نياز براي توليد تسليحات بدون اطلاع آژانس بين‌المللي انرژي اتمي است.  صرف نظر از اينكه آيا ذرات غني شده 84 درصدي محصول تصادفي ايران بوده يا هدفمند توليد شده‌اند، اين حادثه بر چالش رو به رشد در تشخيص اهداف هسته‌اي ايران افزوده است. ايران براي پيشبرد برنامه هسته‌اي خود در شش‌ماه گذشته اقداماتي انجام داده و اين در حالي است كه مذاكرات براي احياي برجام متوقف شده است.  فعاليت جديد تهران در حصول ذراتي با غني‌سازي فراتر از 80%، بايد زنگ خطر را در ايالات متحده و اروپا به دليل نياز فوري به ديپلماسي با ايران براي كاهش تشديد بحران هسته‌اي به صدا درآورد، زيرا وضعيت فعلي پايدار نيست. در شرايط فعلي، عدم وجود محدوديت براي پيشرفت‌هاي هسته‌اي ايران از يك‌سو و تشديد اقدام نظامي يا خرابكاري براي مقابله با خطر گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي از سوي ديگر تقريباً اجتناب‌ناپذير به نظر مي‌رسد. ايالات متحده و اروپا نمي‌توانند همچنان انگشت اتهام را به سمت تهران به دليل از بين بردن فرصت احياي برجام در آگوست 2022، بگيرند. البته نااميدي امريكا و اروپا از بن بست كنوني و بي‌ميلي براي تعامل مجدد با ايران قابل درك است. در اواخر اگوست 2022، ايالات متحده و ايران به توافقي براي بازگرداندن برجام نزديك شدند اما درخواست‌هاي غيرمنطقي ايران درباره تحقيقات جداگانه آژانس بين‌المللي انرژي اتمي در دقيقه نود، آنچه را جوزپ بورل، مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا تلاش «نهايي» براي احياي توافق خواند، بر باد داد.
(به گزارش اعتماد اين روايت كه توسط مقام‌هاي غربي مطرح مي‌شود مورد تاييد مذاكره‌كنندگان ايراني نيست .) 
از آن زمان، برخورد ايران با معترضان و انتقال پهپادهايي به روسيه براي جنگ غيرقانوني در اوكراين، تمركز امريكا و اروپا را از برجام دور كرده است. اين دو مساله مهم هستند، اما ايالات متحده و اروپا نمي‌توانند تهديد رو به رشد گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي و اينكه چگونه ژئوپليتيك فعلي ممكن است تهران را به تصميم‌گيري درباره سلاح هسته‌اي كه براي امنيتش ضروري است وادار كند، ناديده بگيرند.
سه حوزه هسته‌اي در برنامه ايران وجود دارد كه بدون توافق يا اقدامات كاهش تنش از سوي ايران مي‌تواند به زودي خطرناك شود: (1) گسترش غني‌سازي در فردو. (2) افزايش ذخاير اورانيوم بسيار غني شده ايران؛ (3) شكاف نظارتي رو به رشد. فوريت اين خطر مستلزم يك استراتژي ديپلماتيك پيشگيرانه جديد است.
افزايش ظرفيت در فردو
در نوامبر 2022، تهران اعلام كرد كه قصد دارد چهارده آبشار ديگر از سانتريفيوژهاي6- IRرا در سايت فردو نصب كند كه اورانيوم را با كارايي بيشتري غني‌سازي مي‌كنند و سطح غني‌سازي را در اين تاسيسات تا 60 درصد افزايش مي‌دهند. دولت ابراهيم رييسي اين طرح‌ها را پس از آن اعلام كرد كه شوراي حكام آژانس بين‌المللي انرژي اتمي، تهران را به دليل عدم پاسخگويي معتبر به سوالات آژانس در مورد فعاليت‌هاي اورانيوم قبل از سال 2003 كه طبق توافق‌نامه پادمان الزام‌آور است، محكوم كرد.
