فرهنگ را از زیر دست و پای سیاست بیرون بکشیم

در طول دهه‌های اخیر با ورود فناوری‌های جدید، همواره شاهد پیامد‌های مثبت و منفی این فناوری‌ها در سبک زندگی بوده‌ایم. به تبع وجود این پیامد‌های مثبت و منفی، اندیشه‌ورزان جامعه در دو طیف مخالف و موافق تقسیم می‌شدند و به‌تدریج طیف موافق غلبه کرده و مخالفان به حاشیه می‌رفتند. البته جامعه نیز با انعطاف و تطبیق خود تا اندازه‌ای از بسیاری از این آسیب‌ها، کاسته است.
تکرار این تجربه، در متن خود آسیب بزرگ‌تری را نهادینه ساخته و آن بی‌تفاوتی به آسیب‌های گسترده در پذیرش فناوری‌های جدیدی است که در نفس خود تحولات بس عظیمی را در زندگی ما زمینه‌سازی خواهد کرد.
گسترش سریع فضای مجازی و فناوری‌های ارتباطی از جمله تحولاتی است که در کنار ده‌ها اثر سازنده و مثبت خود، نقش گسترده‌ای در تحولات فرهنگی جامعه ما دارد که اگر آگاهانه و با سرعت با بهره‌گیری از همه دانش و تجربه بشری برای کنترل و هدایت این آسیب‌ها اقدام نکنیم، بسیاری از سرمایه‌های ناب فرهنگی ما را از بین خواهد برد.
از جهت توجه به ابعاد ناشناخته فناوری‌های جدید ارتباطی، به چند نمونه اشاره می‌کنم. در طول قرن‌های متمادی. مسجد، عالم دینی، مرقد شریف ائمه اطهار، مرقد امامزاده‌ها، مراسم خاص در عزاداری‌ها و میلادها، نذر و وقف و وجوه شرعی، در یک نظام‌واره هم افزا، نسل به نسل باورها، ارزش‌ها و الگو‌های رفتاری مبتنی بر دین الهی را منتقل نموده است. ستون فقرات این انتقال، تأثیر و احترام قائل شدن برای سلسله مراتب نسلی و وجود احترام بزرگتر، احساس نیاز و مشورت با پدران و مادران و در مسائل کلیدی‌تر با عالمان دینی بوده است و در حلقه‌ای بزرگتر حفظ آبرو در محله و موقعیت شغلی، افراد را به دوراندیشی و حفظ آبرو و احترام به ارزش‌های اجتماعی وا می‌داشت. احساس دین به مردمان محل تولد، شهر و وطن به‌صورت طبیعی و تدریجی شکل می‌گرفت و در موقعیت‌های حساس، لشکری برای مقابله با دشمنان دین و وطن فراهم می‌کرد.


حالا فضای مجازی و فناوری‌های جدید ارتباطی با سرعت در حال نابود‌سازی و دگرگون نمودن همه این روابط است. پدر مشغول کار، مادر درگیر آماده کردن غذا، اما نوجوان در فضای مجازی با دنیایی از اطلاعات سطحی، احساس می‌کند باید به پدر و مادر برای شناخت بسیاری از چیز‌ها آموزش دهد و آن‌ها هستند که باید برای گذران زندگی از او کمک بخواهند. دیگر در هیچ موضوعی نیاز به مشورت نمی‌بیند، زیرا با یک واژه می‌تواند از درون اینترنت مطالب زیادی جمع‌آوری کند یا از هم‌سن‌های خود نظرخواهی نماید.
پدران و مادران احساس می‌کنند قدرت رهبری و مدیریت فرزند را از دست داده‌اند، مدیران مدارس موضوع تربیت را متأثر از تأثیر فضای مجازی غیرممکن می‌بینند. با هر فعال فرهنگی سخن بگویید در عمق وجود خود، برای اثربخشی زحمتی که می‌کشد دچار شک و تردید است.
فضای مجازی و انتظاراتی که دامن می‌زند
فضای مجازی با اتصال به همه عرصه‌های جهانی، هر لحظه انتظارات جدیدی را از دولت‌ها در مردم دامن می‌زند. انتخابات پی‌درپی از رهگذر فضای مجازی به این انتظارات دامن می‌زنند. نبودن سازوکار‌های مناسب برای ساماندهی انتخابات، این انتظارات را در میان‌مدت به بی‌اعتمادی به حاکمیت تبدیل می‌کند. دشمن با بهره‌گیری از فضای مجازی هرچند سال یک بار با دامن زدن به بحران‌های اقتصادی و اجتماعی تلاش می‌کند کارآمدی نظام سیاسی کشور را زیر سؤال ببرد.
