روزنامه جوان
1402/01/22
تکرقمیها در حلقوم مافیای سیاه کنکور!
انگیزه نوشتن این گزارش مباحثهای کوتاه میان یک دایی و خواهرزاده پشت کنکوریاش درباره اهداف و انگیزههای خواهرزاده برای کسب رتبه تکرقمی در گروه آزمایشی علوم تجربی است؛ نوجوانی که در مدرسه تیزهوشان درس میخواند و میخواهد با کسب رتبه تکرقمی در رشته پزشکی یکی از دانشگاههای تراز اول قبول شود، اما کسب رتبه تکرقمی و قبولی در رشته پزشکی این دانشگاه مقصود و مقصد این نوجوان دهه هشتادی نیست! کسب رتبه تکرقمی از این منظر برایش جذاب است که سکوی پرشی باشد برای جذب شدن در یکی از مؤسسات معروف کنکور تا طی چند سال خودش را ببیند و بعد هم مهاجرت کند؛ چیزی مشابه همان کاری که معلم کنکورش در حال حاضر انجام داده و با اینکه پزشک عمومی است، اما پایش را در مطب نگذاشته و در عوض کل پزشکان جراح کشور را میخرد! پزشکی که به جای طبابت زیستشناسی کنکور درس میدهد. گردش مالی ۴۰ تا ۵۰هزارمیلیارد تومانیوقتی از مافیا و مؤسسات کنکوری حرف میزنیم، منظورمان همان مؤسساتی است که عبدالعالی، کارشناس کنکور و استاد دانشگاه گردش مالیشان را چیزی حدود ۴۰ تا ۵۰هزارمیلیارد تومان در سال تخمین میزند و محمد بطحایی، وزیر سابق آموزش و پرورش هم دربارهشان گفته بود: «مافیای کنکور، بالاتر از وزیر را هم میآورند و برمیدارند، بنابراین ما با این شرایط که میرویم تا سالهای سال نمیخواهیم کنکور را جمع کنیم. میتوانیم، اما نمیخواهیم.»
این مؤسسات برای ادامه حیاتشان به جز زنده نگه داشتن و تنفس مصنوعی به کنکور و انتقال استرس آن به دورههای متوسطه اول و حتی ابتدایی راهکارهای دیگری هم دارند و آن جذب رتبههای برتر کنکور برای مقاصد گوناگون است. از تبلیغات گرفته تا بهکارگیری این رتبه برترها به عنوان مدرس و مشاور. بتسازی از رتبههای برتر
همه ساله پس از اعلام نتایج کنکور سراسری عملیات بتسازی مؤسسات کنکوری از رتبههای برتر آغاز میشود؛ عملیاتی که یکی از کارویژههای آن استفاده از این افراد برای تبلیغ کلاسهای کنکور و آزمونهای این مؤسسات است. کارویژه دیگر تند نگهداشتن تب کنکور و القای این مسئله به مخاطبان پشت کنکوری است که «مسیر موفقیت فقط از کنکور و دانشگاه میگذرد»، با چنین فرهنگی است که درآمد و ماندگاری این مؤسسات تضمین میشود.
اما این ماجرا برای رتبههای برتر هم بد نیست. از همان بدو اعلام نتایج کنکور پیشنهادات چند صد میلیونی مؤسسات کنکور به این رتبهها آغاز میشود. تازه این اول راه است! به همین خاطر هم است که گاهی وقتها میبینیم یکی از رتبههای برتر کنکور در تبلیغات چند مؤسسه به اشکال گوناگون حاضر میشود. فردی که در یک تبلیغ عنوان میکند از کلاسهای کنکور فلان مؤسسه استفاده کرده است و در تبلیغی دیگر میگوید در کنکورهای آزمایشی آنها شرکت داشته است. خلاصه کلام اینکه مؤسسات کنکوری رتبههای برتر کنکور را که میتوانند معرف هوشها و استعدادهای برتر کشور باشند، از همان لحظات نخست موفقیت در دام خود میکشند و حتی گاهی وقتها او را به رسم خودشان به فردی سوءاستفادهگر تبدیل میکنند. پشت پرده حاتمبخشی مؤسسات کنکور!
