داستان رازآلود 3 معمای جنایی

سیما فراهانی _ شهروندآنلاین| در ادامه مجرمی که در بازداشت به سر می‌برد به طرز مشکوکی بعد از خوردن غذا حالش بد شد و جان باخت. هم‌اکنون تیم جنایی تمرکز خود را روی این سه پرونده گذاشته‌اند تا بتوانند تکه‌های پازل را به‌هم بچسبانند و این سه پرونده را به سرانجام برسانند.

راز مرگ خانم دکتر

نخستین ماجرا، به مرگ یک خانم دکتر در شمال تهران برمی‌گردد. این دختر جوان، پزشک عمومی بود. او با پدر و مادرش زندگی می‌کرد. ظهر روز جمعه وقتی پدر این دختر جوان به خانه‌شان رفت، با صحنه تلخی مواجه شد. او دخترش را دید که روی زمین افتاده است. بلافاصله با اورژانس تماس گرفت. نیروهای امدادی وقتی رسیدند، مرگ این دختر را تایید کردند. بلافاصله پلیس نیز در جریان ماجرا قرار گرفت و به همراه بازپرس کشیک جنایی در محل حاضر شدند. آنها تحقیقات خود را در این خصوص آغاز کردند. پدر این دختر درحالی‌که به‌شدت شوکه شده بود، به ماموران پلیس گفت: «دخترم پزشک عمومی بود و همیشه سرش به کارش گرم بود. با کسی اختلاف و دشمنی نداشت. هیچ مشکلی هم در زندگی‌اش وجود نداشت. دختر سرزنده و شادی بود و هنوز هم باورم نمی‌شود که جانش را از دست داده است.»

به دستور بازپرس جنایی، از آنجایی که علت دقیق مرگ مشخص نبود، جسد به پزشکی قانونی منتقل شد تا با روشن شدن زوایای پنهان این ماجرا، تحقیقات روی این پرونده تکمیل شود.

کشف جسد یک کوهنورد حرفه‌ای

پرونده بعدی مربوط به کوهنوردی حرفه‌ای است. او صبح جمعه‌گذشته برای کوهنوردی به بام تهران رفت. آن هم درحالی‌که اصلا حال و روز خوشی نداشت. در نهایت جسد او را در میان صخره‌های اطراف بام تهران پیدا کردند. وقتی پلیس در جریان ماجرا قرار گرفت، بلافاصله تحقیقات خود را در این خصوص آغاز کرد. آنها در ابتدا به سراغ دوست صمیمی این کوهنورد رفتند. دوستش بود که جسد این کوهنورد را پیدا کرده و موضوع را به پلیس اطلاع داده بود.

او در تحقیقات به پلیس گفت: «امیر کوهنوردی حرفه‌ای بود. تقریبا هر هفته به کوهنوردی می‌رفت و با این کار، حالش خوب می‌شد. هر بار که حالش گرفته بود باز هم به کوهنوردی می‌رفت. تمام عشق و علاقه امیر، کوهنوردی بود. امروز صبح نیز به من پیام داد و گفت که اصلا حالش خوش نیست. کمی با من درد دل کرد. حالش گرفته بود. مدتی بود که مشکلات زیادی داشت. به من گفت به بام تهران می‌رود تا کمی حال‌وهوایش عوض شود. اتفاقا من هم او را تشویق کردم که به کوهنوردی در بام تهران برود تا شاید حالش بهتر شود. او حتی برایم لوکیشن فرستاد تا من هم بروم.

من هم نمی‌خواستم او را تنها بگذارم، برای همین بلافاصله به آنجا رفتم تا با هم باشیم، اما او را پیدا نکردم. هرچه با او تماس گرفتم، برنمی‌داشت. تااینکه پس از کمی گشت‌زنی در آن اطراف، ناگهان جسدش را در میان صخره‌ها پیدا کردم. هنوز هم شوکه‌ام و نمی‌دانم که چه بلایی سر امیر آمده است.»

با این اظهارات، جسد این کوهنورد نیز برای تکمیل تحقیقات و مشخص شدن علت اصلی مرگ، به پزشکی قانونی منتقل شد. بازپرس کشیک جنایی دستور تحقیقات بیشتر در این خصوص را صادر کرد.

ماجرای مرگ یک بازداشتی

یک بازداشتی در یکی از بازداشتگاه‌های پلیس، به طرز مشکوکی جان باخت و پرونده‌ معمایی دیگری را در 24ساعت گذشته، در مقابل بازپرس کشیک جنایی قرار داد. ماجرا از این قرار بود که روز جمعه خبر رسید، مجرمی که به اتهام حمل مواد‌مخدر و قمه دستگیر شده است، در بازداشتگاه جان خود را از دست داده است. بلافاصله موضوع در دستور کار ماموران پلیس قرار گرفت و تلاش در این خصوص آغاز شد.

بازپرس کشیک جنایی به همراه کارآگاهان پلیس آگاهی در محل حاضر شدند. آنها از هم‌بندی‌های این مجرم تحقیق کردند. یکی از آنها به پلیس گفت: «صابر حالش خوب بود. هیچ مشکلی هم نداشت. اتفاقا با کسی هم درگیر نشد. ما با هم غذا خوردیم. ساعتی بعد ناگهان بی‌دلیل حالش به‌هم خورد. روی زمین افتاد و دیگر نفس نمی‌کشید. خیلی ترسیدیم و موضوع را اطلاع دادیم. بلافاصله نیروهای اورژانس رسیدند و او را احیا کردند. ولی صابر وقتی به بیمارستان رسید، جان خود را از دست داد. هنوز هم نمی‌دانیم که چرا جان باخت. او حالش خوب بود. بار چندمش بود که به زندان می‌افتاد. برای همین ترس و استرسی هم نداشت. ما هم نمی‌دانیم چرا به این حال افتاد.»

با این اظهارات، بازپرس دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی را صادر کرد و هم‌اکنون تحقیقات درخصوص این پرونده جنایی نیز آغاز شد.