روزنامه خراسان
1402/02/07
گنجینه 354 ساله «عباسقلیخان» در مشهد
جواد نوائیان رودسری – 25 فروردین سال 1376 است، حدود 26 سال قبل؛ در پایینخیابان مشهد، یکی از قدیمیترین گذرگاههای شهری تمامِ ایران، تکاپو و جنب و جوشی برپاست. قرار است یکی از مهم ترین پروژههای حفظ میراث فرهنگی تاریخ ایران اجرا شود؛ انتقال سَر در قدیمی مدرسه کهن سال عباسقلیخان. طرح توسعه حریم حرم و تعریض فضای بیرونی ضلع شرقی بارگاه منوّر ثامنالائمه(ع)، نیاز به این جابهجایی را ضروری میکرد. اسباب این اقدام کمسابقه، طی یک ماه قبل از آن، با مساعدت مسئولان مربوط و آستانقدس رضوی فراهم شد. روز بعد، روزنامه خراسان با هیجان در صفحه یکِ خودش تیتر زد: «برای اولین بار در ایران به منظور حفظ یک اثر اسلامی – تاریخی / سر در مدرسه عباسقلیخان مشهد جابه جا شد» با این حال، آنچه سرگذشت این مدرسه علمیه دیرپا را جذاب میکند، فقط اجرای نخستین عملیات جابهجایی یک اثر تاریخی در ایران نیست؛ مدرسه عباسقلیخان تاریخی پر فراز و نشیب دارد، با اتفاقات و رویدادهای مختلف که نقل همه آن ها در یک نوشتار مختصر نمیگنجد، اما میشود به اجمال درباره گذشته این مدرسه که حالا 354 ساله است، مطالبی گفت و نوشت تا دست کم اهالی مشهد بدانند که در شهرشان چه گوهرهای ذیقیمت، اما ناشناختهای وجود دارد. عباسقلیخان کیست؟ نام مدرسه عباسقلیخان، یادآور بانی این بنای فاخر است؛ عباسقلیخان شاملو، بیگلربیگی خراسان در عهد سلطنت شاه سلیمان صفوی. بیگلربیگی یا به معنای بهتر «امیرِ امیران»، عنوانی سیاسی و نظامی بود که ظاهراً از قرن هفتم تا دوازدهم قمری، در دربار اُمرا و سلاطین ایران رواج داشت. در دوره عباسقلیخان شاملو، این عنوان را به حاکم و فرمانده نظامی ایالتهای بزرگی همچون خراسان میدادند. عباسقلیخان وابسته به طایفه شاملو، یکی از هفت طایفه قزلباش بود که در هسته اولیه ارتش صفویان حضور داشتند. اعضای این طایفه، اصالتاً از ایلهای تُرکنژاد «اوغوز» بودند که در منطقه شامات (حدود سوریه امروزی) زندگی میکردند و به همین دلیل، به «شاملو» شهرت یافتند. عباسقلیخان یکی از برجستهترین افراد این طایفه و از معتمدان دربار صفوی بود که مدت 34 سال و طی دوران سلطنت سه فرمانروای صفوی (شاه صفی، شاه عباس دوم و شاه سلیمان) بیگلربیگی خراسان و حاکم هرات بود. 34 سال دوام آوردن در دستگاه حکومت صفوی، خود به یک معجزه شبیه است و از سیاستورزی مدبّرانه و نفوذ عباسقلیخان در بدنه حاکمیت وقت خبر میدهد. کافی است بدانید که در این دوره، فرمانروایان صفوی به اندک بهانهای، دستور قتل صادر میکردند. گزارش شاردن درباره اقدامات سبعانه شاه صفوی واقعاً تکان دهنده است؛ وی گزارش میدهد که شاه سلیمان، تنها به دلیل تأخیر چند دقیقهای یکی از درباریان، دستور قطع سر وی و کَندَن پوستش را صادر کرد! به همین دلیل میگوییم که دوام آوردن عباسقلیخان شاملو در چنین فضای سیاسی دهشتناکی، به معجزه شباهت دارد. همت