بیم و امیدهای تجارت با چین
گروه صنعت و تجارت: چین مهمترین شریک تجاری ایران است. به خصوص بعد از امضای قرارداد 25 ساله میان دو کشور در سال 1400 برنامههای راهبردی تری از سوی دو طرف برای توسعه همکاریها در زمینههای مختلف طراحی شد. به گزارش «تجارت» چین کشوری بوده که در ایام تحریم همواره با ایران همراهی کرده و به عنوان مهمترین و اصلیترین خریدار نفت ایران شناخته میشده است. اگرچه این رابطه در مقاطعی بالا و پایین داشته است ولی به نظر میرسد شرایط برای جهش روابط تجاری به خصوص بعد از ایفای نقش این کشور در احیاء روابط ایران و عربستان مهیا باشد. در شرایط جدید و شروع سال 1402 دولت سیزدهم و دستگاههای متولی تجارت خارجی باید برنامهریزی دقیقی برای فعالیت تجار ایرانی در بازار چین داشته باشند.
نگاه ویژه چین به ایران
چین در راستای حفظ امنیت انرژی خود بهعنوان یکی از اهداف کلان توسعه اقتصادی در افق ۲۰۴۹ به ایران که دارنده منابع عظیم انرژی و صاحب موقعیت ژئوپلیتیکی ویژه است، نگاه ویژهای دارد. ضمن اینکه بازار مصرفی ایران از سوی شرکتهای چینی منبع مناسبی برای کسب درآمد است. از آنجا که چین در استراتژی جدید خود با عنوان «چرخه دوگانه» در پی تغییر مسیر اقتصاد و کاهش وابستگی به مناطقی نظیر آمریکایشمالی و اروپاست، ایران میتواند در این زمینه یک شریک مهم برای چین باشد. دلیل تغییر ریل چین و توسعه همکاری با اقتصادهای نوظهور در تحولاتی است که محیط اقتصادسیاسی بینالملل را در سالهای آینده تغییر خواهد داد. در این فضا بهواسطه اینکه فضا برای استفاده چین از بازار جهانی و فرصتهای اقتصاد آزاد همچون گذشته مهیا نیست، صادراتمحوری و جذب سرمایه خارجی همچون همیشه نمیتواند پیشران اقتصاد چین باشد.
25 دیماه امسال، وزیر امورخارجه در سفر به پکن از اجرایی شدن قرارداد ۲۵ساله چین و ایران سخن گفت؛ موضوعی که به نظر میرسد بخشی از عملیات نقشآفرینی ایران در فضای جدید ترسیمشده از سوی چین است.
سهمدهی به ایران در حالی روی ریل افتاده است که چین در قالب سه برنامه مختلف در نظر دارد رویای چینی را بهعنوان مهمترین هدف مدنظر شیجین پینگ، رئیسجمهور این کشور پیش ببرد. این برنامه سه جزء مهم دارد و به جز ایده «کمربند-راه»، برنامه ساخت چین۲۰۲۵ و چرخه دوگانه را نیز دربرمیگیرد. مجموع این سیاستها نیز تلاش چین برای تبدیلشدن به کشوری توسعهیافته را که بر ۹چالش مختلف خود فائق آمده است، نشان میدهد. توفیق ایران در کسب بهره بیشتر از فضای جدیدی که چین ترسیم کرده، الزاماتی دارد که باید به آنها توجه شود. مهمترین موضوع در این مسیر، احیای برجام است.
حجم روابط تجاری ایران و چین در 2022
مبادلات تجاری ایران و چین در سال ۲۰۲۲ با رشد ۷ درصدی نسبت به سال قبل از آن به بیش از ۱۵ میلیارد دلار رسید.
