مصائب آقای رئیس!

آرمان امروز، گروه سياسي: «محمدباقر قاليباف» را بايد يکي از معدود سياستمدارن ايراني دانست که اگر به روند فعاليتش نگاهي اجمالي بيندازيم، مي‌بينيم تاکنون به هرچه که مي‌خواست در جمهوري اسلامي ايران رسيده است. حالا باتوجه به اينکه رياست مجلس شوراي اسلامي را بر عهده دارد ولي همچنان سوداي رياست جمهوري را در سر مي‌پروراند.
او پيش از اينکه به‌عنوان رئيس مجلس شوراي اسلامي انتخاب شود در مسئوليت‌‎هايي حضور داشت که کمتر خود را در برابر انتقادات قرار مي‌داد. حتي در دوره دوازده‌ ساله‌اي که در شهرداري تهران بود کمتر در جمع خبرنگاران و حتي اعضاي شوراي شهر حاضر مي‌شد چون او معتقد است که يک مسئول اجرايي است و توانسته کارنامه خوبي را از خود بر جاي بگذارد. اما از روزي که به‌عنوان رييس مجلس انتخاب شد به اجبار با انتقادهاي رقيبان سياسي خود که اتفاقا در يک اردوگاه حضور دارند روبه‌رو شد. از يک سو به‌عنوان رئيس قوه مقننه با ابراهيم رئيسي که به‌نوعي رقيب انتخاباتي او محسوب مي‌شود بايد تعامل داشته باشد و از سوي ديگر بايد کنايه‌ها و متلک‌‎هاي اعضاي پايداري‌چي در مجلس که گويي شمشير را براي تخريب قاليباف از رو بسته‌اند و همچنين براي متزلزل کردن پايه رياستش بر مجلس برنامه‌ريزي مي‌کنند، را تحمل کند. نه‌تنها او از اين دو جناج فشارهاي زيادي را تحمل ‌مي‌کند، بلکه حالا باتوجه به سال انتخابات بايد با ساير محافل سياسي که براي حضور در انتخابات خود را گرم مي‌کنند هم به رقابت يا تعامل بپردازد. از اين رو در گزارش پيش‌ِرو و در گفت‌گو با «مهدي آيتي»، فعال سياسي اصلاح‌طلب به «مصائب آقاي رئيس» پرداخته‌ايم. اين نماينده پيشين مجلس معتقد است که قاليباف را بايد در قامت يک رئيس جمهور تحليل کنيم و اينکه حالا او را به‌عنوان رئيس مجلس مي‌بينيم به‌نظر من يک اشتباه بزرگ اشتراتژيک بود، او حالا از جهات مختلف تحت فشار قرار دارد ولي با اين حال همچنان براي رسيدن به مسند رياست جمهوري تلاش مي‌کند و در نهايت هم به آروزي خود خواهد رسيد.
قاليباف را بايد در قالب رياست جمهوري تعريف کرد نه رئيس مجلس
«مهدي آيتي»، نماينده پيشين مجلس شوراي اسلامي و تحيلگر مسائل سياسي ايران در پاسخ به اينکه روند حضور محمدباقر قاليباف در مسند رياست مجلس شوراي اسلامي را در ادامه راه چگونه ارزيابي مي‌کند، به‌خبرنگار «آرمان امروز» مي‌گويد: «توجه داشته باشيد که شخصيت محمدباقرقاليباف کاملا اجرايي است. اگر بخواهيم پرونده‌هاي اقتصادي مربوط به دوران شهرداري او را کنار بگذاريم بايد بگوييم که در زمينه‌هاي عمراني فعاليت‌هايي خوبي انجام داده است. اين نوع فعاليت‌ها مي‌تواند براي فردي که خود را براي رسيدن به رياست جمهوري آماده مي‌کند سابقه خوبي محسوب مي‌شود. اين توضيح کوتاه به خوبي بيان‌گر آن است که به‌خودي خود هرکسي به غير از «ابراهيم رئيسي» اکنون رياست جمهور بود، هر تذکر رئيس مجلس را در قالب کنايه و يا متلک سياسي از سوي يک رقيب گردن کلفت تعريف مي‌کرد. هنگامي که دولت و مجلس کاملا يک دست بر روي کار آمدند همه بر اين باور بودند که بسياري از چالش‌هاي کشور که به‌دليل عدم هماهنگي به‌وجود مي‌آمد کاهش پيدا خواهد کرد ولي حالا نه‌تنها مشکلات برطرف نشده است، بلکه مشاهده مي‌کنيم چالش‌هاي اقتصادي، اجتماعي و اقتصادي افزايش چشمگيري پيدا کرده است.  نه دولت و نه مجلس نمي‌توانند چالش‌ها را مديريت کنند. بعد از ماه عسلِ حاکميتي يک دست شده که در تاريخ انقلاب اسلامي براي اولين بار رخ داده است، رفته رفته مشاهده مي‌کنيم که اختلافات دولت و مجلس افزايش پيدا کرده است. در چنين وضعيتي نمايندگان مجلس هم براي نشان دادن خود به هواداران و آنهايي که در انتخابات شرکت خواهند کرد، تلاش مي‌کنند تا انتقادات تند و تيزي از دولت کنند و قاليباف هم مجبور است براي کاهش سطح سوءتفاهم‌ها آنها را آرام مي‌کند. از سوي ديگر در برخي مواقع رئيس مجلس مجبور است تا از دولت حمايت کند در غير اين صورت او را محکوم خواهند کرد که به‌دليل خاصي به مخالفت با دولت مي‌پردازد.»


