ما هستیم، شما خانه بنشینید!
نیما شکیبا| وقتی به نفرات اول نیمکت های سرمربیگری در لیگ برتر نگاه می کنیم، اکثرا به نام های تکراری برمی خوریم که چند سالی است در این سمت حضور دارند و جدا از هر نتیجه ای که کسب می کنند، سال بعد به تیم دیگری کوچ می کنند. اگرچه نسل مربیان سنتی در فوتبال ایران مدتی است برچیده شده اما همچنان ضعف بزرگ عدم اعتماد به مربیان جوان محسوب می شود.
جابه جایی های پرتعداد روی نیمکت های مربیگری در لیگ برتر ایران چند سال قبل به یک معضل تبدیل شده بود. اینکه هر مربی بعد از چند هفته عدم نتیجه گیری دیگر اعتماد مدیریت باشگاه را پشت سر خود نداشت و سریعا جایش را به فرد دیگری می داد. آن زمان خیلی ها این روند فوتبال ایران را با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس مقایسه کرده و به انتقاد می پرداختند. این رویه نادرست اما چند سالی است اصلاح شده و اعتماد به مربیان بیشتر شده و شاهد ثبات خوبی روی نیمکت اکثر تیم های لیگ برتر هستیم. اما مساله مهم تکراری شدن نام سرمربیان لیگ برتر است.
فقط این چند نفر جابهجا می شوندجدا از رویه برخی تیم های بزرگ و پرهوادار فوتبال که رو به استفاده از مربیان خارجی آورده اند، سایر تیم ها به خاطر عدم توانایی مالی مجبور به استفاده از مربیان داخلی هستند. مربیانی که البته از علم روز فوتبال به خوبی برخوردار هستند و دانش مناسبی هم دارند. نکته مهم اما عدم ریسک پذیری مدیران فوتبال ایران است. همین حالا کافی است به فهرست مربیانی که در چند سال اخیر در لیگ برتر مربیگری کرده اند، نگاه کنیم. اکثر نام ها تکراری هستند و کمتر شاهد آن بودیم که مربیان جوان تر بتوانند وارد این چرخه شوند. مدیران باشگاه های لیگ برتری در چند سال اخیر ترجیح داده اند بدون آنکه توجه زیادی به عملکرد مربیان شاغل در لیگ برتر داشته باشند، برای حفظ آبروی خود از مربیانی روی نیمکت استفاده کنند که به نوعی امتحان خود را پس داده اند و تجربه خوبی به دست آورده اند، همین امر مشکلاتی را در امر جوانگرایی مربیان ایجاد کرده است.
کلاس های مربیگری پرتعداد و اعتماد اندکدر چند سال اخیر تعداد زیادی از بازیکنان فوتبال در ایران بازنشسته شده اند و به سمت مربیگری رفته اند. ستاره های سابق فوتبال ایران بعد از بازنشستگی در کلاس های مربیگری شرکت می کنند و مدارج این امر را طی می کنند. برگزاری کلاس های پرتعداد مربیگری درجه های مختلف باعث شده تا بسیاری از بازیکنان سابق فوتبال ملی و باشگاهی در ایران خود را مربی بنامند و منتظر فرصتی باشند تا مدیران باشگاه ها (حتی در دسته های پایین تر) در اختیار شان بگذارند و بتوانند توانایی خود را روی نیمکت مربیگری نیز نشان بدهند. اعتماد به آنها اما با کمترین سرعت ممکن صورت می گیرد.
آنها که بیرون مینشینند و برمیگردند!چرخه مربیگری در فوتبال ایران به شکلی شده که حتی برخی مربیان باتجربه تر که در ابتدای فصل نمی توانند تیمی را در دست بگیرند، به دسته های پایین تر نمی روند و خانه می نشینند و مطمئن هستند که به زودی به لیگ برتر برمی گردند. دیر یا زود یکی از همکاران این مربیان به خاطر نتایج ضعیف شغل خود را از دست می دهدو آن مربیان جایگزین میشوند و در این جا هم خبری از استفاده از مربیان جوان و باانگیزه نیست. خیلی کم پیش می آید که مدیران باشگاه ها در ابتدای فصل و یا وقتی قصد تغییر می کنند،از مربیانی که خارج از چرخه بوده اند، استفاده کنند و اینچنین می شود که مربیان به اصطلاح بی تجربه فرصتی برای تجربه اندوزی و نشان دادن توانایی های خود نصیب شان نمی شود.
تخلفی که طرفدار داردیکی از اتفاقات عجیب دیگر در چرخه مربیگری لیگ برتر مذاکره یک مربی تحت قرارداد با باشگاهی دیگر در میانه فصل است. بارها مشاهده کرده ایم در اواخر فصل لیگ برتر فوتبال برخی مربیان با تیم های دیگر برای فصل بعد خود وارد مذاکره می شوند که البته این مساله یک تخلف حقوقی در فوتبال محسوب می شود. این در حالی است که باشگاه ها می توانند برای فصل جدید خود به سراغ مربیانی بروند که تیم ندارند و در عوض دوست دارند دانش کسب کرده خود را در اختیار بازیکنان بگذارند.
