نذری برای ایران

لیلا شوقی- مرضیه موسوی؛ شهروند آنلاین؛ برخلاف منش ساکنان استان سیستان‌وبلوچستان، اینجا آسمان بخشنده نیست. ماه‌هاست که خاک، تشنه از بارش قطره‌ای باران است. مردم با اینکه می‌دانند امیدی بیهوده را انتظار می‌کشند، اما دست از خاک‌شان برنمی‌دارند و چشم به برهوتی دوخته‌اند که روزگاری بزرگ‌ترین مرکز کاشت گندم در کشور بود.

گرما که به اوج خود می‌رسد، سروکله کاروان‌های نذر آب هم پیدا می‌شود. 20سالی از شروع خشکسالی در استان‎های جنوب و جنوب‌غربی کشور می‌گذرد و تغییرات اقلیمی، هر سال شهرها و روستاهای تازه‌ای را در کشور درگیر تنش‌های آبی می‌کند. از همین‌جا بود که قصه «نذر آب» شروع شد؛ بهانه‌ای برای سیراب کردن کام تشنه مردم مناطق محروم و درگیر تنش‌های آبی.

از پنج سال پیش تا‌کنون، این طرح داوطلبان و خیران را به روستاها و مناطق محروم کشانده است تا علاوه بر پروژه‌های تامین آب، بخش کوچکی از مشکلات معیشتی و بهداشتی این مناطق را برطرف کنند. قرعه آخرین پروژه نذر آب در پنجمین سال اجرای آن هم به نام شهرستان «خاش» درآمد.



مردم محلی می‌گویند که بعد از سال‌ها، روی کاکل تفتان برف نشسته. با دست، قله‌ای را نشان می‌دهند که بخش‌هایی از آن سفید است. در میان غبار و ریزگردهایی که همیشگی شده، آفتابی که تیغش چشم را می‌سوزاند و زمین برهوت خبر نشستن برف روی قله تفتان، دل‌شان را به آینده روشن کرده است. به روزهایی فکر می‌کنند که هامون دوباره پر آب شود، زمین‌های ترک‌خورده از خشکسالی، سخاوتمندانه گندم سبز به آنها بدهند و صدای شادی بچه‌ها از روستاهایی که حالا متروکه شده دوباره به گوش برسد.

روایت آنچه این سال‌ها در شهرستان خاش می‌گذرد، حکایت تمام روستاها و شهرهایی است که با خشکسالی دست‌وپنجه نرم می‌کنند،  البته حکایت همه پنج‌سالی که پای داوطلبان هلال‌احمر به این مناطق باز شده.

داوطلبان جمعیت هلال‌احمر استان تهران، مجری طرح نذر آب در استان سیستان‌وبلوچستان و شهرستان خاش می‌شوند. 2500بسته معیشتی و بهداشتی را آماده ارسال به روستاهای هدف کرده‌اند و گروهی دیگر از داوطلبان هم مشغول بار زدن تانکرهای آبرسانی برای ارسال به روستاها هستند. ویلچرها پشت خودروهای هلال‌احمر جا می‌گیرند تا به خانواده‌هایی برسند که از قبل شناسایی شده‌اند. تنورهای گازی می‌روند تا زندگی و معیشت خانواده‌ها را گرم کنند و نان‌رسان سفره‌هایشان باشند. تیم‌های پزشکی هم آماده می‌شوند تا روزهای فشرده و پرکاری را با ویزیت رایگان مردم این مناطق، تجربه کنند.

 

فرصت کوتاه درمان

تیم‌های پزشکی در مرکز درمانی شهرستان خاش مستقر شده‌اند. نزدیک این مرکز، شلوغی جمعیت و رفت‌وآمد خودرو‌ها به چشم می‌آید. مردم روستاهای اطراف که خبر استقرار تیم‌های درمانی در خاش را شنیده‌اند، خودشان را به این مرکز می‌رسانند.

«مهربان»، بچه‌ای را در بغل گرفته و دست دختری دیگر را در دست دارد. لباس سوزن‌دوزی شده‌اش از زیر چادر پیداست. چهره آفتاب‌سوخته‌اش شباهت دوری به زنی 17ساله دارد.

