می‌توان ۵ ساله کنکور را حذف کرد

   وقتی درباره کمبود ظرفیت پزشکی در کنکور از مسئولان نظام سلامت سؤال می‌کنیم، آن‌ها مدعی می‌شوند که ما بیش از این توان برای جذب دانشجو نداریم، نظر شما در این خصوص چیست؟ ما افزایش ظرفیت دانشجویان پزشکی را در مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی آورده بود، ولی همین دلایلی که شما می‌فرمایید آوردند و مصوبه در خصوص آن تصویب نشد، اما بعد از مصوبه نیز این مسئله را پیگیری کردیم و افزایش مدنظر را تصویب کردیم. در مورد این ادعا که ما توانش را نداریم باید توجه داشت در دهه ۶۰ با یک چندم این ظرفیت ۶ هزار دانشجوی پزشکی می‌گرفتیم.    این ۶ هزار تا غیر از دندانپزشکی است؟ بله البته آن زمان دندانپزشکی و مانند آن هم خیلی نمی‌گرفتیم. نکته مهم این است که چطور در آن زمان توانایی وجود داشت که نفرات را پذیرش کنی آن هم در شرایطی که بیمارستان ها، تخت‌های بیمارستانی و هیئت علمی ما خیلی محدود بوده‌است، در این شرایط شما ۶ هزار نفر گرفتید، ولی الان که توانایی ما چندین برابر شده تا ۷ الی ۸ هزار نفر می‌گیرد.  پاسخ دقیق‌تر این است که روال معمول هیئت علمی به دانشجو در وزارت علوم یک به ۲۰ است. براساس مصوبه وزارت علوم در سند تحول وزارت بهداشت هم یک به ۱۰ است، ولی دانشگاه علوم پزشکی تهران در بعضی از گرایش‌ها و بعضی از رشته‌ها یک به چهار، پنج و شش عضو هیئت علمی دارد یعنی از استاندارد‌ها بسیار بالاتر است.  در میان دعوایی که با این دوستان داشتیم در خصوص اینکه می‌گفتند توانش را نداریم، تابستان مصوبه‌ای داشتند که حدود ۳۰ درصد ظرفیت دانشگاه‌های علوم پزشکی می‌توانند دانشجویی پزشکی جذب کنند، چطور شما برای جذب دانشجوی پزشکی خارجی توانایی و ظرفیت دارید ولی برای دانشجوی داخلی ظرفیت ندارید.  با یکی از این مسئولان مربوط صحبت می‌کردم گفتم وقتی شما در یکسال ۳۰ درصد ظرفیت را افزایش می‌دهید، خب ظرفیت برای داخل ایجاد کنید تا این تعداد جوانان ما بی خانمان نشوند و مثلاً این وضعیت نباشد که در یکسال در یک دانشگاه روسیه هزار دانشجوی ایرانی جذب شود، تازه این آمار متعلق به دو سال پیش است، وقتی هزار دانشجوی حدوداً ۱۸ ساله ایرانی فقط به یک دانشگاه می‌رود خب از خانواده دور شده، از نظر اخلاقی و روحی به مشکل برمی خورد و حتی مشکلاتی از نظر ارزی برای کشور اتفاق می‌افتد.  یکی از مسئولان وزارت بهداشت می‌گفت ما یکی دو تا از این کشور‌های آسیای میانه را که دانشجویان پزشکی ما رفته بودند، بازدید کردیم، وضعیت دانشجویان در اینجا‌ها خیلی اسفبار بود، یعنی وضعیت خوابگاه و رفاه آن‌ها خیلی بد بود. گفتم وقتی شما اینگونه التهاب ایجاد کردید و بازار را اینچنین تنگ کردید، از طرف دیگر فرد هم می‌خواهد هرگونه که هست شغل و درآمد خوب پیدا کند، می‌گوید من همه سختی‌ها را تحمل می‌کنم، ولی می‌خواهم در این رشته به کشور خودم خدمت کنم، اما اگر ظرفیت را این مقدار کاهش ندهید، این اتفاق نمی‌افتد که به غیر از آسیای میانه و روسیه که گفتیم مثلاً سالی هزار نفر به چین، ترکیه و خیلی دیگر از کشور بروند.  این رفتن دانشجو‌ها ارز خارج می‌کند و مشکلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی برای آن‌ها پیش می‌آورد، ولی اگر ما این ظرفیت ۳۰ درصدی را که برای دانشجویان خارجی در نظر گرفتیم برای دانشجویان خودمان در نظر می‌گرفتیم شاید منجر به این نمی‌شد که دلار بیاید ولی از خروج دلار هم جلوگیری می‌کرد. پس در مجموع می‌توانیم ظرفیت لازم را ایجاد کنیم و حداقل پلکانی باید این کار را انجام دهیم.    الان هم برنامه این است که به شکل پلکانی ظرفیت زیاد شود؟ بله هر چند در مصوبه کنکور نیامد، ولی بعد از آن با شش، هفت ماه رایزنی نهایتاً به این قسمت پلکانی رسیدیم.  نکته دیگر کارشناسی در خصوص کمبود ظرفیت این است که الان در خیلی از کشور‌های جهان این اتفاق افتاده که مثلاً در ژاپن، کانادا، امریکا بیش از ۵۰ درصد از لیسانس پزشکی جذب می‌شوند.  ما با معاون آموزشی وزیر بهداشت وقت جلسه داشتیم ایشان می‌فرمودند ما الان پزشکی داریم که از خون می‌ترسد و این می‌خواهد طبابت کند، حالا به هر دلیلی در سن ۱۸ سالگی با فشار خانواده، التهابات، دوستان یا بابت هر چیز دیگری به سراغ رشته پزشکی رفته در صورتی که نه علاقه‌ای به آن دارد و نه توانایی، مهارت و استعداد این حوزه را دارد، اما وقتی که این فرد بیاید تا ۲۲ یا ۲۳ سالگی دروس عمومی را بخواند به این نتیجه می‌رسد که به رشته علاقه دارد یا نه. تا آن زمان رشته‌های عمومی یا رشته‌های مختلف در حوزه علوم پزشکی را می‌گذارند و حتی در امریکا از علوم پایه هم می‌توانند بیایند و بعد از لیسانس جذب پزشکی می‌شوند، دروس عمومی آن‌ها در علوم پایه را می‌پذیرند و یک دوره حدوداً چهار یا چهار و نیم ساله برای آن‌ها می‌گذارند و فرد پزشک می‌شود. اینگونه شما که فعلاً ظرفیت ندارید می‌توانید دوره‌های عمومی را بگیرید تا بعد از چهارسال دانشجویان بتوانند به پزشکی بروند طی این چهار سال هم، شما استاد و امکانات مورد نیاز را جذب می‌کنید.    خب اینگونه دوره پزشکی ما طولانی‌تر نمی‌شود؟ چهار سال که عمومی را بگذرانند و چهار سال هم برای دروس تخصصی باید وقت بگذارند.  بله یکسالی اضافه می‌شود ولی مثلاً در چین واحد‌های دوره عمومی این دوره را هم کمتر کرده‌اند و دوره سه ساله شده و افرادی که تمایل دارند طی سه سال درس‌های خودشان را تمام می‌کنند، البته ما هم نمی‌خواهیم بگوییم برای همه ظرفیت‌ها این اتفاق بیفتد.  اتفاقی که در دنیا افتاده این است که مثلاً در رشته پرستاری یا فیزیوتراپی و حتی در امریکا امکان دارد طرف رشته‌های علوم پایه مانند ریاضی خوانده باشد، ولی اجازه دارد در دوره پزشکی شرکت کند، یعنی رشته خودش را خوانده و برای آن هم می‌تواند اقدام کند، اما با شناخت کامل و دقیق بدون فشار خانواده، چون استقلال بیشتری الان دارد تصمیم می‌گیرد و اتفاقی که می‌افتد این است من الان داوطلبی را می‌شناسم که هفت سال است پشت کنکور نشسته که فقط پزشکی قبول شود و به دلیل این رقابتی که وجود دارد هنوز نتوانسته است ولی او می‌تواند بگوید من می‌روم این چهار سال را پرستاری یا فیزیوتراپی می‌خوانم، بعد از آن تصمیم می‌گیرم و اگر خواستم می‌آیم پزشکی شرکت می‌کنم، یعنی امید دارد که بعداً می‌تواند پزشکی هم بخواند.   اینگونه که شما می‌گوید خود پزشکی هم مانند یک نوع تخصص می‌شود.  بله دقیقاً، مانند اینکه اول طرف لیسانس می‌گیرد و بعد فوق لیسانس و دکترایش را هم می‌گیرد، ولی این می‌تواند هم برای کاهش رقابت و هم برای افزایش تدریجی ظرفیت مؤثر باشد تا ما ۲۰ یا ۳۰ درصد ظرفیت را برای این کار بگذاریم و در جهان نیز این اتفاق افتاده‌است. این ادعا را که ما امکانات نداریم، می‌توانیم بعد از چهار سال برطرف کنند.  در همان زمان ما با مجلس صحبت می‌کردیم، در نظام سلامت می‌گفتند مثلاً ما هزار میلیارد می‌خواهیم. یادم هست که آن زمان رئیس کمیسیون اصل نود گفت شما ۱۵۰ تا ۱۷۰ الی ۱۸۰ هزار میلیارد تومان بودجه دارید حالا هزار میلیارد بیشتر چه اتفاق خاصی است ما به شما می‌دهیم و اگر مشکل این مسئله است، آن را حل کنید و می‌شود این مشکل را همانطور که گفتیم در چهار سال حل کنیم.    