دستور کارهای «هیثم بن‌طارق» در تهران

هادی محمدی – سرانجام سفر سلطان هیثم بن طارق، سلطان عمان به تهران انجام شد و عصر روز گذشته با استقبال محمد مخبر معاون اول رئیس جمهور کشورمان قدم به فرودگاه مهرآباد گذاشت. پس از آن و در مجموعه سعدآباد در شمال تهران، سید ابراهیم رئیسی ازسلطان هیثم استقبال رسمی کرد و دو طرف وارد گفت و گوهای دوجانبه پشت درهای بسته شدند. گفت و گوهایی که تا پاسی از شب گذشته ادامه داشت. بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران مسائل منطقه به دنبال یک خبر مهم از این سفر هستند. سفری که اگرچه در سالگرد سفر رئیسی به عمان صورت گرفته و از جهاتی می تواند دوجانبه قلمداد شود اما تحولات در فضای دیپلماسی کشورمان، از بن بست در مذاکرات هسته ای که 9ماه است ادامه دارد و پیام هایی که رد و بدل شده اند تا پرونده های مهمی همچون تبادل زندانیان ایران و آمریکا، توافق ایران با عربستان و زمزمه آغاز روابط با برخی از کشورهای عربی، دستورکارهایی هستند که زمینه این سفر را از یک دیدار دوجانبه صرف خارج کرده و انتظارها برای یک سورپرایز سیاسی را افزایش داده است. امروز سلطان عمان به دیدار مقام معظم رهبری نیز خواهد رفت و باید دید نتیجه مذاکرات شب گذشته در سعدآباد چه بوده و این سفر با همه حاشیه هایش چقدر می تواند در باز شدن برخی بن بست ها موثر باشد. عمان برای ایران همیشه نقش یک میانجی خوب و مورد اعتماد میان غرب و اعراب را داشته و تقریبا در همه موارد نیز عملکرد موفقیت آمیزی از خود به یادگار گذاشته است. شب مهم سلطان میانجیگری در تهران می تواند فضای جدیدی را در آینده سیاسی منطقه ترسیم کند هرچند برای روشن تر شدن ابعاد آن باید همچنان صبر کرد.  همچنین مقامات دو کشور 4 سند در حوزه همکاری‌های اقتصادی و سرمایه‌گذاری، همکاری در مناطق آزاد و همکاری در حوزه انرژی به امضا رساندند. وزرای نفت و امور اقتصادی و دارایی و دبیرکل شورای‌عالی مناطق آزاد تجاری-صنعتی و ویژه اقتصادی از طرف ایران و وزرای انرژی، اقتصاد و تجارت عمان اسناد همکاری‌های مشترک دو کشور را امضا کردند.
 
