داوري درباره ديگران (۲)

سيد عطاءالله مهاجراني
 چرا به قول فردوسي، به شيوه «سخن گفتن خوب و آواي نرم» سخن نگوييم؟
يكي از سنت‌هاي ناشايست ما به عنوان ايراني، مسلمان يا شرقي اين بوده و همچنان هست كه خودمان را مركز عالم و آدم و خردمندي و تشخيص درست تلقی مي‌كنيم. ديگران هستند كه راه را اشتباه مي‌روند، خردمندانه تصميم نمي‌گيرند و ...  سعدي در باب هشتم گلستان در آداب صحبت سروده است: 
گر از بسيط زمين عقل منعدم گردد
گمان نبرد هيچكس به خود كه نادانم!
نياكان و گذشتگان ما براي «صحبت» آدابي قائل بودند. شيوه سخن گفتن انسان با پدر و مادر، با كودكان، با همسايه و حتي غيرمسلمانان، همه انديشيده شده و سنجيده بود. چنانكه در گلستان سعدي در همين «باب آداب صحبت» نكات بسيار لطيف و عميقي ديده مي‌شود. در دانشنامه حديث بحارالانوار، سه جلد ۷۲ و ۷۳ و ۷۴ درباره آداب معاشرت و سلوك اجتماعي است. مثلا اگر فردي كه اهل كتاب است با شما رويارو شد، چگونه با او معاشرت كنيم. سلام را چگونه پاسخ دهيم. با پيران قوم چگونه رفتار كنيم؟! علامه مجلسي از كتاب امالي شيخ طوسي از پيامبر اسلام صلوات‌الله عليه روايت كرده است كه «بجلوا المشايخ، فان من إجلال‌الله تبجيل المشايخ» (۱)  پيران خود را باشكوه و شايستگي بزرگ داريد، رفتار و تبجيل پيران در حقيقت نشانه جلالي است كه ما براي خداوند قائليم.  موضوع اين مقاله البته درباره شيوه رفتار و واكنش‌هايي است كه نسبت به سخنان شب ۲۱ ماه مبارك رمضان شيخ حسين انصاريان اتفاق افتاد، اما همين روزها هم ديديم كه شيخ مهدي كروبي كه آيت حافظه، آن هم در كوچه باغ‌هاي پر پيچ و خم خاطرات دور و دراز است، متهم به آلزايمر شد كه البته روزنامه اعتماد به شايستگي از عهده پاسخ منطقي و متين بر آمد. اين رفتار‌ها، دلايل و علل گوناگون دارد.  ادامه در صفحه 8