وقتی سرمربی تیم ملی خود را محدود می‌کند!

کمتر از دو ماه قبل بود که تکلیف نیمکت تیم ملی فوتبال روشن شد و قلعه‌نویی با وجود مخالفت اولیه بار دیگر سکان هدایت تیم ملی را به دست گرفت. انتخابی که تصور می‌شد حسن ختامی باشد بر حاشیه‌های تیم ملی و استارتی برای آماده‌سازی جهت حضور در جام ملت‌های آسیا. برخلاف تصورات، اما داستان‌های جنجالی و پرحاشیه تیم ملی حتی بعد از مشخص شدن تکلیف سرمربی نیز به نقطه پایان نرسید و همچنان ادامه دارد.
بعد از هفته‌های متمادی حالا روندی که برای انتخاب سرمربی طی شده بود برای انتخاب دستیاران قلعه‌نویی نیز عیناً در حال تکرار است! از بازی با نام‌های مختلف گرفته تا تأکید بر استفاده از کمک‌های خارجی برای تقویت کادر فنی و دست‌آخر انتخابی که با هیچ یک از معیار‌های لازم همخوانی ندارد.
انتخاب کمک‌مربی در هر تیمی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. دستیاران در واقع حکم پله فرار در ساختمان را دارند که به وقت بحران کارگشا هستند، از این‌رو انتخاب آن‌ها باید با وسواس خاصی انجام شود تا بتوانند به وقت لزوم به لحاظ فنی کارگشا باشند. به همین دلیل هم گاهی شاهد آن هستیم که دستیاران مربیان در تیم‌های بزرگ و مطرح نفراتی هستند که در صورت لزوم می‌توانند آلترناتیو سرمربی باشند یا در صورت اخراج یا عدم ادامه همکاری، جای او را در تیم بگیرند، چراکه به لحاظ فنی هیچ چیزی از سرمربی تیم کم ندارند که اگر غیر از این باشد، نمی‌توانند در تنگنا‌های فنی گره از کار سرمربی باز کنند و کمکی برای او جهت فرار از مشکلات باشند. مسئله‌ای که در فوتبال ایران کوچک‌ترین اهمیتی بدان داده نمی‌شود، به‌طوری‌که نه فقط امروز که در طول ادوار مختلف همواره شاهد انتخاب‌هایی بودیم که هیچ توجیه منطقی نداشته‌اند.
فوتبال ایران مربیان باتجربه کم ندارد. مربیانی که بی‌شک نشستن روی نیمکت تیم ملی برایشان افتخار بزرگی است، حتی اگر قرار باشد به عنوان نفر دوم یا سوم (کمک مربی) باشد. با این وجود سال‌هاست که شاهد کج‌سلیقگی محض در انتخاب دستیاران سرمربی در تیم ملی فوتبال ایران هستیم، به‌طوری‌که به نظر می‌رسد انتخاب دستیار در تیم ملی فوتبال ایران بیشتر رفع تکلیف است تا تقویت کادر فنی که اگر اینطور نبود باید شاهد حضور افرادی باتجربه و کاربلد در کنار سرمربی تیم باشیم، نه نفراتی که یا تجربه‌ای برای نشستن روی نیمکت تیم ملی فوتبال ایران ندارند یا اگر اندک تجربه‌ای هم دارند با ناکامی همراه است.


قلعه‌نویی هم مانند دیگر سرمربیان تیم ملی انتخاب‌هایش نه فقط هیچ چنگی به دل نزد که انتقاد‌های بسیاری را هم به دنبال داشت، چه زمانی که آندرانیک تیموریان را فراخواند و چه وقتی که دست روی حمید مطهری گذاشت. گزینه‌هایی که نه فقط وزنه قابل توجهی برای نیمکت تیم ملی نیستند که در زمان بحران نیز نمی‌توانند کمکی برای امیر قلعه‌نویی باشند از آن جهت که تجربه لازم و کافی را در این زمینه ندارند.
استفاده از امثال تیموریان و مطهری در کنار مربیان خارجی می‌تواند به معنای آینده‌نگری و تربیت نیروی جوان باشد، اما امیر قلعه‌نویی باید نفراتی را به عنوان دستیار انتخاب می‌کرد که بتوانند به او در مسائل فنی یاری برسانند، اما آیا تیموریان بی‌تجربه یا حمید مطهری که این فصل با قهرمان جام حذفی نتوانست نتایج قابل توجهی کسب کند این توانایی را دارند که کمکی برای سرمربی تیم ملی فوتبال ایران باشند؟
سرمربی تیم ملی در واقع با این انتخاب‌های پرحاشیه فرصت مشورت گرفتن و کمک‌رسانی را از خود گرفت و بی‌شک روزی که به لحاظ فنی دستش در پوست گردو قرار گیرد، نمی‌تواند به کمک دستیارانش دل خوش کند وقتی هیچ یک تجربه آن را ندارند که بتوانند او را از مهلکه برهانند یا حتی یاری رسانند. هرچند تمام وظیفه کمک‌های قلعه‌نویی یاری رساندن به او در زمان بحران نیست و در مسیر آماده‌سازی نیز همفکری‌های آن‌ها می‌تواند کمک شایانی باشد، اما نه وقتی سرمربی خود این فرصت را از خودش می‌گیرد.