 
مرتبط


درنگی بر سفر سلطانِ کم سفرِ عمان صابر گل عنبری-همچنان بازار گمانه‌زنی‌ها درباره سفر سلطان هیثم و اهداف آن داغ است و آن هم بیشتر معطوف به جایگاه و نقشی است که این کشور سلطنتی در منطقه در میانجیگری پرونده‌های کلان از چند دهه قبل پیدا کرده است.در این خصوص بیان چند نکته ضرورت دارد؛ نخست: این سفر از لحاظ فنی و پروتکلی در پاسخ به سفر سال گذشته رئیس جمهور ایران انجام می‌شود. از مدت‌ها قبل این سفر در دستور کار بوده و دولت ایران به دلایلی از جمله جلوگیری از شائبه یک طرفه بودن دیپلماسی همسایگی پیگیر سفر بوده و اهتمام خاصی به آن داشته است. دوم: سفرهای سلطان عمان معمولا تلاش می‌شود که در زمان و فضای مناسب و معطوف به دستاوردهای ملموسی انجام شود. سلطان عمان معمولا اهل سفر نیست و حتی در نشست‌های سران اتحادیه عرب و گاه نیز در نشست‌های شورای همکاری خلیج فارس به دلایلی از جمله نداشتن خروجی مشخصی شرکت نمی‌کند. سوم: گویا سلطان عمان پس از توافق ایران و عربستان و شکل گیری نوعی فضای مثبت در منطقه که کشورش در آن نقش داشت، شرایط را برای سفر به ایران مناسب دیده است. اما پرسش این جاست که این سفر چه دستاورد خاصی را به همراه خواهد داشت که احتمالا سلطان هیثم را به انجام آن ترغیب کرده باشد یا این که صرفا ضرورت پاسخ به دعوت ایران در این فضای مثبت منطقه‌ای و تقویت مناسبات دو جانبه مطرح است؟ چهارم: در پاسخ به پرسش پیش گفته باید دید سلطان عمان با چه دستور کاری به ایران می‌آید. دستور کار احتمالا تلفیقی از پرونده‌های مختلف در سه سطح دو جانبه، منطقه‌ای و بین‌المللی است. پنجم: دستور کار منطقه‌ای سفر به احتمال زیاد تقویت فضای شکل گرفته در منطقه، بحث کشتیرانی به ویژه در تنگه هرمز، آشتی ایران و مصر و پرونده یمن است و دستور کار بین‌المللی نیز بیشتر حول محور پرونده هسته‌ای، تبادل زندانیان میان آمریکا و ایران و جنگ اوکراین در سایه اتهامات غرب علیه تهران است. ششم: با توجه به سفر چند روز قبل سلطان هیثم به مصر بیشتر میانجیگری عمان، میان تهران و قاهره برجسته می‌شود. واقعیت این است که هر چند به گفته منابعی، این پرونده در سفر سلطان به قاهره مطرح بوده اما این سفر نظر به ترکیب هیئت عمانی و توافق نامه‌های امضا شده بیشتر جنبه اقتصادی داشت  ولی جدا از آن، رفتن به مصر قبل از ایران، احتمالا با انگیزه دادن صبغه منطقه‌ای به سفر به ایران باشد. سلطانِ کم سفر عمان که چند روز قبل در نشست سران عرب در عربستان شرکت نکرد، بعید نیست برای قرار نگرفتن در مظان اتهام ترجیح ایران بر دول عربی خواسته باشد قبل از سفر به تهران به کشوری عربی و آن هم مصر سفر کرده باشد.هفتم: گمان نمی‌رود که فعلا «گشایشی جدی» در روابط ایران و مصر حاصل شود و به نظر می‌رسد که اولا قاهره منتظر است ببیند که روابط ایران و عربستان تا چه اندازه عادی خواهد شد. ثانیا، متغیرهای موثر در روابط تهران و قاهره فرا ایرانی و مصری است و اسرائیل مخالف جدی از سرگیری این روابط در سطح سفارت است. ثالثا عربستان و امارات به رغم توافق اخیر همچنان روی خوشی به تقویت روابط مصر و ایران نشان نمی‌دهند و نقش تاثیرگذاری هم در تصمیمات این کشور دارند. رابعا، نظر به وضعیت داخلی شکننده مصر چندان محتمل نیست که عبدالفتاح سیسی در نهایت دست به ریسک ارتقای روابط با ایران بزند. خامسا، بعید نیست که آن چه فعلا در مخیله سیسی می‌گذرد، بازی با برگ روابط با ایران برای فشار بر اسرائیل، آمریکا و برخی کشورهای عربی منطقه برای کمک به این کشور به منظور عبور از بحران اقتصادی باشد. هشتم: بعید است که سلطان عمان بدون گرفتن پیامی از جانب آمریکا یا ارائه راهکاری برای خروج از بن بست مذاکراتی به ایران سفر کند. عمانی‌ها و قطری‌ها در ماه‌های اخیر تلاش‌های بسیاری برای خروج از این بن بست انجام دادند. احتمالا یکی از دلایل تاخیر در سفر سلطان هیثم انتظار گشایشی در این مسئله بوده باشد تا مانند خبر مبادله دیپلمات ایران با شهروند بلژیکی قبل از سفر اعلام شود. احتمالا سلطان هیثم به دنبال قانع کردن ایران به مذاکره مستقیم با آمریکا برای شکستن بن بست کنونی باشد؛ همان کاری که سلطان قابوس انجام داد و به برجام منتهی شد. البته قبلا نیز گفته شد، احیای برجام 2015 دیگر از جانب غرب چندان مطرح نیست؛ بلکه رسیدن به توافقی موقت برای دستیابی به توافقی جامع در آینده مطرح است. حالا باید دید سلطان هیثم چه توفیقی در این پرونده به دست می‌آورد. ناگفته هم نماند که پرونده مبادله زندانیان ایران و آمریکا نیز با میانجیگری عمان و قطر مطرح است که اختلاف اساسی بر سر چگونگی نقل و انتقال اموال بلوکه شده در کره جنوبی به عنوان بخشی از مفاد این مبادله است. در ماه‌های گذشته، مذاکرات  مالی در قطر در این باره انجام شده و بعید نیست که این پرونده در آینده نزدیک بسته شود.