روزنامه اعتماد
1402/01/28
آيا تقابل در زمينه حجاب به نفع نظام سياسي است؟
چرا از اقداماتي دفاع ميشود كه بحرانساز است؟از آغاز سال 1402 و در يك ماه اخير، موضوع حجاب مهمترين موضوع اجتماعي و حتي سياسي در كشور بوده است. با سخنان سردار رادان مبني بر آغاز مقابله با بدحجابي از شنبه 26 فروردين اين موضوع وارد فاز جديدي شد و بسياري از كاربران شبكههاي اجتماعي با انتشار تصاوير خود كه بدون روسري در خيابانهاي شهر قدم ميزنند نسبت به آن واكنش نشان دادند. بسياري معتقدند كه اين افزايش تقابلها در زمينه حجاب به نفع نظام سياسي نيست؛ آنها معتقدند اين برخوردها به مثابه پوست خربزهاي است كه جرياني افراطي زير پاي نظام سياسي گذاشته است تا براي آن بحران درست كند و در اين بحران به حيات خود ادامه دهد. اما آيا واقعا چنين است و اين تقابل در زمينه حجاب تبديل به بحراني بدتر براي نظام سياسي ميشود؟ بياييد ماجرا را از زاويهاي ديگر و از سمت نهادهاي مدافع اين طرحها ببينيم. اگر تقابل در زمينه حجاب براي نظام سياسي بحرانساز باشد، بعيد است كه اركان مختلف آن متوجه اين موضوع نباشند. پس چرا به اين تقابل رضايت ميدهند؟ برخي معتقدند كه براي نظام سياسي، مساله حجاب سنگري است كه اگر فتح شود، آنگاه سنگرهاي ديگر هم فتح خواهد شد و به همين خاطر نظام سياسي روي آن ايستادگي و پافشاري ميكند. اين تحليل ميتواند در جاي خود درست باشد اما نميتواند توضيح دهد كه چرا نظام سياسي به استقبال بحران ميرود و در هر حالي كه بر اساس نظرسنجي پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، اكثريت مردم موافق برخوردهاي قانوني نيستند، باز هم اين روش تنشزا را به كار گرفته است. به نظر ميرسد كه جرياني درون نظام سياسي كه مدافع شديد برخوردهاي قانوني هستند و توانستهاند ساير اركان آن را نيز با خود همراه كنند، به استقبال بحران ميروند. چهبسا تحليل آنها اين است كه به دليل تورم فزاينده و مشكلات شديد اقتصادي، در آينده نزديك اعتراضات اجتماعي سر خواهند رسيد و جلوگيري از بحران اجتنابناپذير است؛ حال كه نميتوان جلوي وقوع بحران و اعتراضات را گرفت، دستِكم ميتوان موضوعي كه منجر به آغاز آن ميشود را تعيين كرد.
اگر اين فرض را كه جرياني درون نظام بحران را اجتنابناپذير ميداند درست تلقي كنيم، آنگاه ميتوان فهميد كه چرا نگراني از تقابل در زمينه حجاب وجود ندارد. تحليل اين جريان احتمالا بايد اين باشد كه اگر قرار است در آينده نزديك اعتراضاتي رخ دهد، موضوع اين اعتراضات بهتر است در حوزه حجاب و سبك زندگي باشد تا مسائل اقتصادي. اعتراضات خياباني در زمينه حجاب، در قياس با اعتراض در مسائل اقتصادي، ميتواند دو مزيت مهم براي نظام سياسي داشته باشد. اول، جنس معترضان است. جرياني كه به استقبال اعتراضات رفته و معتقد است با تعيين موضوع آن ميتواند آن را مهندسي كند، احتمالا تصور ميكند معترضاني كه در موضوع حجاب به خيابان ميآيند متفاوت از كساني هستند كه به خاطر مسائل اقتصادي به خيابان ميآيند. چهبسا تحليل آنها اين باشد معترضان به حجاب مدنيتر اعتراض ميكنند و در نتيجه مواجهه با آنها راحتتر است. قياس اعتراضات آبان 98 و اعتراضات پاييز 1401 نيز تا حدي ميتواند به اين تحليل كمك كند. بهطور مثال، در پاييز 1401 بانكهايي كه