قبل از اعلام نوامبر 2022، ايران دو آبشار سانتريفيوژ 6- IR در سايت و شش آبشار سانتريفيوژ1- IR با كارايي كمتر داشت. اين ماشين‌ها اورانيوم غني‌شده تا حدود 5 و 20 درصد توليد مي‌كردند.در حالي كه آژانس تاييد كرده كه ايران در حال غني‌سازي تا 60درصد در فردو است، گزارش 28 فوريه مي‌گويد كه هنوز هيچ يك از سانتريفيوژهاي برنامه‌ريزي شده 6- IRرا نصب نكرده است. با اين حال، صرف نظر از سرعت توسعه، انجام اين فعاليت‌ها در فردو به دليل موقعيت و ماهيت اين تأسيسات، قابل توجه است.
پيش از اعلام نوامبر 2022، ايران در تاسيسات خود در نطنز تنها تا 60 درصد غني‌سازي مي‌كرد. فردو در مقابل نطنز، تاسيسات زيرزميني مستحكمي است كه در كوه‌هاي نزديك قم ساخته شده است. اندازه كوچك و موقعيت مكاني آن اين گمانه را تقويت مي‌كند كه در اصل براي توليد مواد براي برنامه تسليحاتي ساخته شده است. سانتريفيوژهاي كارآمدتر و ذخيره اورانيوم غني شده 60درصد به ايران اين امكان را مي‌دهد كه به سرعت غني‌سازي خود را براي توليد مواد با درجه مورد نياز توليد تسليحات قبل از اينكه بازرسان بتوانند اين تغيير را تشخيص دهند، افزايش دهد. 
بر اساس برجام، ايران موظف بود تمام فعاليت‌هاي غني‌سازي در اين سايت (فردو) را به مدت پانزده سال متوقف كند. اين به اين دليل است كه اين تأسيسات خطر بيشتري نسبت به نطنز دارد و اگر ايالات متحده تشخيص دهد كه حملات نظامي براي جلوگيري از دستيابي ايران به تسليحات هسته‌اي ضروري است، تخريب آن چالش برانگيز خواهد بود. به عنوان مثال، اسراييل احتمالاً براي حمله به فردو به حمايت ايالات متحده نياز دارد. با توجه به اين عوامل، سطوح بالاتر غني‌سازي و افزايش ظرفيت غني‌سازي در فردو نسبت به زماني كه همان فعاليت‌ها در نطنز انجام مي‌شد، حساس‌تر است.
افزايش حجم ذخاير اورانيوم بسيار غني شده
ايران در حال حاضر اورانيوم غني شده تا سطوح 60 و 20 درصد را ذخيره مي‌كند. هيچ توجيه صلح‌آميزي براي توليد اورانيوم در ايران در اين سطوح وجود ندارد (اين ذخاير در راستاي ايجاد اهرم فشار در مذاكرات با ايالات متحده است.) 
قبل از برجام، ايران اورانيوم را تا 20 درصد غني‌سازي مي‌كرد و اين فعاليت را در ژانويه 2021 به عنوان بخشي از پاسخ به تحريم‌هاي مجدد ايالات متحده از سر گرفت. ايران غني‌سازي تا 60 درصد را براي اولين‌بار در آوريل 2021 پس از يك اقدام خرابكارانه در تاسيسات غني‌سازي نطنز آغاز كرد. مواد 60 درصد غني‌سازي شده را مي‌توان از نظر فني براي توليد سلاح هسته‌اي استفاده كرد، اما طراحي آن با طراحي هدف توليد تسليحات كه (ادعا مي‌شود) ايران قبل از سال 2003 انجام داده بود، متفاوت است. با اين حال، استفاده از اورانيوم غني شده 60 درصد يا حتي 20 درصد به عنوان نقطه شروع براي غني‌سازي مواد تا 90 درصد، زمان لازم براي توليد مواد كافي براي يك بمب را به ميزان قابل توجهي كاهش مي‌دهد. به عنوان مثال، اگر تهران با اورانيوم غني شده 60 درصد شروع به كاركند مي‌تواند در كمتر از يك هفته به مواد 90 درصد مورد نياز براي توليد يك بمب دسترسي پيدا كند- بازه زماني كه از آن به عنوان «زمان گريز» ياد مي‌شود.- اين پنجره زماني كوتاه كاملاً نگران‌كننده است زيرا ايران مي‌تواند اين تبديل مواد از 60 به 90 درصد را در فاصله زماني ميان بازرسي‌هاي آژانس پيش ببرد اما اين توانمندي، چيز جديدي نيست. تحول جديد اين است: زمان مورد نياز ايران براي دستيابي به سلاح‌هاي متعدد كه عمدتاً به دليل افزايش ذخاير مواد 60 و 20 درصدي است، كاهش يافته است. 