عالی برای امری متعالی عباسقلیخان، چنان که رسم حاکمان و سیاستمداران آن دوره بود، به فعالیتهای عمرانی اهتمامی تمام داشت. برخی معتقدند که این رویکرد، به ویژه در دوره شاه سلیمان صفوی، به واسطه علاقه و توجه فرمانروای صفویه به امور عمرانی بودهاست؛ نمونههایی از بناهای دوران حکومت وی در مشهد، مانند مصلای شهر، بیرون دروازه قدیم پایینخیابان و مدرسه علمیه نوّاب در ابتدای بالاخیابان، همچنان باقی است. با این حال، در باره عباسقلیخان میتوان این استثنا را قائل شد که رغبت او، بیشتر از سر ارادت به دیانت و ساحت مقدس حرم رضوی بودهاست تا تمکین از مشی مافوق؛ گواه ما بر این مدعا، گستره موقوفات و تلاشهای عامالمنفعه او، نه فقط در مشهد، بلکه در شهرهای بزرگ خراسان آن روز، مانند هرات است. عباسقلیخان، افزون بر مدرسه مشهورش و موقوفاتی که برای اداره احسن آن در نظر گرفته، سلسله موقوفات دیگری نیز دارد که او را در زمره واقفان برجسته آستانقدس رضوی قرار دادهاست. به طور مثال میتوان به یکی از وقف نامههای او، متشکل از 72 مِلک در مشهد، باخرز، جام، هرات، فراه و بادغیس اشاره کرد که عواید موقوفههای آن، برای «روشنایی و خوشبو کردن حرم»، «مواجب حُفّاظ و یک خادم و مشعلدار و فرّاش»، رسیدگی به امور «فقرا و مستمندان»، «ضرورات روضه عرش درجه» و تهیه «بخور و زغال و مواجب جاروبکش» در نظر گرفته شدهاست. عباسقلیخان، در باره موقوفات مدرسهاش در مشهد نیز بسیار سخاوتمندانه عمل کرده است. کیوان لؤلؤیی در مقاله «مدارس چهار ایوانی خراسان» به این رویکرد سخاوتمندانه اشاره میکند و مینویسد: «به قولی املاک موقوفه آن [مدرسه] از بیرون دروازه شرقی مشهد تا هرات امتداد داشتهاست.» با این حال، امروزه بخش مهمی از عواید این موقوفهها در اختیار مدرسه نیست و صرف مقصود واقف نمیشود؛ زندهیاد دکتر عبدالحسین نوائی، در مقاله «مدرسه عباسقلیخان مشهد» (مجله: وقف، میراث جاودان، شماره 50) در اینباره مینویسد: «عواید موقوفات وی (عباسقلیخان) تا زمان انتزاع هرات از خراسان در دوره سلطنت ناصرالدینشاه کماکان به آستانقدس میرسیده و در مصارف مربوطه خرج میشدهاست[ اما پس از آن، جریان درآمد موقوفههایی که خارج از مرزهای ایران قرار میگرفتند، متوقف شد.]» افزون بر کرامند بودن موقوفههای مدرسه، نحوه تنظیم وقف نامه توسط واقف، خود یکی از الگوهای بسیار برجسته در این زمینهاست. عباسقلیخان در تنظیم سند وقف نامه، با باریکبینی خاصی عمل کرده و تقریباً از کنار هیچ نیازی، بیتفاوت عبور نکردهاست؛ در وقف نامه او، برای همه نیازهای طلاب، از خوراک و پوشاک و وسایل راحتی در زمستان و ... پیشبینیهای لازم انجام شده است. واقف هزینههای به کارگیری استادان، تعمیرات مدرسه و حتی هزینه روشنایی آن را با دقت بسیار زیادی تعیین میکند و از متولی میخواهد که خواست وی را مو به مو عملی کند. از آنجا که بعدها، نوادگان عباسقلیخان، نسل در نسل، متولی مدرسه بودهاند، این وقف