روزنامه جوان
1402/03/02
بیتوجهی به آینده قهرمانان و مدالآوران
امروز را شاید بتوانند با تلاش مضاعف و پشتکار با موفقیت پشت سر بگذارند و با وجود عدم شرایط یکسان با رقبا از عهده هر حریفی در میدان نبرد برآیند، اما فردا داستانی متفاوت دارد که دغدغه آن دست از سر ورزشکاران و قهرمانان برنمیدارد. ورزشکارانی که با وجود تمام کم و کاستیها و بیتوجهیها برای پرچم پرافتخار کشورشان از هیچ تلاش و کوششی فروگذار نیستند، اما چه کسی جوابگوی آینده آنهاست، آیندهای که فرصتی برای اندیشیدن به آن نداشتند وقتی تمام هموغمشان تلاش و تمرین برای رفتن روی سکو بوده و افتخارآفرینی برای کشور.کمتر روزی است که در رسانههای مختلف شاهد گلهگذاری ورزشکاران و قهرمانان رشتههای مختلف نباشیم. مدالآورانی که افتخارات قابل توجهی کسب کردند، اما حتی موفقیتهای پرتعدادی که به دست آوردهاند نیز نتوانسته تغییری در شرایط آنها ایجاد کند و همین مسئله داد بسیاری از آنان را درآورده است. ورزشکارانی که بهرغم تمام مشکلات و کمبودها دست از تلاش و تمرین برنمیدارند و از عهده هر حریفی برمیآیند، اما مقابل وعدههای بیپایان و عملی نشده مسئولان به زانو درمیآیند و گاهی چنان کم میآورند که عطای ورزش قهرمانی را به لقایش میبخشند. تعجبی هم ندارد، چراکه ورزشکاران نیز زندگی شخصی خود را دارند و عدم تأمین آن میتواند باعث ناامیدی آنها شود و انگیزههایشان را برای ادامه مسیر قهرمانی بگیرد. اتفاقی که مقصر اول و آخر آن مسئولانی هستند که وعدههای رنگارنگ میدهند، اما به عملی کردن وعدههای خود حتی فکر هم نمیکنند.
عمده معضل ورزشکاران به مسائل مالی برمیگردد و استخدامی که وعده آن سالهاست که داده شده، اما هیچ قدم مثبتی در راستای آن برداشته نشده است، آنهم در شرایطی که با وجود قوانین دست و پاگیر و سختی که برای استخدام ورزشکاران وضع شده بسیاری مشمول آن میشوند، اما متأسفانه هیچیک از قوانین و وعدههای داده شده ضمانت اجرایی ندارد و به نظر میرسد جز برای عوامفریبی نیست که اگر غیر از این باشد با وجود گذشت چند سال باید اندکی از خیل عظیم مشمولان استخدام سرکار باشند، نه آنکه همچنان چشمانتظار بمانند!
کاش به جای وعدههای بیپایانی که قراری بر عملی نشدن آنها نیست، مقام و مسئولی این وظیفه خطیر را برعهده میگرفت تا آقایان را موظف کند به اجرای حرفهای خوشآب و رنگی که به وقت موفقیت ورزشکاران به خورد آنها میدهند. کاش ارگان یا نهادی این وظیفه را به عهده میگرفت تا آقایان مثلاً مسئول را موظف به عملی کردن وعدههایشان میکرد تا دیگر شاهد گلههای بیپایان و روزافزون ورزشکاران و کنارهگیری اجباری قهرمانان ورزشی کشور نباشیم!
تأمین آینده ورزشکاران بیشک انگیزه آنها را برای کسب موفقیت بیشتر خواهد کرد و سود آن بهطور مستقیم متوجه ورزش کشور خواهد شد. درست همانطور که بیتوجهی به آنها و عدم تأمین زندگی و آیندهشان باعث دلسردی آنان میشود و دودش به چشم ورزش و کشور میرود. اما به نظر میرسد این مهم کوچکترین اهمیتی برای آقایان مسئول ندارد که هر روز شاهد اعتراضهای پیدرپی ورزشکاران هستیم. ورزشکارانی که بارها و بارها وعده استخدام شنیدند، اما هیچیک از وعدههایی که در پی موفقیتهای متعدد به آنها داده شده تا به امروز عملی نشده و کم نیستند مدالآورانی که با پایان دوران قهرمانی با انبوهی از مشکلات مواجه شده و در رتق و فتق زندگی شخصی خود درماندهاند، چراکه سالها زمان خود را روی تمرین و ورزش گذاشتند و فرصتی برای یافتن شغل برای تأمین آینده نداشتند و حالا با آیندهای مواجه هستند که برایشان هیچ ندارد، هیچ به معنای واقعی! آیندهای که امروز دغدغه بسیاری از ورزشکاران است. دغدغهای جدی که هیچ شکی نیست مسئولان ورزش کشور موظف به حل و فصل آن هستند، خصوصاً که قوانین زیادی نیز در راستای حل این مشکلات وضع شده، اما از آنجایی که هیچ یک از این قوانین ضمانت اجرایی ندارند راه به جای نبرده و این بیتوجهی بیشک حق ورزشکاران، مدالآوران و قهرمانانی نیست که زندگی خود را خرج ورزش کردهاند.