روزنامه خراسان
1401/12/24
این طبقه مظلوم!
در جامعه و در میان تمامی طبقات اجتماعی و در لابه لای همه اتفاقات اقتصادی، اجتماعی، بین المللی و سیاسی همواره با طبقه ای مواجهایم که در مقام «حرف» بسیار مورد توجهاند اما در عمل این گونه نیست. این طبقه که در چند دهه گذشته، عناوین گوناگونی با خود یدک کشیده است و این اواخر در ادبیات اقتصادی از آنان با عنوان «دهک های پایین» یاد می شود، در یک تعریف ساده، گروهی هستند که دستشان آن طور که باید به دهانشان نمی رسد.اگر بخواهیم، با این طبقه البته از منظر دیگری آشنا شویم، این گونه است که آن ها در تکانه های اقتصادی و گرانی های مدام، تکانی نمی خورند، چون از مدت ها قبل و سالهاست که در پی این تکانه ها رمقی برایشان نمانده است. آن ها لابه لای گسل های خشن قیمت ها خرد شده اند و معادلات پیچیده بازار هم دیگر آن ها را نمی شناسد.
اگر کشور هفته ها درگیر اعتراض و ناآرامی و رکود بازار می شود، اگر همه نگاه ها و ذهن ها درگیر انتخاب بین کی روش و سانچز و قلعه نویی است، اگر قیمت گوشت به نیم میلیون تومان می رسد، اگر نرخ ارز، سکه و بورس منفجر می شود و این قبیل رویدادهای کوچک و بزرگ رخ می دهد، آن ها نه این که از این قصه ها و غصه ها با خبر نشوند اما نتیجه ماجرا برای آن ها چندان تفاوتی نمی کند، مثلا اگر قبلا هر چند ماه می توانستند برای سبد غذایی، گوشت تهیه کنند، حالا یک ماه دیگر هم به آن بازه زمانی اضافه می شود و طبیعتا این فاصله و فاصله ها، اتفاق خاصی را رقم نمی زند و به زبان ساده، دیگر زمین به آسمان نمی آید.
قرار بود «فقر مطلق» حذف شود، شد؟!
چقدر جذاب بود، آن زمان که در دولت قبل سخنان متعددی را در خصوص حذف «فقر مطلق» می شنیدیم. رئیس جمهور وقت، در دیدار نوروزی 1397 تصریح کرد که برنامه ما این است، تا پایان دولت دوازدهم «فقر مطلق» را به طور کامل حذف کنیم. در دولت سیزدهم نیز همین سخنان به دفعات از مسئولان ارشد دولت شنیده و تکرار شده است تا آن جا که گاهی درباره برچیدن «فقر مطلق» آن قدر ساده انگاری می شود که برای حذف آن مهلت یک ماهه تعریف می کنند!
حال نتیجه چه شد؟ آیا با این سخنان و سخنرانی ها، فقر مطلق از میان رفت؟ آیا تعداد پشت نوبتی های دریافت کمک از کمیته امداد، بهزیستی و انبوه خیریه ها کاهش یافت؟ یا همان طور که همه ما روزانه به چشم می بینیم، تعداد متکدیان و زباله گردها و این قبیل موارد بیشتر از قبل شده است؟ مرور آماری درباره پشت نوبتی های بهزیستی را هم بد نیست بدانیم؛ دی ماه گذشته معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان بهزیستی کشور از وجود ۴۱۹ هزار خانوار پشت نوبتی برای دریافت مستمری خبر داده است. (ایسنا-10دی1401)
آیا می توان به لوایح سالانه امید داشت؟
با این وصف و با روند کنونی تورم و شرایط عجیب و غریب اقتصادی که حتی به طبقات متوسط نیز شوک های جدی وارد و سفره هایشان را کوچک تر کرده است، چه باید کرد؟ آیا می توان به لوایح بودجه ای سالانه چشم امید بست که بتوان دست های این طبقه مظلوم را به دهانشان نزدیک تر کرد؟ اجازه بدهید، پاسخ را در رهاورد 20 درصدی افزایش مستمری لایحه بودجه 1401 برای مددجویان بهزیستی جست وجو کنیم. در فروردین 1401، معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان بهزیستی کشور درباره ارقام افزایش مستمری مددجویان برای این سال این طور گفت: «میزان مستمری مددجویان در سال ۱۴۰۱، یک نفره ۳۵۰ هزار تومان، دو نفره ۵۰۰ هزار تومان، سه نفره ۷۰۰ هزار، چهار نفره ۹۰۰ هزار تومان و پنج نفر و پنج نفر به بالا، یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان بوده است که این رقم در سال جاری به ترتیب یک نفره ۴۲۰ هزار تومان، دو نفره ۶۰۰ هزار تومان، سه نفره ۸۴۰ هزار تومان، چهار نفره یک میلیون و ۸۰ هزار و پنج نفر و پنج نفر به بالا یک میلیون و ۳۲۰ هزار تومان در نظر گرفته شده است.»