فرزند کوچکش بعد از دو ماه از پایان سرماخوردگی، هنوز علائم این بیماری را دارد و مهربان او را آورده تا متخصص گوش‌وحلق‌وبینی کودکش را ویزیت کند. پزشک بعد از معاینه کودک، از مهربان می‌خواهد که خودش نیز به پزشک زنان که همراه کاروان به خاش آمده مراجعه کند. او با لهجه بلوچی می‌گوید: «تابه‌حال پیش متخصص زنان نرفته‌ام.»

دکتر «نامی» متخصص زنان است. او از نخستین طرح ملی نذر آب با هلال‌احمر تهران همراه بوده و می‌گوید: «کار در مناطق محروم بسیار با کار کردن در مطب تفاوت دارد. زنانی در اینجا به ما مراجعه می‌کنند که تا‌کنون هیچ مراجعه‌ای به متخصص زنان نداشته‌اند. برخی از آنها حتی در دوران بارداری و زایمان هم به پزشک مراجعه نمی‌کردند. در روستاهای پراکنده سیستان‌وبلوچستان دسترسی به وسایل نقلیه و رفتن به مرکز درمانی کار سختی است و هر کسی از این امکان برخوردار نیست. خانه‌های بهداشت و مراکز دولتی حتی اگر وجود داشته باشند هم معمولا پزشکی در آن مستقر نیست.»

نازایی از مهم‌ترین دلایل مراجعه زنان به این پزشک است. او در این‌باره ادامه می‌‌دهد: «در سیستان‌وبلوچستان با ازدواج‌های زودهنگام مواجه هستیم. مشکلات بهداشتی و اقلیمی در این مناطق هم مزید بر علت شده تا مشکلات باروری به چالشی برای زنان تبدیل شود.»

 

دردهای انباشته

مشکلات گوارشی، سنگ کلیه و بیماری‌های عفونی همگی میراث سال‌ها خشکسالی در سیستان‌وبلوچستان است. دکتر «داوود بهرامی»، متخصص داخلی که کاروان سلامت هلال‌احمر تهران را در خاش همراهی می‌کند، می‌گوید: «اگر در این شهرستان متخصص مقیم داشتیم، این همه درد روی هم انباشته نمی‌شد و بیماری‌های گوارشی و عفونی حاد کمتر می‌شد. اغلب مراجعان از دردهای کلیوی و بیماری‌های گوارشی شکایت داشتند. با این وضعیت آب و شرایط اقلیمی این مشکلات هم رخ می‌دهد و باید برای آن فکری کرد.»

او از تاثیر خشکسالی بر همه جنبه‌های زندگی ساکنان این مناطق  که بهداشت، سلامت جسمانی، آموزش، امنیت و… را متاثر می‌کند،  می‌گوید: «همیشه این شعار را شنیده‌ایم که «آب، مایه حیات است!» اما وقتی به مناطق درگیر خشکسالی می‌آییم تازه اهمیت و عمق این موضوع را درک می‌کنیم. کم‌آبی و خشکسالی فقط معیشت و کشاورزی را تحت‌تاثیر قرار نمی‌دهد بلکه در سبک زندگی و هر موضوع دیگری اثرگذار است. به همین‌خاطر است که در نذر آب همراه کمک‌های معیشتی و اقدامات مرتبط با تامین آب، باید به‌دنبال کمک‌های دیگر مثل پزشکی و درمانی و بهداشتی هم باشیم.»

 

کاروان شادی، سیستم آبرسانی

ماشین باید به بیراهه برود، از بین تپه‎ها و راه خاکی مسیری را بپیماید تا به روستا برسیم. از تپه که پایین می‌آییم، کپرها خودشان را نشان می‌دهند. در دامنه کوهی سیاه، روستای «سیاه‌پر» قرار دارد؛ جایی که در آن 18خانواده، در کپرها زندگی می‌کنند.

