عوامل غيرسمي موجب ايجاد هراس شده است

در بند 4 اين بيانيه درخصوص علل و عوامل وقوع اين حوادث آمده است: «كلا در ايجاد يا القاي بدحالي در آموزشگاه‌هاي مختلف كشور 5 دسته از عوامل كشف شدند كه ذيلا به اختصار مورد اشاره قرار مي‌گيرند: 
4/1- بمبك بدبو: بخشي از موارد گزارش شده مربوط به استفاده از عاملي است كه به «بمبك بدبو» معروف شده است. اين عامل كه در بازار و به ‌ويژه در سكوهاي خريد و فروش اينترنتي به فراواني وجود داشت، پس از استعمال در محيط‌ها موجب پراكندن بوي نامطبوعي مي‌شود و معمولا براي شوخي و تفريح‌هاي ناسالم و نامتعارف مورد بهره‌برداري قرار مي‌گرفت.
4/2- از ديگر موارد تعمّدي، بهره‌برداري از افشانه‌هاي اشك‌آور و گاز فلفل و نظاير آن در محيط‌هاي آموزشي به قصد شيطنت، بازيگوشي، ديگرآزاري و تعطيل نمودن كلاس‌ها بوده است. در اين قبيل موارد نيز با كشف قوطي‌هاي افشانه و بازداشت عوامل استعمال آنها، التهاب در محيط آموزشي فروكش كرده است.
4/3- در موارد متعددي وجود يك عاملِ بودار در محيط يا اطراف آن موجب ايجاد هراس شده است. ازجمله مصاديقِ كشف شده كه موجب گزارش به اورژانس، آتش‌نشاني، پليس و حتي انتقال به درمانگاه شده عبارتند از: پر كردن گاز خودرو با روش‌هاي دستي و غيراستاندارد، قطع و وصل گاز شهري و نشتي مقداري گاز در محيط، آتش زدن ضايعات در زمين كنار مدرسه و انتشار دود در حياط آن، استفاده از حشره‌كش، پارك نمودن تانكر حامل ته مانده نفتا كنار يكي از دبيرستان‌ها و باز گذاشتن دريچه‌هاي روي تانكر براي عدم تراكم گاز آن و مواردي ديگر از اين قبيل.


4/4- در تعدادي از موارد مكشوفه، وجود اهداف ضدامنيتي و ضدمردمي احراز شده است. به ‌اين ترتيب كه يك يا تعدادي از شيوه‌هاي پيش‌گفته با هدفِ ايجاد ناامني يا دامن‌ زدن به انگاره ضعف امنيت در كشور، ايجاد التهاب و آشوب و اعتراض به ‌منظور فيلمبرداري و انعكاس به شبكه‌هاي فارسي‌زبان معاند يا با هدف ايجاد تجمع در مقابل آموزشگاه‌ها صورت گرفته است. عوامل اين قبيل موارد غالبا بازداشت و تحويل مرجع قضايي شدند.
4/5- عاملِ هراسِ جمعي: 
هراسِ جمعي (هيستري جمعي) شكلي از اختلال روانزاد است كه معمولا از يك نفر شروع و به سرعت در جمعي از افراد منتشر مي‌شود. اين اختلال زماني رخ مي‌دهد كه افراد يك اجتماع به ‌طور همزمان تحت تاثير يك محرك تنش‌زا واقع مي‌شوند؛ حتي در پي اين عارضه برخي علائم فيزيكي ناشي از تنش‌هاي ذهني نيز بروز پيدا مي‌كند و در حقيقت اين افراد به‌ طور ناگهاني اعتقاد پيدا مي‌كنند كه توسط يك عامل خارجي بيمار شده‌اند. اگرچه اغلب موارد هراسِ جمعي در ابتدا به عنوان مسموميت، حمله شيميايي يا بيوتروريسم تلقي مي‌شود ولي بررسي‌ها هيچ اثري از توكسين يا عامل شيميايي را نشان نمي‌دهد و در كليه موارد، مبتلايان به سرعت و بدون كوچك‌ترين عوارضي بهبود مي‌يابند.
اين عارضه نه مختص مقطع فعلي و نه منحصر به كشور ماست. نمونه‌هاي تاريخي (از تاريخ قديم و معاصر) و جغرافيايي (از قاره‌هاي مختلف جهان) و مصاديق فراواني دارد. من‌جمله در سال‌هاي 1962 و 2008 در تانزانيا؛ 1965 در انگلستان؛ 1976، 1988، 2002، 2011 در امريكا؛ 1983 در كرانه باختري؛ 1990 در كوزوو؛ 1993 در مصر؛ 2006 در پرتغال؛ 2007 در برزيل؛ 2010 در برونئي؛ 2013 در سريلانكا و 2018 در امارات.
در كشورمان نيز مصاديقي از كرمان در سال‌هاي 1365 و 1371؛ يزد در سال 1373 و سردشت در سال 1381 وجود داشته است.