بر اساس اعلام گمرک، مبادلات تجاری این کشور با ایران در سال ۲۰۲۲ با رشد ۷ درصدی نسبت به سال قبل از آن به ۱۵ میلیارد و ۷۹۵ میلیون دلار رسیده است. تجارت ایران و چین در سال ۲۰۲۱ بالغ بر ۱۴ میلیارد و ۷۶۰ میلیون دلار اعلام شده بود. رشد ۷ درصدی مبادلات تجاری ایران و چین در سال ۲۰۲۲ در حالی است که طی سال قبل از آن تجارت دو کشور حدود یک درصد کاهش یافته بود. بر اساس این گزارش صادرات چین به ایران در ماههای ژانویه تا دسامبر ۲۰۲۲ رشد ۱۴ درصدی داشته و به ۹ میلیارد و ۴۴۰ میلیون دلار رسیده است. چین در سال قبل از آن ۸ میلیارد و ۲۵۸ میلیون دلار کالا به ایران صادر کرده بود. اما واردات چین از ایران در سال ۲۰۲۲ با کاهش ۲ درصدی مواجه شده و از ۶ میلیارد و ۵۰۲ میلیون دلار در سال ۲۰۲۱ به ۶ میلیارد و ۳۵۵ میلیون دلار در این سال رسیده است. تراز تجاری دو کشور در سال ۲۰۲۲ حدود ۳ میلیارد دلار به نفع چین بوده است. سهم ایران از کل تجارت جهانی چین در این سال فقط ۰.۲۵ درصد بوده است. چین در این سال ۶۳۰۸ میلیارد دلار با دنیا رابطه تجاری داشته که ۳۵۹۳ میلیارد دلار از این رقم مربوط به صادرات این کشور و ۲۷۱۵ میلیارد دلار نیز شامل واردات این کشور بوده است. تجارت جهانی چین در سال میلادی گذشته ۴.۴ درصد رشد داشته است. این در حالی است که رئیس اتاق مشترک ایران و چین گفت: در بدترین شرایط تحریمی با چینیها حدود ۲۴ میلیارد دلار تجارت داشتهایم و حداقل ۳ برابر رقم کنونی میتوانیم با چینیها تجارت کنیم.
بهرهبرداری ایران از تنش میان دو قطب بزرگ
گزارشهای رسمی با لحاظ برخی مسائل، نسبت به وابسته شدن ایران به چین هشدار داده است؛ هرچند توصیه کرده که ایران از فرصت تنش میان دو قطب قدرت جهان حداکثر بهره را ببرد. احیای برجام و کنار رفتن تحریمها در این مسیر یک گام حیاتی برای خارج شدن از زیر فشار آمریکاست. چین اما چون این امکان را ندارد، لاجرم در پی تقویت روابط با کشورهای نوظهور و متوسط است. برمبنای گزارش بازوی پژوهشی اتاق بازرگانی ایران، برنامه آمریکا این است که از دو مسیر محدودیتهای گستردهای را پیشروی چین قرار دهد. دسته نخست محدودکردن تدریجی دسترسی چین به بازارهای غربی و بهویژه ایالات متحده است که با جنگ تجاری میان دو کشور در دوره ترامپ و اعمال انواع محدودیتها آغاز شد. این رهیافت در دوره بایدن با تاکتیکهای متفاوتی ادامه یافته است. دسته دوم هم روی امنیتیسازی شرکتهای بزرگ چینی و بیرون راندن تدریجی آنان از مدار رقابت با شرکتهای غربی متمرکز است.
این رهیافت در شرایط کنونی بر شرکتهای فناوری اطلاعات چین متمرکز شده و بهطور ویژه بیرون راندن چین از بازار فناوری ۵G در کشورهای غربی را هدف قرار داده است. در نهایت اینکه هرچه تنش میان دو بلوک قدرت و ثروت در اقتصاد سیاسی بینالمللی افزایش یابد فضای این حوزه قطبیتر میشود. در چنین شرایطی کشورهای میانپایهای مانند ایران برای حفظ موقعیت در میانه رقابت دو قدرت با فشار بسیار مواجه خواهند بود. به دیگر سخن قرارگرفتن در مدار چین یا آمریکا و بدل شدن به یکی از اقمار آنها از تهدیدهایی است که پیشروی طیف وسیعی از کشورهای درحال توسعه خواهد بود.