بر اساس گزارش 28 فوريه آژانس، ذخاير اورانيوم 60درصد غني شده ايران 87 كيلوگرم و ذخاير اورانيوم 20 درصد غني شده ايران حدود 435 كيلوگرم است. در اواخر اكتبر 2022، آژانس بين‌المللي انرژي اتمي ذخاير را به ترتيب 62 كيلوگرم و 386 كيلوگرم گزارش كرده بود. اكنون كه ايران در حال غني‌سازي در نطنز و فردو است، ذخاير 60 درصدي احتمالاً در سال آينده با سرعت بيشتري رشد خواهد كرد. با ذخايري به اين اندازه و ظرفيت فزاينده غني‌سازي، ايران احتمالاً مي‌تواند در كمتر از يك ماه مواد كافي براي توليد چهار سلاح را توليد كند. با كوچك شدن اين بازه زماني، تهديد اشاعه تسليحات همچنان رو به افزايش خواهد بود. اين بازه زماني رو به كاهش قابل توجه است زيرا بعيد است كه ايران با توانايي تنها توليد يك سلاح ظهور كند. يك سلاح هسته‌اي بازدارنده نيست، به ويژه براي كشوري مانند ايران كه هرگز آزمايش هسته‌اي انجام نداده است. اگر تهران بتواند قبل از اينكه جامعه بين‌المللي بتواند عبور ايران از اين خط قرمز را شناسايي كند و به آن پاسخ دهد، به سلاح‌هاي هسته‌اي متعدد دست پيدا كند، تهديد اشاعه به‌طور قابل توجهي افزايش مي‌يابد. در اختيار داشتن مواد كافي براي بمب‌هاي متعدد به اين معني است كه تهران مي‌تواند اورانيوم غني شده تا درجه مورد نياز براي توليد تسليحات را در چندين محل مخفي كند و در عمل پروسه شناسايي و مختل كردن ابعاد تسليحاتي برنامه خود را كه ممكن است يك سال طول بكشد، دشوارتر كند.
شكاف‌هاي نظارتي
در حالي كه آژانس بين‌المللي انرژي اتمي همچنان به تأسيسات ايران كه مواد هسته‌اي در آنها وجود دارد دسترسي منظم دارد، نقاط كور آژانس نگراني است كه به مرور زمان تشديد خواهد شد. از فوريه 2021 ايران اجراي داوطلبانه پروتكل الحاقي را به حالت تعليق درآورد، بازرسان نمي‌توانند از سايت‌هايي كه از برنامه هسته‌اي ايران پشتيباني مي‌كنند اما حاوي مواد هسته‌اي نيستند بازديد كنند. اين شامل تأسيساتي مانند كارگاه‌هاي سانتريفيوژ ايران، معادن و آسياب‌هاي اورانيوم و تأسيسات توليد آب سنگين آن مي‌شود. ايران همچنين دوربين‌هاي برخي از اين مكان‌هاي كليدي را در ژوئن 2022 قطع كرد. هدف از داده‌هاي نظارتي در نتيجه اجراي پروتكل الحاقي اين بود كه آژانس بين‌المللي انرژي اتمي بتواند در صورت احياي برجام، خط پايه را براي فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران مجدداً ايجاد كند .
