آغاز تحول از سياست داخلي است

آغاز تحول‌خواهي و اصلاح‌گري   در سه حوزه سياسي، اجتماعي و فرهنگي 

همان‌گونه كه قبلا هم گفته شد، با پايان يك‌سال، پرونده آن سال بسته نشده و پيامدهاي آن گاهي بر يك‌سال، گاهي يك نسل و در مواردي حتي بر تاريخ يك ملت تاثير خواهد گذاشت.
همان‌گونه كه چهار پديده انتخابات با مشاركت كم، آثار رواني پاندمي كرونا، تحريم، عميق و گسترده شدن فقر در جامعه و تعارض سياست‌هاي فرهنگي با تغييرات ارزشي نسلي، وقايع ناگواري را در سال ۱۴۰۱ رقم زدند، به نظر مي‌رسد موضوعات، اتفاقات و حتي برخي رخدادهاي نمادين در سال گذشته، تاثير خود را بر رويدادهاي سال ۱۴۰۲ خواهد گذاشت: 


۱- اتفاقات پاييزي ۱۴۰۱؛ به اعتقاد بسياري از پژوهشگران حوزه علوم سياسي، جامعه‌شناسي و روان‌شناسي اجتماعي، عوامل علت‌ساز حوادث خيابان‌هاي پاييزي سال گذشته، كماكان بر قوت خود باقي است. معتقدم در صورت عدم پاسخ مناسب و ايجاد تحولات اصلاح‌گرايانه با هر اثر پروانه‌اي احتمال بروز در سطح غير قابل پيش‌بيني خواهند داشت.
۲- تغييرات ژئوپليتيكي جهان در درون رقابت‌هاي منظومه‌هاي قدرت جهاني كه از سال‌ها پيش آغاز شده بود، در ۱۴۰۱ خود را نمايان كرد. با توجه به تداوم تحريم و فقدان بازيگري مناسب، بسياري از كارشناسان اقتصادي و روابط بين‌الملل معتقدند كه ايران به نحوي از مزيت‌هاي اقتصاد جهاني در حال حذف شدن است. 
به نظر مي‌رسد سال ۱۴۰۲ و تصميم‌گيري‌هاي سياسي و بين‌المللي ايران، آخرين روزنه‌هاي امكان‌يابي براي يافتن جايگاه در ژئوپوليتيك اقتصادي و شا‌هراه‌هاي تجاري جهان است. 
۳- جنگ روسيه و اوكراين در سال گذشته تاثير قابل توجهي بر وضعيت بين‌المللي ايران و سرنوشت برجام برجاي گذاشت. هم دولت روسيه و هم مخالفان ايران در غرب، توامان مايل بودند كه ايران بازيگر يك سمت اين جنگ قلمداد شود. تداوم اين وضعيت بر سرنوشت حضور موثر ايران در عرصه بين‌الملل اثرگذار خواهد شد. به نظر مي‌رسد ايستادن بر موضع اخير رهبري در مورد عدم دخالت ايران در اين جنگ، سياستي است كه بايد به روشني و وضوح و اطمينان‌بخشي براي طرفين مختلف تبيين و دنبال شود. 
۴- به بحث و بررسي بيشتري در خصوص برجام با توجه به مباحث متعددي كه صورت گرفته (از جمله يادداشت‌هاي نگارنده) نيازي نيست. بي‌شك، موانع قرارداده شده پيش روي موفقيت برجام و تلاش براي شكست آن، استراتژيك‌ترين خطايي بود كه جناح‌ها و جريان‌هاي سياسي و قدرتمند در كشور به بهاي اندك منفعت‌جويي سياسي دنبال كردند - اين از جمله پديده‌هايي است كه تاثير آن بين‌نسلي است و حتي بر تاريخ يك جامعه اثرگذار است- حل مساله برجام و پيش‌بردن سياست‌هاي صلح‌جويانه منطقه‌اي و جهاني، امروز آنچنان تحميل‌گرانه نظرات مخالفانش را تغيير داده كه استفاده از راه‌هاي مختلف و مراعات الزامات نيل به آن، اجتناب‌ناپذيرين اقدامي است كه بايد صورت گيرد.
