خیابان احمد قصیر آینه تمام‌عیار بی‌نظمی ترافیکی

وقتی از خیابان شهید بهشتی قدم به خیابان احمد قصیر می‌گذارید، پیاده‌رو‌ها را در تسخیر موتورسیکلت‌ها و خودرو‌ها می‌بینید. رانندگان این وسایل نقلیه هر جای خالی برای پارک کردن پیدا کرده‌اند، آن را پارک کرده و به دنبال کار و زندگی‌شان رفته‌اند. مشخص است خیالشان هم راحت است، چراکه پلیس و شهرداری مزاحمتی برایشان ایجاد نمی‌کنند. اینجا نه از برگ جریمه پلیس خبری است و نه از مأموران سد معبر شهرداری که بخواهند موتور‌ها و خودرو‌ها را از پیاده‌رو‌ها جارو کنند. انگار سروکله مأموران سد معبر زمانی پیدا می‌شود که زنی سالخورده یا مردی معلول کنار خیابان بساط دستفروشی‌اش را پهن کرده باشد، آن وقت به سراغش می‌آیند و او را به همراه بساطش بار وانت می‌کنند و می‌برند. اگر کسی بخواهد از ادامه این مسیر منصرف شود، چاره‌ای ندارد که اول از جوی آب بپرد و بعد وارد مانع بعدی که همان باغچه‌های شهری است، شود. اگر شهرداری باغچه را آبیاری کرده باشد، کار برای رهگذران سخت‌تر می‌شود، چراکه با یک خطای محاسباتی به راحتی تا مچ پا در گل فرو می‌روند. عبور از باغچه و ورود به عرصه خیابان، پایان راه نیست، چراکه در خیابان هم چند ردیف خودرو به صورت دوبله و سوبله کنار هم پارک شده‌اند و در نهایت معبری باریک که برای عبور خودرو‌های عبوری وجود دارد و ترافیکی که به دنبال آن همیشه برقرار است.
وضعیت در خیابان‌های فرعی، اما وخیم‌تر است و موتور‌ها و خودرو‌ها با شکستن حریم پیاده‌رو‌ها تا خرخره به دیوار ساختمان‌ها چسبیده‌اند برای همین تنها راه پیش‌روی رهگذران عرصه خیابان است. کسانی که قصد عبور از این مسیر‌ها را دارند، چاره‌ای ندارند که دل به دریا بزنند و مانند خودرو‌های عبوری از کف خیابان عبور کنند. عبور از پیاده‌رو‌های خیابان برای معلولان یا کسانی که ناتوانی حرکتی دارند تقریباً غیرممکن است برای همین بعد از مواجه شدن با اولین مانع چاره‌ای جز برگشت به مسیر اولیه ندارند.
خیابان احمد قصیر و بی‌نظمی‌های ترافیکی که در آن بی‌داد می‌کند، نمونه‌ای تمام‌عیار از آشفتگی، شلختگی و ولنگاری است که هر روز در حال تکرار شدن است.