روزنامه آرمان امروز
1401/12/27
گشایش روابط با پوست اندازی سیاست خارجی
آرمان امروز-سرويس ديپلماسي: دريابان شمخاني از روز دوشنبه 15 اسفندماه در شهر پکن با هدف پوست اندازي در سياست خارجي ايران، مذاکرات فشردهاي را به منظور حلوفصل نهايي موضوعات فيمابين تهران-رياض با همتاي سعودي خود آغاز کرد.در پايان اين مذاکرات، روز 19 اسفندماه 1401 خورشيدي برابر با 10 مارس 2023 ميلادي، بيانيه سهجانبهاي در پکن با امضاي «علي شمخاني» نماينده مقام معظم رهبري و دبير شوراي عالي امنيت ملي، «مساعد بنمحمد العيبان» وزير مشاور و عضو شوراي وزيران و مشاور امنيت ملي عربستان سعودي و «وانگ يي» عضو دفتر سياسي کميته مرکزي حزب کمونيست و رييس دفتر کميسيون مرکزي امور خارجي حزب و عضو شوراي دولتي جمهوري خلق چين صادر شد.
در همين خصوص بي شک تنشزدايي در منطقه خاورميانه در کوتاه مدت براي همه خوب است. در دراز مدت ظهور چين به عنوان يک ميانجي صلح مرجعيت ديپلماسي در نظام بينالملل را تغيير خواهد داد. ايالات متحده ديگر قدرت ضروري در منطقه و تنها کشوري که به اندازه کافي قوي يا منعطف براي ميانجيگري صلح بين کشورها باشد، نيست.
چين در سالهاي اخير نشان داده است که بايد در ايجاد نظم جهاني مشارکت داشته باشد و توافق ايران و عربستان يک حرکت قابل توجه از سوي پکن براي ايفاي چنين نقشي است. مشارکتي که سبب شد تا پوست اندازي در سياست خارجي ايران به شکلي ساده تر انجام شود.
صابر گل عنبري، تحليلگر ارشد مسائل بين الملل در خصوص اين پوست اندازي و توافق پکن مي گويد: توافق ايران و عربستان همچنان بحث داغ محافل سياسي و رسانهاي جهان است. از زواياي مختلفي به اين قضيه پرداخته شده است و بعضا نيز از خاستگاه رقابتهاي سياسي و حزبي چه در ايران چه اسرائيل چه آمريکا به آن مينگرند. در اين راستا، اين گزاره مطرح شده که اسرائيل و آمريکا بازندگان توافق هستند و عربستان به دور از واشنگتن راسا اقدام کرده است.
اين توافق به دليل نقش و ميزباني چين و تاثيرات احتمالي آن بر موازنه قوا ميان قدرتهاي بزرگ در خاورميانه، علي الظاهر نبايد خوشايند آمريکا و غرب نيز باشد اما در اين صورت، برخي پرسشها و ابهامات مهم مطرح است.
نخست اين که اين مذاکرات در چين هر چند از ديد ناظران و رسانهها پنهان ماند و تا زمان اعلام توافق کسي خبر نداشت اما فکر نميکنم اين گفتگوها از ديد سرويسهاي اطلاعاتي آمريکا و اسرائيل پنهان بوده باشد.
حال در سايه پارامتر پيشگفته و اين تحليل که اسرائيل و آمريکا را بازندگان بزرگ توافق پکن مي پندارد، اين پرسش پيش ميآيد که چرا آمريکا و اسرائيل مانع توافق نشدند تا جلو اين زيان را بگيرند؟ آيا صرفا نظارهگر ماندند؟ يا اين که اقدامي کردهاند و عربستان تسليم فشارهاي آنها نشده است؟ در اين صورت آيا عربستان در اين حد به آمريکا پشت کرده و نقش آمريکا در سياستگذاريهاي اين متحد خود در خاورميانه کاسته شده است؟ يا اگر واقعا فشاري بوده و مخالفتي شده، دليل آن چيست؟
گل عنبري تصريح کرد: البته نه چين فعلا ميخواهد جايگزين امنيتي آمريکا در خاورميانه شود و نه عربستان هم به اين جمع بندي رسيده است که چين مي تواند جايگزين آمريکا شود، با اين وجود، آيا رياض واقعا آمريکا را دور زده است؟ يا اين که مساله چيز ديگري است که در وراي اين هياهوي تحليلي و رسانه اي نهفته است.
از اين رو، فرضيه ديگر مي تواند اين باشد که ميان عربستان و آمريکا يک نوع هماهنگي پيشيني صورت گرفته است. آمريکا متحد امنيتي عربستان در منطقه است و صرف نظر از برخي اختلاف نظرها بعيد است که رياض آن را در جريان مذاکرات و توافق احتمالي قرار نداده باشد.