انفعال دولت‌ها و مجالس در پاسخگویی به نیاز‌های روزافزون اقتصادی، چاره‌اندیشی برای این گونه تحولات پرشتاب فرهنگی را به حاشیه برده و موضوع حل مسائل اقتصادی را در صدر رسالت‌های دولت‌ها نشانده است.
با این توضیحات، حتماً سؤال پیش می‌آید این مباحث چه نسبتی با کتاب و کتابخوانی دارد. پاسخ این است که کافی است تصور کنیم دولت و مجلسی داشته باشیم با برنامه‌ای جامع و با نگرشی نظام‌مند که با انتخاب‌های درست، مدیران شایسته‌ای را برای پست‌های کوچک و بزرگ انتخاب کنند و این مدیران این پیش‌فرض را نداشته باشند که این دولت دو سال دیگر می‌رود و ما هم رفتنی هستیم و باید چند کار چشم‌پرکن اقتصادی یا عمرانی انجام دهیم، بلکه خود را موظف به اجرای برنامه بلندمدتی ببینند که همزمان همه مسائل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را مدنظر قرار داده و با حل هرکدام از مسائل کمکی خواهد بود برای حل سایر مسائل و میزان ارزیابی از موفقیت هر وزیر و مدیری.
وظایف مدیران فرهنگی جمهوری اسلامی
برخلاف برداشت غلط موجود، همه مدیران، همه وزارتخانه‌ها، همه سازمان‌ها، چه بفهمند، چه نفهمند در هر حوزه‌ای فعالیت می‌کنند، نقشی در تحولات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه دارند و وقتی بیشترین بازدهی را دارند که تصمیماتی را اتخاذ کنند که بیشترین نقش را در اصلاح اقتصاد، فرهنگ و حل مسائل اجتماعی داشته باشد. در چنین فضایی از دولت و مجلس مطلوب ما، همه مدیران خود باید مطالعه کنند، باید روی اصلاح عملکرد فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی کارکنان خود فعالیت‌های تحقیقاتی کنند و برای اصلاح آن، نهضت‌های آموزش کاربردی راه بیندازند. به کارکنان خود کمک کنند که امکان مدیریت کودک، نوجوان و جوان خود را پیدا کنند. همه مدیران برای بازگرداندن اعتماد تضعیف شده به نظام سیاسی باید روی نحوه عرضه خدمات خود پژوهش کنند و پس از کشف نقاط ضعف، کارکنان خود را تحت آموزش قرار دهند و این‌ها در کنار ضرور ت جبران بی‌توجهی‌های گذشته به ظرفیت‌هایی است که در مساجد موجود بوده و هست تا مسجد پایگاه فرهنگی محله شود.
هیئت‌ها باید با پیداکردن ظرفیت‌های جدید، پاتوق نوجوانان و جوانان فراخوانده شده از پای موبایل‌ها شوند، و مدارس در دل محلات در بعد از تعطیلی رسمی کلاس‌ها با کمک همان دبیران و معلمان مدرسه مربیانی برای گرد هم آمدن دانش‌آموزان در فضایی از کاربرد انواع هنر‌ها برای ایجاد نشاطی در چارچوب قیودات اسلامی باشند.
وقتی این همه در کنار هم دیده شد، تازه متوجه می‌شویم هر نوجوان، جوان و هر کارمند و کارگری، هر مدیر و کارشناسی متناسب و به اقتضای ظرفیت‌ها و کاستی‌هایی که دارد کتابی می‌خواهد و کتاب‌نویسی، تا جامعه از آسیب‌های مخرب گسترش لحظه به لحظه فضای مجازی عبور کند و برای حفظ سرمایه‌های کشور تعادلی منطقی بین میزان حضور در فضای مجازی و تعامل زنده و رودررو با اطرافیان خود برقرار کنیم؛ و این از ابزار کتاب وکتابخوانی ساخته است. تا پدر متناسب با سن و مسئله خاص فرزند خویش کتاب تهیه کند و مدیر سازمان متناسب با نقاط قوت و ضعف بینشی و دانشی کارمند خود، کتاب طلب کند و روحانی شمال شهر متناسب با موقعیت شمال شهر دانش خود را بازسازی نماید و امام جمعه، متناسب با منطقه و مخاطب خاص خویش کتاب مطالعه کند و مدیر مدرسه نیز به اقتضای رسالت تربیتی که از تک‌تک معلمان طلب می‌کند در جست‌وجوی کتاب مناسب باشد والی آخر. ان‌شاءالله.