نكته قابل توجه آنكه در مصاديق ايراني و جهاني علائم و عوارض مشابهي مطرح مي‌شوند. همچنين بيشترين فراواني در عامل شروع‌كننده، وجود يك بو در محيط يا ادراك بويايي غيرواقعي، شروع‌كننده ايجاد هراسِ جمعي بوده است. مكان رخداد اين پديده غالبا در مدارس بوده است. سن غالب، زير 20 سال؛ جنسيت مبتلايان به اين عارضه غالبا در دختران بوده است.
مدتي پس از آغاز رويدادهاي ماه‌هاي گذشته در مدارس كشور، تعدادي از حاذق‌ترين پزشكان و روانشناسان ايراني، فرضيه هراسِ جمعي را مطرح نمودند. بررسي‌هاي دقيق ميداني، آزمايشگاهي و معاينات باليني صحت اين فرضيه را براي تعداد قابل‌توجهي از مدارس اثبات نمود. 5- يافته‌هاي ميداني، آزمايشگاهي و نتايج بررسي‌هاي ستادي و مطالعات آماري وقايع 
5/1- در هيچ يك از يافته‌هاي صحنه‌اي و بررسي‌هاي آزمايشگاهي در معتبرترين آزمايشگاه‌هاي كشور، هيچ‌گونه ماده سمي كه قابليت ايجاد مسموميت را دارا باشد، مشاهده نشد.
5/2- به فضل الهي هيچ مورد فوتي يا عوارض جسماني مانا و بلندمدت وجود نداشته است.
5/3- در اكثر قريب به اتفاق روش‌هاي درماني اعمال شده براي مراجعيني كه اعلام بدحالي نموده و به درمانگاه‌هاي مختلف مراجعه كرده‌اند، صرفا درمان‌هايي در حدّ دريافت اكسيژن، سرم و داروهاي آرام‌بخش بوده است.
5/4- ميانگين حضور مراجعين در درمانگاه‌ها حدود دو ساعت بوده است و تعداد بسيار اندكي از آنها بستري كوتاه‌مدت شده‌اند (آن‌هم به‌دليل اضطراب).
5/5- اظهارات متفاوت دانش‌آموزان يك كلاس از مشاهدات، بوهاي استشمامي يا عوارض جسماني قابل تأمل بود (مثلا در مورد جامد، مايع يا گاز بودن مواد ادعا شده؛ رنگ مواد؛ بوي مواد؛ تنوع عوارض اعلامي و...)
5/6- حالت سرايت ادعاها از اماكن نزديك به يكديگر (عامل همجواري) به گونه‌اي كه با ادعاي بدحالي در يك كلاس، دانش‌آموزان كلاس ديگر پس از اطلاع از وضعيت آن كلاس، اعلام بدحالي كرده‌اند، درحالي كه كلاس‌هاي غيرمطلع، هيچ مشكلي را اعلام نكرده‌اند.
5/7- از نكات بسيار قابل تأمل اينكه در اكثر قريب به اتفاق موارد، ادعاي بدحالي مختص دانش‌آموزان بوده است و مصاديق بسيار نادر و انگشت‌شماري از اعلام مسموميت در كادر آموزشي يا عوامل خدماتي مدارس گزارش شده است.
5/8- «تمارض» يكي از عواملِ اثبات شده به تعداد قابل‌توجه، بوده است. در بررسي انگيزه‌هاي تمارض، سه انگيزه بازيگوشي، فرار از درس و امتحان و در موارد اندكي انگيزه‌هاي القايي ديگران، به ‌منظور ايجاد التهاب و اغتشاش دخيل بوده است.
5/9- در بررسي‌هاي ستادي و مطالعات آماري، 86% از مدارس اعلام‌كننده بدحالي، دخترانه و 14% پسرانه بوده‌اند.
5/10- از آموزشگاه‌هاي ياد شده به تفكيك مقطع تحصيلي به ترتيب: 68% مقطع متوسطه دوم، 16% مقطع ابتدايي، 15% مقطع متوسطه اول و 1% خوابگاه دانشجويي دختران بوده‌اند.
5/11- فراواني دانش‌آموزان داراي ادعاي بدحالي در استان‌هاي مختلف به ترتيب: بيشترين تعداد دانش‌آموز به‌لحاظ اعلام مسموميت استانِ خوزستان و كمترين تعداد دانش‌آموز در استانِ خراسان جنوبي بوده است.
