نظم امنیتی جدید در غرب آسیا

در نظام امنیتی در حال گذار منطقه می‌توان شاهد تشکیل و تکثیر مداوم اتحادها و ائتلاف‌های شبکه‌ای بود که از سوی هر کدام از دو طیف رقابت روی می‌دهد. در ائتلاف‌های شبکه‌ای بازیگران با ائتلافی مواجه می‌شوند که از پیوند بین موضوعات مختلف ایجاد می‌شود و از یک حوزه به حوزه‌های دیگر تسری می‌یابد و قابلیت ترکیبی بودن اهداف، ائتلاف را از منحصر ماندن به یک موضوع خاص خارج می‌کند.در همین زمینه، هدف غایی آمریکا برای ترویج عادی‌سازی روابط میان کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی، در کنار تداوم فشارها علیه ایران (از تحریم و آشوب‌آفرینی داخلی تا تلاش برای بستن شریان‌های تنفس اقتصادی همانند تجارت با همسایگان)، جلوگیری از پایان بحران سوریه و فشار بر گروه‌های مقاومت در لبنان و عراق و یمن، همگی در راستای ائتلاف‌سازی برای حفظ نظم هژمونیک آمریکا محور در منطقه است.با این حال، روند تحولات طی ماه‌های اخیر به صورت تدریجی بی‌ثمر ماندن سیاست‌های آمریکا را نشان داده است. از یک سو اقبال کشورهای عربی به سمت پذیرش مشروعیت نظام سوریه و احیای روابط با این کشور برخلاف خواست آمریکا، طی ماه‌های اخیر روندی رو به فزونی یافته و از طرف دیگر امضای توافق تنش‌زدایی میان ایران و عربستان سعودی با وساطت چین که در روزهای گذشته به دست آمد، ضربه مهلکی به رویای ائتلاف‌سازی ضدایرانی عربی- صهیونیستی بود که به احتمال زیاد آثار امنیت‌ساز آن برای منطقه به ویژه در یمن به خنثی شدن فضای ایران هراسی و طرح فروش توهم امنیت به اعراب از طریق تن دادن به عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی منجر خواهد شد.به تازگی نیز عبدالعزیز البکیر وزیر مشاور دولت نجات ملی یمن از آمادگی امارات برای صلح با صنعا پرده برداشت.وی تصریح کرد که امارات تیم مذاکره کننده خود را برای مذاکرات مستقیم با صنعا برای برقراری صلح آماده می کند.این اظهارات همزمان با سفر شمخانی به امارات وچند روز بعد از اعلام توافق آشتی ایران و عربستان برای ازسرگیری مناسبات دیپلماتیک و بازگشایی سفارتخانه های دو کشور حداکثر ظرف دو ماه بیان می شود.
حال به نظر می رسد در مسیر همگرایی منطقه ای یکی از مهم ترین پرونده ها تعیین تکلیف پرونده یمن باشد. بر همین اساس دو نکته مهم در این زمینه وجود دارد:نخست این که از نظر دولت نجات ملی یمن هرگونه صلح با امارات مستلزم پایان دادن به هر شکل تجاوز و اشغال و به رسمیت شناختن وحدت سرزمینی و تمامیت ارضی این کشور در کنار جبران خسارت های نزدیک به 9 سال تجاوز به این کشور است و این موضوع از این نظر اهمیت و موضوعیت پیدا می کند که بعد از اعلام خروج نظامیان اماراتی از یمن دخالت های این کشور به اشکال دیگر ادامه یافته ، از جمله مصادیق آن می توان به حمایت از شورای انتقالی اشاره کرد که تا پیش از این برای تجزیه جنوب تلاش می کرده اما برخی اخبار حاکی از این است که از این هدف دست کشیده و به اهداف شورای ریاستی که زیر نظر عربستان است، نزدیک شده است.از دیگر مصادیق ادامه دخالت ها و حضور نظامی امارات در یمن بعد از اعلام خروج نظامیان این کشور از یمن استقرار در بنادر و جزایر استراتژیک این کشور از جمله مجمع الجزایر سقطری است که طبق اخبار دریافتی با کمک اسرائیل اقدام به تاسیس پایگاه نظامی و جاسوسی کرده است.بر این اساس اعلام خبر تدارک امارات برای اعزام هیئت دیپلماتیک به صنعا به منظور مذاکره زمانی ثمربخش خواهد بود که با پایان کامل مداخله و حضور نظامی این کشور به هر شکل ممکن در یمن همراه باشد.دوم این که هرچند نمی توان تاثیر کلی توافق آشتی ایران و عربستان را بر کل تحولات منطقه و حتی جهان از جمله مسئله یمن نادیده گرفت اما در عین حال نباید از این واقعیت نیز غافل شد که کلید حل این مسئله در صنعا و ریاض است و تهران نیز طبعا از حل این مسئله در چارچوب ایجاد ثبات و امنیت در منطقه و کاهش اختلافات و شکاف ها در جهان عرب و جهان اسلام حمایت و پشتیبانی می کند.اما آن چه مشخص است این که در شطرنج رقابت دو نیروی رقیب برای تعیین آینده نظم امنیتی منطقه، راهبرد آمریکا برای بنیان نهادن نظم جدید بر محور عادی‌سازی روابط، با پاسخ‌های متناسب رقبای منطقه‌ای و بین‌المللی به زوال گرایید.