ختم براندازان به خانه عنکبوت

براندازان که ترکیبی از «برهنگان فکری و جسمی» را برای رهبری آینده ایران تشکیل داده‌اند، سرانجام «منشور همبستگی و سازماندهی» خود را در روزی منتشر کردند که توافق ایران با حامی مالی آنان یعنی سعودی و دیدار یکی از آنان (علینژاد) با یک صهیونیست و گفت‌وگوی اینترنشنال (زراعتی) با نتانیاهو، نشان داد این مگسان معرکه از جبهه غربی و عربی رانده و جا مانده، به «خانه عنکبوت» در جبهه عبری رسیده‌اند. اکنون ایران، سعودی را از پس هشت‌سال جنگ یمن، هفت‌سال قطعی رابطه با ایران، چند سال دشمنی با رسانه‌سازی، هشت سال جنگ سوریه، سال‌ها دشمنی با حزب‌الله لبنان، نقش‌آفرینی در ابرپروژه داعش و دشمنی نفتی و دلاری با ایران، به پای میز واگذاری همه این داشته‌ها نشاند و همه امتیاز‌های لازم را در یمن و لبنان و سوریه و رسانه از طرف سعودی گرفت، آن‌هم بدون اراده امریکا و نقش‌آفرینی غرب و بدون اطلاع صهیونیست‌ها. براندازان در روزی به امید «آزادی ایران»! ائتلاف تشکیل دادند که امریکا آماده می‌شود برای آزادی یکی از جاسوسان خود میلیارد‌ها دلار پول بلوکه‌شده ایران را آزاد کند. مصاحبه اینترنشنال با نتانیاهو را برخی رونمایی از پدرخوانده جدید نامیدند و چه پدرخوانده‌ای که ارتش از او فرمان نمی‌برد و هر روز ده‌ها هزار صهیونیست در خیابان‌های تل‌آویو به خونش تشنه‌اند. این سرنوشت شوم برهنگان فکری و بدنی ائتلاف براندازان است که ختمشان در نقطه آخر به خانه عنکبوت بود.
اپوزیسیون ایرانی اغلب ارتباط خود با اسرائیل را پنهان می‌کند، چون به خوبی از حس نفرت ایرانی‌ها از اسرائیلی‌ها آگاه است. اما به نظر می‌رسد شکست آشوب‌های پاییز امسال و ضعف آشکار اپوزیسیون در ساماندهی آنچه تلاش می‌کنند انقلاب نامیده شود، باعث شده تا برای جبران آن، فراتر از اروپا و امریکا و عربستان، به اسرائیل هم آشکارا متوسل شوند و این بار آن‌قدر در استیصال هستند که گویا ابایی هم از علنی شدن آن ندارند.
هنوز یکی دو روز از آغاز ناآرامی‌ها در اواخر تابستان امسال نگذشته بود که وزارت خارجه رژیم صهیونیستی، رسماً از آن حمایت کرد و در اطلاعیه‌ای آورد: «ما اعتراضات مردم شجاع ایران را از نزدیک دنبال می‌کنیم!» اسرائیل در این بیانیه نوشته بود که در کنار مردم ایران ایستاده و از جامعه جهانی می‌خواهد سرکوب وحشیانه رژیم علیه ایرانیان بی‌گناه را محکوم کند!
از هفته‌های پس از آن، کم‌کم کلیدواژه «کودک‌کش» در میان شعارنویسی‌های روی دیوار‌ها و فریاد‌های کف خیابان و نوشته‌جات مجازی‌شان رخ نمود. این کلیدواژه، نسبت حقی است که به رژیم صهیونیستی داده می‌شود و می‌توان گفت اول بار از ایران علیه اسرائیل شنیده شد. حالا استفاده براندازان از آن، تلاشی برای انتقام صهیونیست‌ها از ایران بود تا کودک‌کشی را که ایران برای وصف عملکرد اسرائیلی‌ها در میان حامیان مقاومت جا انداخته بود، به خود ایران نسبت بدهد. آنچنان که پیش‌بینی می‌شد، تلاش ناموفقی بود، اما سمت و سوی براندازان در نسبت با رژیم صهیونیستی را می‌توانست نشان بدهد.