دو حمام، دو سرویس بهداشتی و یک مدرسه تازه‌ساز را، یک سالی می‎شود که خیرین در روستا ساخته‌اند. پیش از این، مدرسه، سرویس بهداشتی و حمامی وجود نداشت. روی پشت‌بام همه کپرها پنل‌های خورشیدی دیده می‌شود. پنل‎هایی که تنها ظرفیت روشن کردن یک لامپ را دارد و هدیه دست خیرین است. کمی دورتر از اجتماع کپرها، دود از تنوری بلند می‌شود. این تنها تنور روستاست که همه اهالی آنجا نان می‌پزند.

صدای خنده و شادی می‌پیچد در دشت ساکت. تیم‌های سحر از راه رسیده‌اند و با بچه‌ها بازی می‌کنند. پسرها دو گروه شده‌اند و مسابقه طناب‌کشی دارند، آن طرف‌تر «طیبه حاجی‌زاده»، یکی از اهالی تیم سحر درون یکی از کپرها، بلندخوانی دارد و برای بچه‌ها داستان یک فیل رنگی را تعریف می‌کند. بچه‌ها با اشتیاق به قصه گوش می‌کنند.

طیبه می‌گوید که دو سال قبل، به همین روستا آمده بود و حالا خوشحال است که کیفیت زندگی آنها بهتر شده است، او تعریف می‎کند: «برنامه‌های فرهنگی که دو سال پیش داشتیم، هنوز در ذهن بچه‌هاست و چیزهای خیلی زیادی یاد گرفته‌اند. قصه‌خواندن و گوش کردن به داستان‌ها، بازی گروهی، سرگرم شدن با وسایل ساده و در دسترس و… ازجمله تمرین‌هایی بود که چند سال پیش در همین روستا انجام دادیم و حالا بچه‌ها آنها را بلد هستند.»

وقت ترک کردن روستاست. خودرو که حرکت می‌کند، بچه‌ها خندان می‌دوند به‌دنبال خودرو و دست تکان می‌دهند. حالا در دستان همه‌شان پر از هدیه‌هایی است که گروه به آنها داده‎اند. چشم‌های همه‌شان از شادی برق می‌زند.

 

آب لوله‌کشی به کهنوک رسید

روستای «کهنوک» منتظر رویداد بزرگی است که قرار است با حضور رئیس سازمان داوطلبان رقم بخورد. اهالی روستا دور هم جمع شده‌اند تا مراسم کوچک کلنگ‌زنی را از نزدیک ببینند. لوله‌کشی آب به روستا، همین اتفاق بزرگ و مهم برای اهالی است که با کمک خیران و داوطلبان هلال‌احمر رقم خورده است. اهالی روستا که با وجود مشکلاتی مثل نبود آنتن موبایل، نبود برق و… هیچ امیدی به دسترسی آب لوله‌کشی نداشتند حالا خوشحال و پرامیدند. تا پیش از این آب را باید از تنها شیر آب روستا برمی‌داشتند یا از هوتک‌هایی که هر آن جان بچه‌ها را به خطر می‌انداخت.

 

پنجمین سال

پنج سال پیش، نذر آب افتتاح شد. زمانی که اصطلاحی به نام «تغییر اقلیم» هنوز به گوش بسیاری از شهروندان ناآشنا بود؛ شهروندان استان‌های هرمزگان، خوزستان، بوشهر، کرمان، خراسان جنوبی و سیستان‌وبلوچستان اما مدت‌ها بود که با این پدیده دست‌وپنجه نرم می‌کردند.

همان زمان، فعالیت طرح نذر آب در این استان‌ها شروع شد. امروز اما مسأله تغییر اقلیم، موضوعی فراگیر شده است. به‌طوری که حالا تقریبا در همه شهرهای کشور، طرح نذر آب اجرا می‌شود. در پنجمین سال، این طرح در 100روستا برگزار شد. امسال فقط در کنار مسأله آبرسانی، ارائه خدمات درمانی با حضور حدود ۶۵۰ نفر از کادر درمان و ارائه ۳۱ هزار خدمات پزشکی انجام شد که هزینه این خدمات بالغ بر ۲۸ میلیارد تومان است، کمکی که با همراهی خیرین و پزشکان داوطلب در قالب نذری برای همه مردم ایران انجام می‎شود.

// انتهای پیام