اما و اگرهای دلارزدایی از اقتصاد
پیمان مولوی
اقتصاددان
دلار زدایی را باید به دو لحاظ توضیح داد؛ در دیدگاه اولیه ما کاهش ارزش دلار را میتوانیم محتمل بدانیم و تا سال ۲۰۵۰ میتوان متصور بود و در سطح جهانی ما شاهد نظام چندقطبی ارزی خواهیم بود،اما اگر دیدگاه این باشد که باید پای دلار را به طور کلی از اقتصادمان حذف کنیم ، این تصور غلط است و میتواند آسیب رسان به اقتصاد کشور باشد. دغدغه اصلی کشور حالا کنترل تورم است، تا زمانی که ما تورم ۴۵ الی ۶۰ درصدی داشته باشیم فرقی نمیکند ارز دلار در جریانات اقتصادی کشور گردش و محوریت داشته باشد یا یوآن و یا هر ارز دیگری. کاهش تورم است که ارزش ریال را احیا میکند. برنامههای رییس محترم بانک مرکزی باید حول محور این موضوع باشد. باعث تاسف است که کشوری، چون ایران یک دهم درصد اقتصاد جهانی را شامل میشود؛ زمانی که برای مثال ما تورم را به پنج درصد در سال کاهش دهیم آنگاه ارزش ریال و اقتصادمان در سطح جهانی رشد مییابد. وقتی به صورت جهانی قیمت مواد اولیه و فرآورههای وارداتی بالا میرود و شاخصهایی همچون CRB index و شاخص بازارهای کالای جهانی افزایش میباید به جز اعمال راهکارهای اعطای یارانهای و حمایتهای این چنینی این سیاست حذف دلاری را در اقتصاد داخلی رواج داد. اگر برفرض دلار به طور کلی هم نابود بشود، چنانچه تورم در اقتصاد کشور با نرخ رشد چنینی وجد داشته باشد هیچکدام از موضوعات مطرح شده نمیتواند موثر باشد. اینطور نیست که بگوییم ارزش ریال با حذف دلار احیا میشود، شاخص هایی، چون CRB INDEX را از هیچ اقتصادی نمیتوان قطع کرد. بازار سرمایه ما بخشی از بازار است و نه تنها بازار سرمایه بلکه مابقی بازارها هم تحتالشعاع این موضوع هستند و دچار تحولاتی میشوند. ما از رابطه علت و معلولی در سطح جهانی صحبت میکنیم، که اگر از بین برود لطمه به تمامی صنایع کشور خواهد زد، برای مثال در صنعت پتروشیمی ما چیزی جز شاخص جهانی نداریم یا برای کشف قیمت ما نیاز مبرم به تعامل در سطح جهانی داریم و نمیتوانیم اقتصاد کشورمان را از جهان جدا کنیم. دلار از اقتصاد جهانی حذف شدنی نیست، بلکه ارزش آن است که میتواند کاهش یابد. حذف دلار از اقتصاد کشور به معنای فاصله گرفتن از اقتصاد جهانی و در درنهایت لطمه به اقتصاد کشور است.