فقط 3 سرمربی تازه وارد در لیگ بیست و دومدر رقابت های لیگ برتر بیست و دوم که به اواخر آن نزدیک می شویم هم شاهد تکرار رویه مذکور بودیم. در ابتدای فصل فقط تیم نساجی مازندران بود که به یک مربی جوان اعتماد کرد. آنها حمید مطهری دستیار سابق یحیی گل محمدی را به عنوان سرمربی برگزیدند و اولین تجربه سرمربیگری او را رقم زدند. البته که همین حالا مطهری در نساجی به واسطه کسب نتایج ضعیف شرایط خوبی ندارد و شاید به زودی صندلی اش را از دست بدهد.
در میانه فصل هم نفت مسجدسلیمان در برو و بیای مربیان برای نجات از ته جدول به ابراهیم اشکش سرمربی جوان سابق استقلال ملاثانی که در لیگ یک حضور داشت، اعتماد کردند و هدایت تیم خود را به او سپردند. هرچند که اشکش هم نتوانست این تیم را از پایین جدول جدا کند و نفتی ها حالا گزینه شماره یک سقوط به دسته پایین تر هستند.
در گل گهر سیرجان هم این اتفاق افتاد؛ زمانی که امیر قلعه نویی به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شد، باشگاه کرمانی سعید الهویی دستیار قلعه نویی را به عنوان سرمربی برگزید تا او نیز اولین تجربه سرمربیگری خود را پشت سر بگذارد.
به عبارت بهتر میتوان گفت در 5 تیم نفت مسجدسلیمان، نفت آبادان، تراکتور تبریز، فولاد خوزستان و گلگهر سیرجان شاهد تغییر سرمربی بودهایم که فقط دو نفر از مربیان جوان اضافه شدند. برخی از این تیم ها چند بار تغییر سرمربی داشتند. در مجموع 11 تغییر در این 5 تیم اتفاق افتاده که فقط دو سرمربی جدید اضافه شدند و مابقی مربیان اضافه شده یا خارجی هستند یا اینکه در گذشته هم بارها در لیگ برتر کار کردند و حالا دوباره برگشته اند.
دست های پشت پرده در کارندجدا از عدم ریسک پذیری مدیران برای استفاده از مربیان جوان، دلایل دیگری نیز برای عدم ورود چهره های جدید به چرخه سرمربیگری لیگ برتر وجود ندارد. گاهی اوقات ارتباطات پشت پرده بین مدیران، مربیان و حتی مدیران برنامه باعث می شود که گزینه های جدید کمتری به دایره مربیان لیگ برتر اضافه شوند. موضوعی که بارها مورد انتقاد قرار گرفته اما فایده ای برای فوتبال نداشته است.
***
درخشان: برخی مربیان ارتباطات فضایی دارند!حمید درخشان سرمربی سابق پرسپولیس که سوابق زیادی در امر مربیگری دارد، درباره اضافه نشدن چهره های جدید به چرخه مربیگری لیگ برتر به خبرنگار ما گفت: «ما سال ها است که نام حرفه ای را در فوتبال یدک می کشیم اما اتفاقات ما حرفه ای نیست. اگرچه در فوتبال کنونی برخی مربیان واقعا بر اساس لیاقت و شایستگی فعالیت می کنند اما برخی هم وجود دارند که دانش آنها نسبت به مربیان جوان بیشتر نیست و به واسطه ارتباطات خود تیم می گیرند. این مربیان که از نظر مالی شرایط خوبی دارند، بازهم درآمد بیشتر می خواهند و کار کردن آن ها با ارتباط فضایی ای که دارند، اتفاق می افتد.»
او ادامه داد: «در این شرایط نقش مدیران برنامه و دلال ها هم نباید نادیده گرفته شود. مدیران برنامه به واسطه ارتباطاتی که با مدیران دارند، در تصمیم گیری ها بسیار موثرند و برخی مربیانی که چند سال است در فوتبال فعالیت می کنند، به واسطه همین ارتباطات خاص هم هست. دلال ها در ازای انتخاب یک سرمربی برای باشگاه به مدیر قول می دهند که در آوردن برخی بازیکنان خاص کمک شان کنند یا فعالیت های دیگری در جایی دیگر برایشان انجام بدهند و مدیر هم زیر بار انتخاب با واسطه سرمربی می رود.»
پیشکسوت فوتبال ایران همچنین گفت: «در چنین سال گذشته فدراسیون فوتبال مربیان خوبی تربیت کرده که نیاز به اعتماد دارند. باید چرخه مربیگری فوتبال از حالت معیوب در بیاید و خون تازه تزریق شود. بی شک اعتماد به مربیان جوان که در گذشته ستاره های بزرگی بوده اند، اتفاق مثبتی است. مثل اعتماد به آندرانیک تیموریان که در کادرفنی تیم ملی مشغول به کار شده است. فراموش نکنیم مربیان جوان هم باید به عنوان دستیار یا سرمربی در دسته های پایین کارشان را شروع کنند و آرام آرام بالا بیایند و مورد اعتماد قرار بگیرند.»
درخشان در پایان افزود: «من نمی خواهم به مربیان شایسته ایرانی اهانتی انجام بدهم. مربیان عزیز فوتبال ما که لیاقت کار کردن در لیگ برتر را دارند، بر اساس این شایستگی تیم دارند و حرف هایی که در بالا زدیم درباره همه مربیان نیست و قطعا تعداد آنهایی که بر اساس لیاقت در این جایگاه حضور دارند، هم کم نیست.»
//انتهای پیام