مساله ديگر اين که اساسا مذاکرات ايران و عربستان متاثر از رويکرد ديپلماتيک دولت بايدن در قبال ايران بود. از اين رو، با شروع مذاکرات در وين، گفت و گوهاي ايران و عربستان نيز در بغداد شروع شد.
همچنين، نتايج گفت و گوهاي بغداد به نوعي به مذاکرات وين گره خورده بود و رياض و احتمالا در يک هماهنگي با آمريکا منتظر نتايج مذاکرات برجام براي از سرگيري روابط بود.
اما حالا که مذاکرات هستهاي به نتيجه نرسيده است، گفت و گوهاي ايران و عربستان مثمر واقع شده است. آيا اين بدان معناست که چون آمريکا به اين جمع بندي رسيده است که ديگر امکان احياي برجام وجود ندارد، به رياض چراغ سبز نشان داده است که براي کنترل تنشها در خاورميانه در راستاي مديريت دوران پسابرجام روابطش را با ايران از سر گيرد؟ يا اين که خود رياض راسا به اين دليل به چنين نتيجهاي رسيده است؟
اما در اين حد که خوشايند اسرائيل و شخص نتانياهو نيست. عربستان و اسرائيل در سالهاي اخير لابي گري مشترکي را در آمريکا براي جهت دهي به سياست آن عليه تهران به راه انداخته بودند و به اين خاطر چندان محتمل نيست که بن سلمان اين گونه آن را کنار بگذارد؛ مگر در مقابل امتياز بزرگي در توافق پکن به دست آوردهباشد.
پوشيده نيست که يک نوع عادي سازي محدود و پنهان روابط ميان اسرائيل و عربستان رخ داده و يکي از اهداف بن سلمان از آن بالا بردن قدرت مانور خود در آمريکا بود. خود او خوب ميداند که توافق با ايران مي تواند موجب ناخرسندي اسرائيل شود و او را براي انجام اقداماتي عليه شخص بن سلمان تحريک کند. در اين صورت، آيا بن سلمان به دور از اين محاسبات تصميم گرفته است؟
دو احتمال فرع بر فرضيه ياد شده مي تواند مطرح باشد. نخست اين که بن سلمان شايد بخواهد توافق احياي روابط با ايران را مدخلي براي عادي سازي آشکار روابط با اسرائيل قرار دهد و از اين طريق از پيامدهاي دومي بکاهد.
دوم اين که شايد منطقه با يک اتفاق امنيتي رو به رو شود و از اين رو، آمريکا در يک هماهنگي با اسرائيل به رياض براي توافق آن هم در چين چراغ سبز نشان داده باشد تا با کنترل پيامدهاي اين اتفاق امنيتي مانع آسيب ديدن کشور نفت خيز عربستان شود که پس از تحريم روسيه کوچک ترين اتفاقي عليه آن مي تواند بازار انرژي جهان را به شکل بي سابقه اي آشفته کند.
اگر هم اين فرضيه موضوعيت نداشته باشد، احتمالا آمريکا و اسرائيل مانع شوند که توافق فراتر از صلحي سرد رود. فرضيه سوم اين که توافق پکن صرفا محصول اعمال نفوذ و ثقل چين نزد دو طرف است و رياض در معذوريتي، برقراري روابطي عادي با تهران را پذيرفته است. در اين صورت بايد ديد آمريکا چگونه با اين تاثير پکن در خاورميانه کنار ميآيد و در جهت بي محتواسازي محصول آن يعني توافق پکن چکار مي کند.
در اين ميان برخي تحليلگران بر اين باور هستند که اين مولفه براي ايران تا حدودي متفاوت است و ايران بواسطه فشارهايي که در سال هاي اخير متحمل شده، بر آن است که پوست اندازي در سياست خارجي خود را کليد بزند و به نظر مي رسد اين امر را در اين مقطع زماني به علي شمخاني سپرده است.
سایر اخبار این روزنامه
کینه بیپایان رسانه ملی از ظریف
جیب های خالی و پُز عالی شلوغی بازار
نوروز با باران میآید
احمد خاتمی: گرانی ها کار آمریکاست
زنگ بیدار باش دولت در 1402
گشایش روابط با پوست اندازی سیاست خارجی
آداب نوروزی پادشاهی جمشید
آغاز مارتن جادههای مرگ
میخواهیم با همه رابطه داشته باشیم حتی آمریکا
میخواهیم با همه رابطه داشته باشیم حتی آمریکا