6- نقش اردوگاه خصم در شكل‌گيري و استمرار غائله مدارس
وزارت اطلاعات در چند اطلاعيه و بيانيه‌هاي تبييني مقطع اغتشاشات، در مورد نقش رژيم تروريست امريكا و ايادي و گروهك‌هاي رنگارنگي كه به نيابت از آن رژيم در اغتشاشات پاييز گذشته به ايفاي نقش پرداختند، اطلاعات شفافي منتشر نمود. طي آن اغتشاشات، امريكا و دنباله‌روهاي اروپايي، منطقه‌اي و عمّال داخلي‌اش، گسترده‌ترين و قوي‌ترين عمليات شناختي، رواني و تروريستي را براي براندازي نظام مقدس جمهوري اسلامي به اجرا گذاشتند تا آنجا كه ابلهانه و خام‌انديشانه، نام انقلاب بر پروژه ضدملّي اغتشاش و خرابكاري و ايراني‌كشي گذاردند. اما ايستادگي سترگ ملّت ايران و رهبري حكيمانه مقام معظم ولايت فقيه (مدظله‌العالي) و هوشياري و فداكاري نيروهاي حافظ امنيت كشور، بزرگ‌ترين پروژه براندازي خصمِ وحشي و جنگ تركيبي را نقش بر آب كرد و سرمايه‌گذاري‌هاي سنگين مالي، اطلاعاتي و نيروي انساني آنها را به «هباءً منثورا» تبديل نمود.
برمبناي اطلاعات موثق، رژيم مافيايي امريكا پس از تجزيه و تحليل علل شكست بزرگ خود و تشخيص سه عامل ناكامي پروژه اغتشاشات، انتقام‌گيري از آن سه عامل را در سرلوحه اقدامات مخرب خويش قرار داد: 
الف) از پيش به نقش رهبري حكيم انقلاب در ايستادگي و بالندگي نظام، واقف و ايشان را هدف تهاجمات ناجوانمردانه خويش قرار داده بودند. اينك حمله همه‌جانبه به معظم‌له و متهم‌سازي ايشان را در كليه مسائل و رويدادهاي كشور، درصدر توطئه‌هاي خويش قرار دادند.
ب) عدم همراهي قاطبه ملّت با عوامل اغتشاشات پاييز را از دلايل عمده ناكامي آن پروژه تحليل نمودند. بنابراين «خلق غائله‌اي ديگر كه توده مردم را به ستوه آورد و به اعتراض وا دارد» در اولويت اقدامات شيطاني آنها قرار گرفت.
ج) هوشياري، پايمردي، اشراف و فداكاري نيروهاي حافظ امنيت كشور را از دلايل موثر در مهار جنگ همه‌جانبه و تركيبي يافتند؛ لذا اين‌بار همان مولفه اقتدار نظام يعني امنيت و نيروهاي حافظ آن را به عنوان هدف خاص خويش قرار دادند.
در اين خصوص مواردي به اختصار مورد اشاره قرار مي‌گيرند: 
6/1- همزمان با پروژه اغتشاشات پاييز 1401، نشانه‌هايي از تلاش عوامل دشمن براي هدف قرار دادن دانش‌آموزان (به ‌ويژه دختران) و به تعطيلي كشاندن مدارس ملاحظه شد. به عنوان مثال در تاريخ ششم آذر ماه 1401 و سه روز پيش از ادعاي مسموميت در مدارس قم، يكي از حساب‌هاي كاربري فعال ضدانقلاب، چگونگي تعطيلي مدارس از طريق توليد و انتشار بوي نامطلوب را ذيل پروژه‌اي به نام «راهكاري براي به اعتصاب كشاندن مدارس و ادارات» آموزش داده است. پس از آن يكي از حساب‌هاي كاربري حامي رژيم صهيونيستي خط «نفرستادن دانش‌آموزان به مدرسه» را ترويج كرده است. حساب كاربري ديگري از حاميان رژيم صهيونيستي، صبح روز نهم آذر ماه (روز اولين حادثه اعلامي استان قم) متني تهديدآميز منتشر و در آن متن به اقدامات دختران دبيرستاني محله خاصي در قم اشاره كرده و در همان روز آن را براي حساب كاربري «اسراييل به فارسي» و ديگر كانال‌هاي مورد بهره‌برداري رژيم صهيونيستي ارسال كرده بود. 
بررسي‌هاي بعدي نشان دادند كه از تير ماه 1401 دو كانال و صفحه مشخص مبادرت به ارتباط‌گيري و شبكه‌سازي در ميان تعدادي از دانش‌آموزان مدارس اعلام‌كننده بدحالي در قم كرده بودند. شماري از عوامل مذكور شناسايي و پس از اثبات و مستندسازي ارتباط آنها با حساب‌هاي كاربري يادشده و نقشي كه در ترويج دروغ مسموميت ايفا كرده بودند، با حكم مرجع قضايي ذي‌ربط بازداشت شدند. ادامه تحقيقات نشان داد كه شبكه امريكايي- صهيونيستي موسوم به «بنياد دفاع از دموكراسي‌ها» در تاريخ 25 شهريور 1401، خط «نفرستادن دانش‌آموزان به مدرسه» را دنبال كرده است. در مصداقي ديگر در اواخر مهر ماه، اشاره مستقيم عوامل دشمن به «مسموميت دانش‌آموزان دختر بدون گذاشتن رد آشكار» در يكي از اتاق‌هاي خصوصي ضدانقلاب در كلاب‌هاوس كشف گرديد.