روزنامه جوان
1402/01/27
اشاراتی در باب واپسین مرحله از جنگ ترکیبی
بنا بر اعلام فرماندهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، هفتهای را که آغاز کرده ایم، آغاز مواجهه این نیرو با پدیده بی حجابی (به مفهوم جامع این کلمه) و ایضاً برهنگی است. در اینباره، نکاتی مهم در خور تذکار مینماید، که لازم است بدان توجهی ویژه مبذول شود. ۱. حجاب در اسلام، فلسفهای روشن دارد. جعل این حکم از آن روی بوده است که فضای حاکم بر روابط اجتماعی را، کاملاً انسانی قرار دهد و ارتباطات عاطفی و جنسی افراد را، به حیطه زندگی شخصی و منازل ایشان سوق دهد، فعالیت اجتماعی سالم و مثمر را توسعه و تثبیت بخشد و از همه مهمتر، مانع از آسیب به قشر ارجمند و فعال زن گردد و از ابزارانگاری آن جلو بگیرد. مثال نقض این قاعده، جامعه غرب است. خوشبختانه حیلت و افسونگری آن بخش از عالم، هنوز نتوانسته بر این حقیقت آشکار سرپوش بگذارد که در آن خرابآباد آمار تجاوز ثانیهای وجود دارد، بخش زیادی از انرژی مردان در جامعه صرف ارضای غریزه اصلی و نیرومند جنسی میشود و زنان را به لطماتی دچار میسازد که عمری از سوی آنها واگویه نمیشود، چه اینکه رسیدگی محتوم و قطعیای در پس آن وجود ندارد! آری غرب در پی این ظاهر فریبنده و بی تفاوت در روابط اجتماعی، چهرهای زشت را پنهان داشته است! از این گذشته حجاب حکمی اجتماعی است و مقابله با آن در واپسین مرحله از فریضه امر به معروف و نهی از منکر -که مستلزم اقدام عملی است- به اذعان کثیری از فقهای شیعه، در شأن حکومت اسلامی است. ۲. بی نیاز از تذکار است که بخش مهمی از مرتکبان به کشف حجاب در مقطع کنونی را، نوجوانانی کم مطالعه، تحت تأثیر رسانههای بیگانه یا فضای مجازی و البته پاک طینت و حقپذیر تشکیل میدهند، که نوع مواجهه با ایشان باید بس دقیق و حساب شده باشد، که البته امید میبریم که دستگاههای مسئول از جمله نیروی انتظامی، حساب آن را کرده باشند. نگارنده خود در بسیاری از محافل دانشگاهی، پژوهشی و حتی شبکههای اجتماعی، به کرات شاهد بوده است که این قشر از جامعه بهرغم برخی کژتابیها، نهایتاً به حقیقت گردن مینهد، به شرط آنکه درست به آنها عرضه شود و در مخاطبه با ایشان، از تندی و اشتلم بیجا پرهیز گردد. به عقیده نگارنده رویکردهای قضایی در این پروژه، صرفاً باید متوجه نیروهای با یا بی واسطه گروهکی و یا شبه گروهکی باشد و درباره بقیه، صرفاً تذکار و تنبّه مؤثر مورد توجه قرار گیرد. ۳. از آغاز اعلام نیروی انتظامی مبنی بر تصمیم خویش در مواجهه با بی حجابی و برهنگی، دهها نبشته اعم از اندرزنامه، تهدیدنامه و حتی فحش نامه خطاب به این نیرو نشر یافته است، که روند برهنگی در جامعه تعطیل نگردد، گرچه در ماههای اخیر آشکار شده که بخش زیادی از چالشها و حتی جنگهای ادعایی، عمدتاً در فضای مجازی اتفاق افتاده و نه در عالم واقع، اما در نهایت نباید از نظر دور داشت که در طول اجرای این طرح، دهها مورد از تولیدات مسموم و محرک، حتی در قالب خیرخواهی از سوی برخی خودیهای سادهاندیش در این زمینه تهیه و عرضه خواهد شد، با این هدف که نیروی انتظامی را از وظیفه ذاتی خویش بازدارد. بی تردید در این موارد، نیرو باید سعی کند که سریعاً به اطلاع رسانی پرداخته، نقاط ابهام را شفاف و آنچه را که از اساس دروغ است، برملا سازد. ۴. در پروژهای اینچنین حساس و سرنوشتساز، همگان باید نیروی انتظامی را مددرسان باشند. از خانوادههایی که نگران اخلاق و تربیت نوباوگان خویشند، تا دستگاههای فرهنگی و قضاییای که در باب مقوله حجاب وظایف روشنی بر عهده دارند و اگر به درستی به انجام آنها مبادرت میکردند، ماجرا شکلی اینچنین نمییافت. این اخلاقی نیست که بارها صرفاً نیروی انتظامی به میدان مبارزه با منکرات قطعی دلالت شود و سپس در عرصههای پرچالش و به شکلی سؤالبرانگیز، تنها گذاشته شده و تمامی بار وقایع به آن نیرو حوالت گردد! ۵. و نهایتاً نگارنده امید میبرد که این واپسین مرحله از جنگ ترکیبی دشمنان اسلام و نظام اسلامی، که از نیمه سال گذشته کلید زده شد، نهایتاً با توفیق نظام جمهوری اسلامی پایان یابد و باعث یأس بانیان ومتولیان آن گردد. هم آنان که با کشته گرفتن از ایرانیان، مواجب خود را افزون میساختند و حسابهای بانکی خویش را فربه میکردند!