این اعداد و ارقام، به نظر جای هیچ گونه توجیهی برای مسئولان و سیاستگذاران اجتماعی و اقتصادی نمی گذارد و ما هم حرفی برای گفتن نداریم جز اظهار شرمندگی در برابر طبقه ای از مردم که یخچال هایشان با گذر فصل ها و آمد و رفت میوه های متنوع غریبه است و سفره هایشان تنوعی ندارد.
اصلا اجازه بدهید از قصه زندگی های مددجویان کمیته امداد و بهزیستی فاصله بگیریم و به سراغ طبقه ای برویم که عنوان «مددجو» ندارد؛ بلکه بازنشسته یا صاحب شغل و مهارت و به عنوان «کارگر»، حداقلی بگیر تامین اجتماعی است. اگر با احتساب تمامی افزایش های 1401 این حقوق را حدود 6 میلیون تومان محاسبه کنیم که حدود 60 تا 70 درصد حقوق بگیران تامین اجتماعی حداقل بگیر هستند، شما بگویید با این رقم دریافتی چگونه می توان از پس هزینه های عادی برآمد؟
بیایید و من و شما تصور کنیم (البته یک تصور سخت) که با این میزان حقوق امنیت غذایی به معنای علمی آن تامین می شود، حال اگر این خانواده مستاجر باشد، آن وقت چه می شود؟ بماند که این خانواده هزینه های دیگری همچون آموزش، تفریح، ورزش و... نمی خواهد؟ با این شرح غصه، آیا فرزند این خانواده در «عدالت آموزشی» و سلامت بدنی به سر می برد؟
ذکر این گزاره ها صرفا روایت ها و محاسبات دم دستی است که اگر بخواهیم امروز جزئیتر بر هزینه های یک زندگی چرتکه بیندازیم، سر به فلک میکشد.
راه حذف «فقر مطلق» از لوایح می گذرد؟
بنابراین تجربه افزایش های سنواتی در لوایح بودجه، در نهایت همان افزایش 57 درصد جنجالی بود که در 1401 انجام شد و بعید است چنین رقمی دوباره تکرار شود، اما به هر روی حقوق بگیر کارگری و بازنشستگی، حتی اگر از آموزش و تفریح ایده آل محروم بماند، به گونه ای با همان حقوق، یک ماه را به آخر می رساند، اما مددجویان نهادهای کمک رسان، انبوه خانواده هایی که در عین آبروداری اما سرپناه و مشاغل با ثبات ندارند، چه باید بکنند؟ به نظر می رسد تجربه دولت و مجلس از مسیر لوایح سالانه همین خواهد بود که تا امروز رقم خورده است و با توجه به این شرایط بیثبات اقتصادی، شاید نتوان نقطه پایانی بر آن متصور شد. از این رو، چرا بودجه های طرح ها و تجربه های موفق توانمندسازی مددجویان در کمیته امداد را به گونه ای افزایش ندهیم که ان شاءا... دیگر مددجویی نداشته باشیم؟
این را بدانیم و باور کنیم که فقر در یک جامعه، محصول ناکارآمدی هایی است که تا اراده های بزرگ برای برچیدن آن نباشد، از میان نخواهد رفت.
در ضمن، نوروز و سال نو در پیش است، کمی هم با این طبقه مظلوم، مهربان تر باشیم...
سایر اخبار این روزنامه
رقابت مجریان سیما بر سر تحویل سال
پدیده پرسپولیس و آقای گل لیگ، سورپرایزهای ژنرال
جوابیه سازمان برنامه و بودجه به گزارش « شلیک مالیاتی بودجه به رسانه ها در جنگ نرم »
افزایش 30 تا 70 درصدی قیمت کارخانه خودروها در سال آینده
این طبقه مظلوم!
مذاکرات دستمزد در مرحله سبد معیشت
دستور رهبر انقلاب برای اصلاح قانون سربازی
«ریه مشهد» و زخمی که عمیق تر نشد
ائتلاف استاد شریعتی و حاجی عابدزاده برای ملی ماندن صنعت نفت
گریز نتانیاهو از عزل و زندان!
نقش مغفول والدین در خواستگاری ها
راز قتل نوجوان کر و لال
نجات درخت ها با کاغذهای دست ساز