در این مسیر، اتاق‌های فکر سرویس‌های اطلاعاتی‌ای که براندازان را هدایت می‌کردند، در میان کشته‌سازی‌ها، از کودکان و نوجوانان نام می‌بردند، از حمله به مدارس و دستگیری دانش‌آموزان قصه ساختند و در نهایت یک کودک را از میان چند کودک که قربانی عملیات تروریستی در ایذه بودند – به دلیل همراهی خانواده‌اش – انتخاب کردند تا با کمک خانواده‌اش از او نماد کودک‌کشی ایران را بسازند. کمک به تطهیر اسرائیلی‌ها و انتقام از ایرانی‌ها برای خلق کلیدواژه «کودک‌کش» اولین نکته‌ای بود که از این تلاش نافرجام به ذهن متبادر می‌شد.
براندازان همیشه از حمایت اسرائیل برخوردار بوده‌اند، اما نه چندان رسمی و علنی. هیچ گاه هم منتقد جنایت‌های اسرائیل، حتی اقدامات تروریستی‌اش علیه ایرانیان نبوده‌اند. خط دهی موساد به براندازان هم گاه قرائن و شواهدی می‌یافت، اما همه چیز در لفافه و تلویح مانده بود. حالا، اما خبر‌های جدید می‌آید و به نظر می‌رسد نسبت میان براندازان و اسرائیل به تدریج علنی می‌شود.
اسرائیل گرچه همیشه طمع و سودای حمله نظامی به ایران دارد، اما نمی‌تواند از شیوه نرم براندازی جمهوری اسلامی و تجزیه ایران هم چشم بپوشد. با این حال اپوزیسیون ایرانی اغلب ارتباط خود با اسرائیل را پنهان می‌کند، چون به خوبی از حس نفرت ایرانی‌ها از اسرائیلی‌ها آگاه است. اما به نظر می‌رسد شکست آشوب‌های پاییز امسال و ضعف آشکار اپوزیسیون در ساماندهی آنچه تلاش می‌کنند انقلاب نامیده شود، باعث شده برای جبران آن، فراتر از اروپا و امریکا و عربستان، به اسرائیل هم آشکارا متوسل شوند و این بار آن‌قدر در استیصال هستند که گویا ابایی هم از علنی شدن آن ندارند. غرب یا عربستان به دلیل حفظ منافعی که از سر تعامل با ایران دارند، تا یک جایی همراه براندازان می‌شوند و نهایتش تحریم و کار سیاسی است، اسرائیل، اما حدی برای دشمنی با ایران ندارد و براندازان حتی این طمع را دارند که فراتر از هر دشمنی، اسرائیل آن‌ها را به آرزویشان برای حمله نظامی به ایران برساند.
کارفرمای جدید براندازان؟
هفته گذشته تلویزیون سعودی ایران اینترنشنال با تبلیغات بسیار خبر از گفت‌وگوی خود با نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی داد. اینترنشنال بار‌ها با تروریست‌ها مصاحبه گرفته بود، اما همه آن‌ها ایرانی بودند و طبیعی هم بود، چون اینترنشنال به زبان فارسی و برای تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی ایران تأسیس شده بود. اما این بار مقام ارشد اسرائیلی مهمانش بود؛ امری که تاکنون سابقه نداشت. چرا تلویزیونی که برای ایرانی‌ها برنامه پخش می‌کند، باید سراغ مقامات صهیونیست برود؟
اینترنشنال در ماه گذشته مجبور شد دفتر پخش ۲۴ ساعته خود را از لندن به واشنگتن منتقل کند. در اطلاعیه این تروریست-رسانه دلیل این کار، عدم امنیت اعضای آن در انگلیس ذکر شد، اما به نظر می‌رسد واقعیت چیز دیگری بود. رعنا رحیم‌پور، مجری بی‌بی‌سی فارسی که پس از افشای فایل صوتی گفت‌وگوی تلفنی با مادرش علیه اینترنشنال، به هدف حملات اینترنشنال تبدیل شده بود، به تازگی گفته که «آفکام نهاد نظارت بر رسانه‌ها در بریتانیا به من خبر داد که ایران اینترنشنال دو هفته قبل از انتقال به امریکا و دو هفته پس از شکایت من از گزارش سراسر دروغش، خودش مجوز پخش در بریتانیا را پس داده بود. احتمالاً وکلایشان مثل وکلای من می‌دانستند خطر محکومیت و ابطال مجوز جدی است.»