براي اولين‌بار، آژانس بين‌المللي انرژي اتمي در گزارش 28 فوريه خود گفت كه شكاف نظارتي مانع از بازسازي سوابق دقيق فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران در برخي زمينه‌ها، مانند توليد قطعات سانتريفيوژ مي‌شود. در نتيجه، آژانس هشدار داد كه خطوط پايه براي راستي‌آزمايي اجراي تعهدات برجامي از سوي ايران در صورت احياي اين توافق به زمان قابل توجه و طولاني نياز خواهد داشت. اين مساله، پيامدهاي جدي براي پايداري يك توافق در آينده چه برجام باشد چه هر توافق ديگري خواهد داشت. اگر آژانس نتواند با اطمينان بازگشت ايران به اجراي تعهداتش را از صفر تا صد راستي‌آزمايي كند، اعتماد به ايران در ميزان پايبندي به اين محدوديت‌ها همواره متزلزل خواهد بود. 
آژانس بين‌المللي انرژي اتمي به تكرار نگراني‌هاي خود در مورد شكاف نظارتي بر برنامه هسته‌اي ايران ادامه داده است. رافائل گروسي، مديركل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي اخيراً در گفت‌وگوي هفتم فوريه در چتم هاوس به اين نكته اشاره كرد و گفت كه اين «شكاف» نگران‌كننده است و «بازگرداندن تصوير كامل» از برنامه هسته‌اي ايران «بسيار دشوار خواهد بود». او هشدار داد كه اين وضعيت بدون گفت‌وگو «بدتر» خواهد شد.
بازگشت به گفت‌وگو 
موثرترين راه براي مقابله با خطر ناشي از گسترش برنامه هسته‌اي ايران، احياي برجام است، توافقي كه اجراي كامل آن موثر و قابل راستي‌آزمايي بود. به نظر مي‌رسد اين مسير در آينده نزديك مسدود شده باشد هرچند نه براي هميشه. با اين حال، احياي برجام تنها گزينه ديپلماتيك نيست و در حالي كه بي‌ميلي امريكا و اروپا براي تعامل مجدد با ايران قابل درك است اما قابل توجيه نيست. 
علاوه بر افزايش سرعت برنامه هسته‌اي ايران كه به اين كشور توانايي توليد چند بمب را مي‌دهد، عوامل ژئوپليتيكي نيز مي‌تواند بر تصميم‌گيري تهران به نفع سلاح‌هاي هسته‌اي تأثير بگذارد. در حال حاضر، تهران براي پيشبرد برنامه هسته‌اي خود هزينه زيادي مي‌پردازد، بدون اينكه از مزاياي امنيتي يك عامل بازدارنده برخوردار شود. خرابكاري يا حملات نظامي كه براي عقب انداختن برنامه ايران طراحي شده و اين تصور كه غرب از تغيير رژيم در ايران حمايت مي‌كند  مي‌تواند ايران را به اين نتيجه برساند كه سلاح هسته‌اي براي دفاع از ساختار سياسي فعلي و سرزميني ضروري است.  اگر دولت جو بايدن مي‌خواهد از يك ايران مجهز به سلاح هسته‌اي يا جنگي براي توقف آن جلوگيري كند، واشنگتن بايد سريعاً براي مشاركت مجدد تهران در مذاكرات - چه به عنوان بخشي از احياي برجام يا به عنوان يك تلاش ديپلماتيك جديد - كه اين بحران را كاهش مي‌دهد، اقدام كند. يك توافق محدود يا مجموعه‌اي از حركات كه مانع از تشديد تنش‌ها مي‌شود، مي‌تواند زمان و فضاي لازم را براي مذاكرات جديد ايجاد كند كه در درازمدت مانع از دستيابي ايران به سلاح اتمي خواهد شد. 
* ترجمه: ستاره سعيدي