اگر شما هم پشت کنکوری باشید یا فرزند یا یکی از اعضای خانوادهتان پشت کنکوری باشد، بیتردید پای برنامههای کنکوری صداوسیما نشستهاید و از نزدیک شاهد سناریوچینیها و تلاش مجری، استاد کنکور و رتبههای برتر مدعو برای ترغیب به ثبتنام در کلاسهای کنکور و دریافت بستههای آموزشی بودهاید. برنامههایی که گاهی وقتها مجری یا استادی که در حال بیان برخی نکات کنکوری، البته به شکلی قطرهچکانی و با رعایت اصول و ضوابط برای لو نرفتن شگردهای اصلی خود است، به شما میگویند همین الان گوشی تلفن را بردارید و پایه تحصیلی خود را به شماره تلفنی پیامک کنید تا ۱۰ یا ۲۰ درصد از جزوات و بستههای آموزشی برای شما به صورت رایگان ارسال شود، اما تاکنون به این فکر کردهاید که پشت پرده این حاتمبخشیها چیست و چرا این مؤسساتی که ساعتها آنتن زنده برنامههای تلویزیونی را در اختیار دارند و میلیاردها تومان بابت پخش این برنامهها پول پرداخت میکنند، راضی شدهاند بخشی از جزواتشان را آن هم به صورت رایگان در اختیار شما بگذارند؟ البته بگذریم از اینکه آیا واقعاً این بذل و بخشش قطرهچکانی به کار پشت کنکوریها میآید یا چیزی شبیه تست مواد خوراکی در تبلیغات میدانی برای ترغیب افراد به خرید بیشتر است!
یکی از افرادی که مدتی با یکی از این مؤسسات همکاری داشته است، درباره پشت پرده این حاتمبخشی و ارسال رایگان جزوات اینگونه توضیح میدهد: «برای جمعآوری اطلاعات دانشآموزان مثلاً مشاور یا استاد کنکور در برنامه تلویزیونی مؤسسه میگفت که تخفیف ویژهای برای شما دانشآموزان عزیز در نظر گرفتهایم، فقط کافی است همین الان به ما پیامک بزنید و اعلام کنید کلاس چندم هستید تا یک بخش از فیلمهای آموزشی ما را به دلخواه خود به صورت رایگان دریافت کنید، البته این فقط ظاهر کار بود، اما ما با این کار به ظاهر ساده ابتدا بچهها را به ارسال پیامک ترغیب و سپس اطلاعات شناسنامهای و تحصیلی آنها را جمعآوری میکردیم تا زمانی که نتایج کنکور اعلام میشود با تکیه بر آن اطلاعات و منابعی که در اختیار داشتیم به دروغ بگوییم که اینها شاگردان ما بودهاند، حال آنکه این بچهها اصلاً از ما محصولی خریداری نکرده بودند و حتی آن بستههای رایگانی را هم که قولش را داده بودیم برای همه ارسال نمیکردیم.» شعبدهبازی مافیای سیاه
محمد داوری، مشاور و کارشناس آموزشی هم در گفتگو با «جوان» درباره شگردهای مؤسسات کنکوری برای جذب رتبههای برتر میگوید: «من خودم کار مشاوره تحصیلی انجام میدهم، اما به خاطر همین رفتارهای مافیای کنکور به طرف مشاوره کنکور نرفتم.»
از نگاه داوری چیزی که واضح و روشن است این است که کلاسها و مؤسسات کنکوری و به طور کلی آموزش کنکورمحور به تجارت تبدیل شده است و هیچ دستاوردی برای نظام آموزشی ما نداشته و کیفیت آموزش را افزایش نداده است.
وی تأکید میکند: «شعبدهبازیهای تستزنی و بازارگرمی مؤسسات کنکور شیوههای مختلفی دارد که یکی از آنها استفاده از رتبههای برتر کنکور است، در حالی که ارتباط چندانی بین موفقیت در کنکور و این مؤسسات وجود ندارد، اما این مؤسسات با جذب افرادی که احتمال قبولی آنها در کنکور بیشتر است، میگویند سهم ما از قبولی کنکور بالاست، در حالی که اگر هم شاگردان این مؤسسات رتبههای برتر کنکور را به دست بیاورند، به واسطه تلاش و ظرفیت و هوش استعداد خودشان است و این مؤسسات کار خاصی به جز جذب بچههای بااستعدادتر انجام ندادهاند.»
