این شأن رئیس فدراسیون کشتی نیست‌

می‌گویند مؤمن باید خود را از مواضع اتهام دور نگه دارد، یعنی نباید کاری انجام دهد یا سخنی بگوید که باعث شود دیگران در خصوص او دچار فکر بد شوند یا نگاهشان به او متفاوت شود.
نزدیک به چهار سال از روزی که علیرضا دبیر، رئیس فدراسیون کشتی شد، می‌گذرد. چهار سالی که هرچند کشتی روند خوبی را سپری کرد، اما حاشیه‌های رئیس فدراسیون هرازچندگاهی نقل محافل شد، حاشیه‌هایی که این روز‌ها بیشتر از قبل هم شده و هر روز یک جریان تازه راه می‌اندازد. حرکات نسنجیده رئیس فدراسیون کشتی حالا کار را به جایی رسانده که خیلی‌ها منتظرند او حرفی بزند یا حرکتی انجام دهد و با انتشار آن حتی خوراک تبلیغاتی برای رسانه‌های معاند جور کنند.
جایگاه و شأن رئیس فدراسیون، آن هم فدراسیونی، چون کشتی به عنوان ورزش اول ایران اینقدر بالاست که هر کس در آن قرار می‌گیرد باید رفتار و کرداری در شأن آن داشته باشد و بزرگ‌منشی و پهلوانی خود را ثابت کند، اما گویا برای علیرضا دبیر به عنوان رئیس فدراسیون کشتی ایران چنین چیزی تعریف نشده و او بی‌محابا هر کاری که دلش می‌خواهد انجام می‌دهد و هرچه دلش می‌خواهد به زبان می‌آورد تا حتی برخی که با قصد و مرض در مقابل او حاضر می‌شوند هم به اهداف خودشان برسند.
هنوز حاشیه‌های نماز مستحبی رئیس فدراسیون کشتی جمع و جور نشده بود که حاشیه‌های هیئت کشتی مازندران بیرون آمد، جایی که دبیر ادعا می‌کند با مازندرانی‌ها کاملاً آشناست و حتی گویش مازنی را بهتر از آن‌ها صحبت می‌کند. همین موضوع به‌زعم یکی از حاضران مسخره کردن مردم مازندران تلقی می‌شود و کار بالا می‌گیرد و در نهایت نیز به اخراج آن خبرنگار از جلسه منجر می‌شود.


در این خصوص باید به دو نکته توجه کرد؛ اول اینکه علیرضا دبیر به عنوان کسی که همواره سعی کرده خود را متعهد و مقید نشان دهد باید خود را از مواضع اتهام دور نگه دارد و طوری حرف نزند که مورد اتهام قرار گیرد. دوم اینکه وقتی کار بالا گرفت، رئیس فدراسیون کشتی به عنوان رئیس مجمع باید خویشتنداری به خرج می‌داد و ابتدا با عذرخواهی از جمع اگر حرفش باعث برداشت بد شده بود، غائله را خاتمه می‌داد، نه اینکه خودش هم به آتش آن بیفزاید.
شاید اگر آن روز که علیرضا دبیر مقابل چشمان بهت‌زده همه به محمد پولادگر، معاون وزیر ورزش تاخت و هرچه دلش خواست به او گفت کسی پیدا می‌شد و حداقل تذکری جدی به او می‌داد امروز شاهد این نبودیم که رفتار‌های گاه و بی‌گاه او تبدیل به خوراک رسانه‌های معاند و برخی سوءاستفاده‌کنندگان داخلی شود. علیرضا دبیر در طول دوران چند ساله ریاست خود بر فدراسیون کشتی هیچگاه شأن این جایگاه را حفظ نکرده است، یک روز با نوع پوشش، یک روز با نوع برخورد و یک روز با ادبیات خاص خود و این یعنی اینکه او پس از این همه سال حضور در کشتی یا نمی‌داند در چه جایگاهی قرار دارد یا اینکه خودش را به ندانستن زده است. شاید هم اینقدر پشت گرمی و اتکا دارد که به خود اجازه می‌دهد هر کاری دلش خواست انجام دهد و هرچه دلش خواست بگوید.
آنچه در مازندران رخ داد، اتفاق تلخی بود که می‌توانست با مدیریت درست علیرضا دبیر روی ندهد، اما وقتی خود او نمی‌داند یا نمی‌خواهد بداند که در چه جایگاهی قرار دارد دیگر کاری نمی‌توان انجام داد و فقط باید تأسف خورد که شأن و جایگاه ریاست فدراسیون کشتی حفظ نشده است.