در آتش سوختند به مراتب كمتر از اعتراضات آبان 1398 بود. دوم، حاميان معترضان است. در زمينههاي اقتصادي امروزه همه گروهها اعتراض دارند. فرقي نميكند مذهبي باشيد يا غير مذهبي، طرفدار نظام باشيد يا مخالف آن، اصلاحطلب باشيد يا اصولگرا؛ شرايط سخت اقتصادي همه را به ستوه آورده است. در نتيجه اگر در زمينه اقتصادي اعتراضي صورت پذيرد، احتمالا همدلي بيشتري با آن اعتراضات صورت خواهد پذيرفت. اما بعيد نيست تحليل جرياني كه از تقابل در زمينه حجاب دفاع ميكند و معتقد است با اين كار ميتواند اعتراضات آينده را مهندسي كند اين باشد كه اگر اعتراضات محدود به زمينه حجاب باقي بماند، بخشي از نيروهاي سنتي و مذهبي جامعه در كنار نظام سياسي باقي بمانند و با معترضان همدلي نكنند. امري كه ميتواند مواجهه با معترضان خياباني را راحتتر كند. اگر فرض بالا درست باشد و جرياني درون نظام با اين تحليل كه ميتواند اعتراضات آينده را مهندسي كند به تقابل در زمينه حجاب دامن بزند، بايد گفت تحليل اين جريان خطاست و اتفاقا هيچيك از دو هدفش محقق نميشود. اولا هيچ تضميني وجود ندارد كه در صورت وقوع اعتراضات خياباني در زمينه حجاب فقط طبقه متوسط به خيابان بيايد؛ شدت بحرانهاي اقتصادي به حدي است كه ممكن است معترضان اقتصادي را به هر بهانهاي (حتي به بهانه حجاب) به خيابان بكشاند و آنها اگر زمينه را فراهم ببينند به خيابان بيايند. كسي نميتواند تضمين كند كه اگر در موضوع حجاب اعتراضاتي شكل بگيرد، چه كساني به خيابان خواهند آمد و چه كساني سكوت خواهند كرد. اين را نميتوان مهندسي كرد. ثانيا مشخص نيست كه نيروهاي سنتي و مذهبي تا چه اندازه نسبت به اقداماتي كه در زمينه حجاب انجام ميشود رضايت دارند. اگر نتايج نظرسنجي پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات صحيح باشد بايد گفت بسياري از آنها با اقدامات اخيري كه در موضوع حجاب انجام شده است موافقت و همراهي ندارند؛ هرچند شايد گروهي اندك و اقليت همراه باشند. لذا اين تصور كه در صورت اعتراض در زمينه حجاب نيز قاطبه نيروهاي مذهبي و سنتي در كنار تندروهاي مدافع برخورد باقي ميمانند، تصور باطلي است. لذا به نظر ميرسد اعتراضات اجتماعي به همان اندازه اعتراضات اقتصادي ميتواند براي نظام سياسي به يك بحران تمامعيار تبديل شود و امكان مهندسي آينده اعتراضات ِ احتمالي است. اما اگر فرض بالا درست نباشد و هيچ جرياني درون نظام به استقبال اعتراضات و بحران نرود، اين پرسش به قوت خود باقي است كه چرا از اقداماتي دفاع ميشود كه بحرانساز است. آيا سياستگذاران فرهنگي و اجتماعي كشور نظرسنجيها را نميخوانند و نسبت به عواقب تصميماتشان محاسبه نميكنند ؟
سایر اخبار این روزنامه
هشداردرباره واگذاري شتابزده پرسپولیس و استقلال
چگونه فردي با سابقه درخشان دنبال ترور رفت؟
مصائب دريافت ارز دانشجويي
دشمن با همه محاسبات و قدرت نظامي خود، قابل شكست دادن است
سرايت تورم شديد اجارهبها به حومه پايتخت
استاد پردهنشينِ آواز ايراني
فلسفه و رنج بشري
آيا زمان خداحافظي اردوغان فرا رسیده است؟
مرعوب و مديون نشدم
كاتبِ هزار شمايل
منطق آشپزخانه بيديوار (اُپِن)
براي تغييرات فردا دير است
آيا تقابل در زمينه حجاب به نفع نظام سياسي است؟
48 سال پس از جنايت تپههاي اوين
بورس و ابهامات