۵- از ابتداي سال ۱۴۰۱، زمزمه‌هاي فيلترينگ و كاستن از پهناي باند با توجيه فرهنگي و امنيتي به گوش مي‌رسيد. اتفاقات پاييزي باعث تصميم‌گيري نهايي و اجراي طرح صيانت شد. آثار اقتصادي محدوديت فضاي مجازي كاملا مطالعه شده و هويداست. حداقل نزديك به 30 ميليون نفر در مقياس‌هاي مختلف از اين تصميم متضرر شده و به خصوص برخي فعالين دست پايين در فضاي مجازي فقيرتر خواهند شد. حتي از تعداد كارگران دانشي و تاثير اقتصاد ديجيتال بر اقتصاد ملي هم كاسته مي‌شود. آثار اجراي طرح صيانت فراتر از اقتصاد بوده و بدون ترديد آثار رواني و اجتماعي آن گسترده‌تر است و نارضايتي زيادي را به دنبال خواهد داشت.
به نظر مي‌رسد تجديد نظر در سياست‌هاي مربوط به فضاي مجازي و گشايش آن يك ضرورت بوده و با توجه به وضعيت اقتصادي و اجتماعي -رواني اجتناب‌ناپذير است. اين اصلاح سياست مي‌تواند در سال ۱۴۰۲ آثار مثبتي بر جامعه داشته باشد.
۶- ما با يك فقر گسترده شده وارد سال جديد شديم‌. طبقه متوسط سقوط كرده و نزديك شدن تعداد زيادي به فقر مطلق، وضعيتي است كه تداوم آن در سال جاري، با توجه به تاب‌آوري جامعه قابل قبول نيست. تمركز بر سياست‌هاي مراقبت از فرودستان و دهك‌هاي پايين و حفظ قدرت خريد آنها مي‌تواند فرصت‌هايي براي دنبال كردن برنامه‌هاي بلندمدت ايجاد كند. 
عدم توجه و برنامه‌ريزي مناسب براي زندگي افراد دهك‌هاي پايين و عدم كنترل تورم مي‌تواند عاملي بحران‌ساز در آينده باشد. آناني كه به دنبال ارزش‌هاي بقا هستند با گروه‌هايي كه به دنبال ارزش‌هاي ابراز وجود يا منزلت‌خواهي هستند تركيب خواهند شد. 
۷- مرجعيت رسانه؛ حوادث سال گذشته نشان داد اعتبار و مرجعيت رسانه‌اي، آسيب جدي ديده است. نه تنها مرجعيت رسانه‌اي، بلكه حتي از اعتبار گروه‌هاي مرجع مورد مطالعه در حوزه جامعه‌شناسي نيز كاسته شده است. بنابراين تجديد نظر در سياست‌هاي رسانه‌اي چه در ابعاد كنترلي، محدوديت‌زدايي و آزادي رسانه‌اي و چه در برنامه‌سازي‌هاي رسانه ملي ضروري است.
در غير اين‌ صورت، آگاهانه يا غيراگاهانه سياست‌گذاران رسانه، افكار عمومي جامعه را در معرض برنامه‌ريزي‌هاي بيگانگان قرار مي‌دهند. 
۸- در سال گذشته، تشديد مهاجرت و پديد آمدن موج جديدي از مهاجرت سرمايه و كارآفرينان را شاهد بوديم. به نظر مي‌رسد اين موضوع در سال جاري نيز تداوم يابد. ما نيازمند سياست‌هاي اطمينان‌بخش اقتصادي، پيش‌بيني‌پذير كردن اقتصاد و امنيت سرمايه‌گذاري هستيم.
جمع‌بندي: مطالعات بحران نشان مي‌دهد بدون ترديد هيچ جامعه‌اي پس از بحران همانند قبل نخواهد شد و صرفا پاسخ به بحران نياز به ايجاد تغييرات و تحولات دارد. سيستم‌هايي كه اصرار بر بازگشت به عقب داشته باشند، سال‌هاي يك ملت را تباه نموده و با زوال روبرو مي‌سازند. لذا براي عبور با آرامش و‌گذاري براي ايران بهتر و وضعيت بهتر براي ايران، تحول و اصلاح در سه حوزه سياست داخلي (اجتماعي، فرهنگي)، اقتصادي و سياست خارجي اجتناب‌ناپذير است. با توجه به اينكه ذهن‌مشغولي و دغدغه مدام اين روزهاي ما مساله ايران بوده است، نتيجه مذاكراتم با بسياري از كارشناسان نشان مي‌دهد تغيير وضع اقتصادي بدون سياست خارجي مطلوب و حضور مناسب در جهان امكان‌پذير نيست و اجماع نظر كارشناسان اين است كه اين‌بار راه سياست خارجي تنها از طريق نظام ديپلماسي ميسر نيست، بلكه اصلاح سياست داخلي زمينه‌ساز حل‌و‌فصل مسائل خارجي است. به عبارتي در يك نقطه آغازين بايد از تحول‌خواهي و اصلاح‌گري در سياست داخلي و در سه حوزه سياسي، اجتماعي و فرهنگي آغاز شود.