از نگاه این کارشناس جذب و استفاده از رتبههای برتر هم ریشه در بحث مافیایی این مؤسسات دارد. وی با انتقاد از اینکه چرا یکی از مدیران این مؤسسات حاضر نیست با افرادی همچون ما وارد مباحثه شود، میافزاید: «با توجه به صندلیهای خالی دانشگاهها و رقابت برای صندلی دانشگاههای برتر ما میبینیم که بیش از ۹۰ درصد رقابتها در کنکور بیهوده است و در نهایت هم تنها ۵۰ درصد از کنکوریها انتخاب رشته میکنند که همین هم نشان میدهد بازار کلاسهای کنکور و کتابها و جزواتشان کاذب است، اما خانوادهها، چون تصور میکنند سرنوشت و موفقیت فرزندانشان در کنکور و دانشگاه خلاصه شده، همچنان به این مؤسسات اعتماد میکنند. این در حالی است که سالهاست اصل کنکور زیر سؤال رفته و هم اکنون نیز سال به سال سهم عملکرد تحصیلی زیاد میشود، با وجود این درآمدهای نجومی در این حوزه شغلهای کاذبی را به وجود آورده و این از تبعات فضای مافیایی و تجارت سیاه کنکور است.» هدررفت استعدادها در سایه سنگین مافیا.
اما این همه ماجرا نیست. بخش دیگری از ماجرای جذب رتبههای برتر کنکور در مؤسسات کنکوری هم از دست رفتن استعدادهای کشور و افرادی است که میتوانستند در رشتههایی همچون پزشکی یا مهندسی خوش بدرخشند و تحولآفرین باشند، اما با افتادن در دام این مؤسسات به افرادی فرصتطلب تبدیل میشوند که حاضرند هوش و استعدادشان را پای کسب درآمدهای بیشتر قربانی کنند. داوری هم با پذیرش به انحراف کشیده شدن استعدادها در سایه تجارت سیاه مافیای کنکور میافزاید: «گرایش دانشآموزان و داوطلبان دانشگاهها به سمت درآمد بیشتر شده است و دیگر منزلت را رشته و شغل نمیبینند بلکه منزلت را در این میبینند که پول بیشتری دربیاورند و از کجا و چگونهاش هم مهم نیست!» از نگاه وی حالا رقابت بر سر زیادتر پول درآوردن به هر شکل ممکن است.
داوری تأکید میکند: دانشآموزان ما در پایههای پایین ناامید هستند و میگویند در بهترین حالت و پذیرش در رشتههای پزشکی هم تا ما تخصص بگیریم ۳۵-۴۰ ساله هستیم و بالاترین درآمد را هم که داشته باشیم، از درآمد کلاسهای کنکور کمتر است. بر این اساس یک الگوبرداری غطلی شکل گرفته و شاهد ظهور مشاغلی کاذب در این حوزه هستیم که باعث شده است منزلت، تخصص و استعداد افراد را زیر سؤال ببرد. این فرهنگسازی غلط، ولی آسیبهای فراوانی در ابعاد مختلف وارد میکند، اما کسی درباره این آسیبها حرفی نمیزند.» راهکار مواجهه با مافیای کنکور
راهکار چیست و تا کی قرار است مافیای کنکور ادامه حیات بدهد و حیاتش باعث ممات بسیاری از ارزشها، استعدادها و ساختارهای کشورمان شود؟ داوری در پاسخ به این سؤال میگوید: «وزارت آموزش و پرورش و کمیسیون آموزش مجلس میتوانند با وضع قوانین محدودکننده دست این مافیا را ببندند، اما واقعیت این است که این مافیا در ساختارهای آموزشی هم نفوذ دارد و کسانی هستند که منافعشان با مافیای کنکور گره خورده و طبق برخی گزارشها این مافیا به اندازه نصف بودجه وزارت آموزش و پرورش گردش مالی دارد. در حالی که اگر این گردش مالی و بودجه صرف افزایش کیفیت آموزشی در مدارس شود تا شرایطی عادلانه و عدالت آموزشی شکل بگیرد، نظام آموزش ما رشد خواهد کرد، اما انگار ارادهای برای این کار نیست!»