روزنامه جوان
1401/12/24
دوستان و دشمنان رخدادهای خوب سیاست خارجی
تا یک ماه قبل همه چیز، طبق روال ماههای قبل در سیاستهای دشمن، پدیده فشار و بحرانسازی و تکمیل حلقههای محدودسازی ایران را در عرصههای داخلی و خارجی نشان میداد. دلار بهدلیل محدود کردن عراق به انتقال ارز به ایران که در مذاکرات دو هیئت امریکایی و عراقی در استانبول رخ داد، خیز جدیدی پیدا کرد و احتمالاً پارامترهای دیگر هم در آن دخیل بودند. عربستان مانند چندسال گذشته بهجز دمیدن رسانهای در اغتشاشات داخلی ایران، سرمایههای مالی بزرگی برای بحرانسازی امنیتی و سیاسی و تروریستی علیه ایران هزینه میکرد. رژیم صهیونیستی برای اینکه از قافله آشوبسازیهای درون ایران عقب نماند و به اصطلاح از آب گلآلود اغتشاشات در ضربه به مراکز هستهای بهره بگیرد، با کمک کومله و دموکرات، در اصفهان دست به عملیات پهپادی زد که ناکام ماند. امریکا در ماههای گذشته ضمن اعلام رسمی از اینکه اولویتی برای برجام در دستور کارش نیست و «آزادسازی ایران» را دنبال میکند، با استمرار تحریمهای جدید تلاش کرد حتی به روابط ایران با روسیه و چین با جدیت ورود کند و اهرم فشار اقتصادی و سیاسی را از دست ندهد. در داخل کشور، وسوسه انتخابات پارلمانی، گروههای ورشکسته اصلاحطلب را تحریک کرد تا ضمن ناکارآمد جلوه دادن دولت رئیسی، بر سیاهنماییها و حلقه تکمیلی آشوبها بیفزایند و منجینمایی کنند. نتانیاهو هنوز ار راه نرسیده و کابینه نیمبند خود را به خط نکرده، سخن از تهدید نظامی علیه ایران میراند و در یمن با اینکه سخن از آتشبس بود سعودیها به موازات رجزخوانی علیه ایران و همنوایی با امریکا در مذاکرات منطقهای و هستهای و اینکه ایران باید به نگرانیهای کشورهای منطقه پاسخ دهد، درمقابل یک سؤال راهبردی در یمن درجا میزدند.سعودیها که دیگر قادر به ادامه جنگ در یمن نیستند، بهدنبال اخذ تضمین برای پس از جنگ با یمنیها هستند، چون که میدانند یمنیها، خسارت ویرانی و کشتار در کشورشان را از سعودی مطالبه میکنند و قدرت موشکی و پهپادی آنها، دلهره بر جان سعودیها انداخته است.
در داخل اسرائیل اوضاع آنچنان درهم ریخته است که بهقول مقامات خودشان، دیگر نیازی نیست ایران به اسرائیل حمله کند و اسرائیل از درون درحال فروپاشی است. در لبنان، امریکا با اهرم اقتصاد و ارز، زندگی مردم را به سختترین شرایط رسانده و جلوی انتخاب رئیسجمهور جدید را گرفته است که سیدحسن در سه هفته گذشته هشداری جدی به اسرائیل و امریکا داد. در این تصویر منطقهای، یکباره عربستان و ایران، تفاهم میکنند و پیامد و انعکاس ویژه پیدا میکند و تعداد دیگری از کشورهای عربی در صف تفاهم قرار میگیرند. رویکرد و موضع سعودیها یکباره شیرین میشود. امریکا با انتقال ۵۰۰ میلیون دلار از عراق به ایران موافقت میکند، شانس انتخاب رئیسجمهور در لبنان افزایش مییابد. نرخ دلار در ایران مسیر نزولی به خود میگیرد و سخن از تبادل زندانی بین ایران و امریکاست و صحبت از یک مکانیزم مالی در قطر است تا اموال ایران در عراق و کره و چند کشور دیگر در اختیار ایران قرار گیرند. طرح بحرانسازی اسرائیل علیه ایران، شکست میخورد و عربستان و امارات با بهانههای جدید علیه اسرائیل موضع میگیرند. امریکاییها، اقدامات اسرائیل را در سوریه برای خودشان عامل زحمت ارزیابی میکنند و یهودیان امریکا به اسرائیل هشدار میدهند. دو هشدار از سوی ایران به لندن و ریاض در مورد نقشآفرینی اینترنشنال در آشوب و اغتشاش صادر شد که باعث شد این رسانه از لندن به امریکا منتقل شود و لیست اهداف عملیاتی در اسرائیل که توسط ایران به تلافی اقدامات اسرائیل، دراختیار یک کشور اروپایی قرار میگیرد، هم کارساز میشود. آقای گروسی قرار نبود به ایران بیاید، ولی آمد و توافقاتی هم شد و نشست شورای حکام آژانس هم علیه ایران موضع نگرفت. حال سؤال این است که رخدادهای اخیر مرتبط با ایران یا مقاومت منطقهای، رخدادهای خوبی هستند و منافع سیاسی، اقتصادی و امنیتی برای ما داشته است، ولی همه این رخدادهای خوب نمیتواند خودبهخودی باشد و البته در اغلب آن رخدادها هم جبهه و جایگاه امریکا و رژیم صهیونیستی و متحدان عرب آنها در منطقه در وضعیت منفی و آسیب قرار گرفتهاند. شاید برخی بگویند یک توافق پنهان و همهجانبه در ورای این رخدادهای خوب است که اگر آن را هم جدی بگیریم، باز هم برداشت خوبی است و نشان میدهد میتوان بهجای توافقات تقریباً صفر، توافقاتی وجود داشته باشد که تقریباً همه پیامدهای خوب را در بر دارد. جالب این است که فقط اصلاحطلبان داخلی و اسرائیل و جناحهای تندرو در امریکا از رخدادهای اخیر ناراضی و ناراحت هستند که این هم از رخدادهای خوب خواهد بود و در مقابل آن، بیشتر کشورها و قدرتها و گروههای مقاومت و کشورهای منطقه از آن استقبال کرده و منتظر پیامدهای خوب آن در پروندههای داغ منطقهای هستند.