با همه برنامه‌ریزی‌هایی که انجام شده فکر می‌کنید ما چه زمانی می‌توانیم شاهد باشیم مثلاً مافیای کنکور به شکل چشمگیری کاهش پیدا کرده، ورودی‌ها عادلانه‌تر شده و قبولی دانشگاه‌های دولتی کسانی هستند که زحمت بیشتری کشیده و بهتر درس خوانده‌اند نه اینکه هنر تست زنی آموخته اند؟ باید منطقی عرض کنیم نه اینکه فقط ایده آل به مسئله نگاه کنیم. یک بخش این اتفاق مربوط به حوزه اجرا است، اگر حوزه اجرا خودش را نشان داد که می‌تواند این کار را انجام دهد، وارد بخش‌های دیگر هم می‌توانیم بشویم.  زمانی که ما طرح را بررسی می‌کردیم، یک معلمی آمده‌بود پیش ما و می‌گفت من نگاه تربیت را قبول دارم و بچه باید تربیت شو‌د. هدف آموزش و پرورش متخصص تربیت کردن نیست، بلکه باید شهروند خوب برای جامعه تربیت کند که به خوبی بتواند در جامعه تعامل کند مثلاً به خوبی خرید کند، مهارت داشته باشد و تخصص را آموزش عالی باید انجام بدهد. بر همین اساس کادری نیز که سعی کردم جذب کنم با همین نگاه بوده‌است، اما به خاطر کنکور اصلاً نمی‌توانم کار تربیتی انجام دهم، چون می‌گویند الان مسئله مهم این است که چندتا از دانش‌آموزان من در کنکور قبول شده‌اند. اکثر خانواده می‌گویند الان کنکور کار کنید تا بچه‌های ما قبول شوند و آن‌هایی که نگاه تربیتی دارند و قائل هستند بچه باید تربیت شود نیز به بچه می‌گویند الان کتاب تستی می‌خواهی و فلان کلاس را برو که نمره خوب بگیری، غافل از اینکه تربیت در همین سن شکل می‌گیرد، ولی ما این فرصت را از دست می‌دهیم.  آموزش وپرورش هم به ما می‌گفت شما درباره سند تحول آموزش وپرورش گله دارید، ولی وقتی که شما غولی مانند کنکور را ایجاد کرده اید، من چه کاری باید انجام دهم و در این شرایط من چه تربیتی می‌توانم داشته باشم.    در نتیجه بخش اجرا به من می‌گوید شما اگر غول کنکور را بردارید هم من شهروند خوب به جامعه می‌دهم و هم سعی می‌کنم بچه‌های با کیفیتی را فارغ‌التحصیل کنم و ما نیز این فرصت را ایجاد کردیم و احساس کردیم باید پلکانی آن را انجام دهیم. اگر خوب عمل کند، قطعاً به همین سمت پیش می‌رویم و فرآیند را طی می‌کنیم.  یک بخش دیگر نیز مربوط به خود شورای عالی انقلاب فرهنگی است می‌گوییم شما که کار‌های کارشناسی را انجام دادید و سعی کردید همه ذینفعان و خبرگان را دخیل کنی و ادعا می‌کنی برای آن کار کارشناسی انجام شده و به نفع جامعه، مردم، دانش‌آموز، دانشگاه‌ها و هم آموزش وپرورش است، نظارت و راهبری در این خصوص نیز انجام دهید ببینید مجریان به خوبی کار را انجام می‌دهند و معضلات آن چیست؛ و بیشتر از آن تلاش کند مقاومت‌هایی را که وجود دارد، از بین ببرد.  بله این مهم است و اگر این مجری و این راهبر، ناظر و سیاست‌گذار فرآیند را دقیق اجرا کنند، من خیلی در این خصوص خوش بین هستم.  من با وجود اینکه چند ماهی است از ستاد علم جدا شده‌ام، ولی چند وقت قبل با دکتر زارعی مرکز سنجش و پایش کیفیت آموزشی صحبت کردم و نگرانی خود را در مورد خوب اجرا نشدن مصوبه به ایشان گفتم. مثلاً یکسری مشکل بودجه داشتند، پیشنهاد دادم که مسائل را به شورای عالی انقلاب فرهنگی منعکس کنند که پیگیری شود تا اگر مشکلات مالی یا بودجه‌ای هست، حل شود، چون اگر مصوبه به خوبی اجرا نشود، نه‌تن‌ها این وضعیت موجود حفظ نمی‌شود، بلکه برگشت می‌خورد؛ یعنی شما فکر نکنید مثلاً این ۴۰ درصد تأثیر دروس عمومی تشریحی ۶۰ درصد بشود، بلکه ممکن است همه آن‌ها به کنکور بازگردد و ما تضمین نداده ایم که اگر خوب اجرا شود، حتماً ادامه پیدا کند، بلکه ممکن است برگشت بخورد. در مجموع باید دقت شود که هم در اجرا و هم در بحث راهبری و نظارت اتفاق خوبی انجام شود و اگر به خوبی اتفاق افتد، برآورد این است که می‌توان تصمیم گرفت بعد از پنج سال کنکور و آزمون تستی را حذف کرد.