از سویی خبر‌های غیررسمی و تأیید نشده می‌گوید که اینترنشنال جزیی از توافق اخیر میان ایران و عربستان بوده برای اینکه سعودی‌ها حمایت خود را از آن بردارند. به نظر می‌رسد اینترنشنالی‌ها دنبال جای پای محکمی برای خود می‌گردند که اگر سعودی‌ها پشت‌شان را خالی کردند، بی پول نمانند و چه جای پایی برای آن‌ها بهتر از تروریست‌های صهیونیست؟!
البته چاره‌ای هم نیست؛ اروپایی‌ها حاضر به خرج اعتبار بیشتری برایشان نیستند و امریکا هم تا یک مسیری با آن‌ها همراه می‌شود، اما نتانیاهو هنوز علاقه دارد به ایران حمله کند و هر هزینه‌ای هم بدهد؛ آن‌ها دشمن درجه یک مشترک دارند و برای همین هم عنوان گفت‌وگوی اینترنشنال با نتانیاهو «دشمن مشترک» است.
فقط هم بحث اینترنشنال نیست؛ مصی علی‌نژاد هم که همواره کمپین‌هایی را برای تشدید تحریم علیه ایران و حتی مشروع‌سازی اقدام نظامی علیه ایران راه‌اندازی کرده، روز گذشته با گیلعاد آردان نماینده رژیم صهیونیستی در سازمان ملل دیدار کرد. نماینده رژیم صهیونیستی نوشته است که از مصی علی نژاد و امثال او حمایت می‌کند.
به نظر می‌رسد اسرائیل هم آن‌قدر علیه ایران مستأصل شده که دیگر علنی شدن تعاملش با براندازان را مهم نمی‌داند. همان اواسط مهرماه بود که صهیونیست‌ها به درستی دریافتند که آشوب‌ها در ایران راه به جایی نمی‌برد. اور هیلر تحلیلگر نظامی رژیم صهیونیستی در شبکه ۱۳ تلویزیون این رژیم با اشاره به پیگیری گسترده اوضاع ایران توسط مؤسسه امنیتی اسرائیل اعلام کرد: «از زمان انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ تاکنون بزرگ‌ترین آرزوی اسرائیل فروپاشی ایران از درون بوده است. اما بعد از اینکه عصر چهار‌شنبه با مسئولان موسسه امنیتی اسرائیل صحبت کردیم، می‌توانم بگویم که در نهاد امنیتی همه مقامات نسبت به موفقیت تظاهرات‌های ایران در ایجاد تغییر در این کشور بدبین هستند.»
رسانه‌های صهیونیستی در این راستا گزارش دادند: «مقامات ایران موفق شدند موج اعتراضات را خاموش کنند؛ زیرا حجم فعالیت و قدرت این اعتراضات بسیار کاهش یافته و تلاش‌های امریکا نیز جواب نداد.»
ایهود یعری، تحلیلگر امور عربی در شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی نیز با ناامیدی از به نتیجه رسیدن آشوب‌ها در ایران گفت: «متأسفانه مسئولان در ایران موفق شدند آتش اعتراضات که همه شهر‌های این کشور را دربر می‌گرفت خاموش کنند. امریکایی‌ها در حال تلاش برای رفع محدودیت برخی شبکه‌های اجتماعی در ایران هستند، اما این امر نیز کمکی نکرد و ما شاهد کاهش قابل توجه ابعاد و شدت اعتراضات در ایران هستیم.»‌
می‌توان گفت براندازان ناامیدتر از همیشه، دنبال کارفرمای جدید می‌گردند. اما درک‌شان نمی‌رسد که به خانه عنکبوت تکیه کرده‌اند.