آيتي در همين مورد و با اشاره به ديگر چالش‌هاي دولت و مجلس ادامه مي‌دهد: «يکي از اصلي‌ترين چالش‌هايي که اکنون قاليباف با آن دست و پنجه نرم مي‌کند نوع برخوردش با دولت است. روند فعاليت قاليباف نشان مي‌دهد که با پشتکاري که دارد به‌هرچه آرزويش را داشته رسيده است. حالا تنها آروزي باقي مانده او رياست جمهوري است. ارزيابي شخصي من اين است که او بالاخره بر صندلي رياست جمهوري تکيه خواهد زد ولي اينکه بعد از 8 سال دولت‌هاي رئيسي به اين مهم خواهد رسيد و يا اينکه بعد از دولت سيزدهم، وارد ساختمان رياست جمهوري خواهد شد مشخص نيست. به دليل اينکه قاليباف را بايد يک مدير اجرايي بدانيم، او اکنون دولت سيزدهم را ضعيف مي‌داند. اين موضوع را در بحث مروبط به بودجه و برنامه هفتم توسعه با کنايه‌هايي که مطرح مي‌کرد به خوبي نشان داد ولي با اين حال مجبور است در برخي مواقع موضوعات را ناديده بگيرد.»
اين تحليلگر مسائل سياسي با اشاره به اختلافات موجود در مجلس که مي‌تواند باعث دردسر رئيس مجلس در آينده شود ادامه مي‌دهد: «اختلاف‌هاي موجود در مجلس تنها به «جبهه پايداري» و هواداران قاليباف باز مي‌گردد که اين موضوع هم به همان آروزي رياست جمهوري قاليباف باز مي‌گردد. هم قاليباف که حالا او را ليدر «نواصولگراها» مي‌دانيم و هم پايداري‌چي‌ها را بايد در يک اردوگاه سياسي قرار دهيم. نوع کنش و واکنش قاليباف با شخصي مانند مرتضي آقاطهراني نسبت به مسائلي مانند نوع حکم‌راني، حجاب، آزادي بيان، حقوق شهروندي، برخورد با شهروندان و ... زمين تا آسمان متفاوت‌است.
 برخورد و غبار آلودکردن مجلس توسط پايداري‌چي تنها دو هدف دارد. اول اينکه مجلس کنوني با آنچه پايداريچي‌ها مد نظر دارند فاصله دارد. اين طيف سياسي همه تلاش خود را مي‌کند تا مجلسي ارزشي‌تر از آنچه اکنون در بهارستان است را روي کار بياورند تا به آنچه خودشان مي‌خواهند برسند. به همين دليل از هر بهانه‌اي استفاده مي‌کنند تا پايه‌هاي رياست قاليباف را سست کنند تا حتي اگر نتوانست به رياست جمهوري برسد در مرحله بدي نتواند رياست مجلس را بر عهده داشته باشد. مورد اختلاف بعدي پايداري‌چي‌ها با شخص قاليباف و نواصولگريان اين است که نمي‌خواهند فردي با تفکرات قاليباف به‌عنوان رئيس جمهور معرفي شود. به همين دليل از هم اکنون در حالا تخريب او هستند تا اگر در انتخابات آينده رياست جمهوري به رقيب يکديگر تبديل شدند بتوانند شهردار سابق تهران را کنار بزنند و اجازه ندهند که او به تنها آروزي باقي مانده خود برسند.»