نامه تاریخی، با جزئیات بینظیرش، امروزه در اختیار ماست و میتوان از آن درسهای فراوانی گرفت. ویژگیهای یک معماری اصیل از شناخت واقف و بانی مدرسه و نیز موقوفههای آن که بگذریم، نوبت به خودِ مدرسه، تاریخ و چگونگی ساخت آن میرسد. مدرسه عباسقلیخان، طبق کتیبه سر در آن که از جنس سنگ «هرکاره» است، در سال 1077ق ساختهشد. در کتیبه دیگر این بنا، نام شاه سلیمان صفوی به چشم میخورد که ظاهراً بنا را طبق دستور وی ساختهاند، اما این اطلاعات نمیتواند چندان قرین صحت باشد. شاه سلیمان صفوی در سال 1077ق، یعنی همان سال افتتاح مدرسه به تخت نشست و با توجه به اینکه ساخت چنین مدرسه زیبا و خاصی، چند سالی طول خواهد کشید، این احتمال قوی است که عباسقلیخان، کار ساخت بنا را در دوره شاه عباس دوم صفوی آغاز کرده و چون زمان پایان یافتن کار با مرگ وی و روی کار آمدن شاه سلیمان همزمان شده، سکه کار را به نام فرمانروای جدید زدهاست تا مبادا شائبه نافرمانی را در اذهان بیندازد. مدرسه عباسقلیخان، مانند مدرسه میرزا جعفر که ساخت آن در 1059ق به پایان رسید، دو طبقه است و برای رفاه حال طلاب، 104 حجره در آن طراحی و ساخته شده. البته در برخی منابع، تعداد حجرهها را تا حدود 84 نیز نوشتهاند که احتمالاً ریشه در تغییر کاربریها و تجمیع برخی حجرهها در برخی ادوار دارد. مدرسه عباسقلیخان، یک مدرسه چهار ایوانی است؛ نوعی الگوی معماری ایرانی اسلامی که در دوره تیموری رواج یافت و در عهد صفوی نیز مورد توجه قرار گرفت. ایوانهای بزرگ در چهار طرف بنای صحن مدرسه، معمولاً کاربری «مَدْرَس» داشتهاند. یکی از جاذبههای معماری این بنای 354 ساله، کاشیها و معرقهای چشمنواز آن است که از دوره صفویه به یادگار مانده و در ادوار گوناگون، ترمیم و تعمیر شدهاست. این کاشیها، چنانکه رسم و الگوی دوره صفوی بوده، زمینهای لاجوردی و فیروزهای دارند. طبقات مدرسه عباسقلیخان، با 12 راه پله به هم متصل میشود. این بنای نفیس و یادگار دوره صفویه در مشهد، از سال 1396، به مرکز مطالعات علوم عقلی، رشته های فلسفه و کلام تبدیل شدهاست و طلاب فاضل حوزه علمیه مشهد در آن به فراگیری علوم دینی مشغول هستند. این اثر معماری فاخر و قدیمی شهر مشهد، در 26 تیرماه 1357 ثبت ملی شدهاست.
سایر اخبار این روزنامه
استقبال سرد از نهضت ملی مسکن
گنجینه 354 ساله «عباسقلیخان» در مشهد
حریفان ایران در مسابقات کافا مشخص شدند
بهره برداری از اورژانس بیمارستان حاشیه مشهد، شاید تا پایان سال
کشف یک کارگاه بسته بندی گوشت های آلوده در مشهد
دموکرات ها روی بایدن قمار می کنند؟
نان های بی خاصیت و مضر
روایتی از مقاومت سلحشورانه زنان خرمشهر
دسانتیس، رقیب ترامپ یا معاون او و ماجرای مهره منقضی شده واشنگتن
جوادلاریجانی: رفتار مدعیان همه پرسی را در فتنه ۸۸ دیدیم
جبران ناترازی بنزینی با حذف یارانه سوخت هواپیما
جزئیات حمله مسلحانه به امام جمعه سابق زاهدان در بابلسر
شهرت جهانی گلیمهای «کاکو سفلی»