رونمایی از «تورم احساس شده»

حقگو- نرخ رسمی تورم طبق تعریف خود، به میانگین تغییرات قیمت سبدی از کالاها در طول یک سال نسبت به سال قبل از آن گفته می شود. این نرخ در سال هایی دورتر، مورد تاکید سیاست گذاران و رسانه ها در سطح جامعه بود. با این حال، مسئله اساسی این جا بود که به دلیل مقایسه دو میانگین از شاخص قیمت همه کالاها، آن هم در بازه زمانی دو سال، برای برخی باورپذیر نبود. به عنوان مثال این رقم در اردیبهشت امسال طبق تازه ترین گزارش های مرکز آمار ایران، 49.1 درصد بوده است. در ادامه، با گزارش های تفکیکی که به خصوص مرکز آمار در سال های گذشته ارائه داده است  و همچنین تورم های بالا در سال های اخیر، بیشترین توجه ها به سوی تورم ماهانه قیمت ها  یا نقطه ای (شاخص قیمت ها در هر ماه نسبت به ماه مشابه سال گذشته) معطوف شده است. به عنوان مثال این دو شاخص در اردیبهشت امسال، توسط مرکز آمار به ترتیب 2.8 و 54.6 درصد اعلام شده است. (بماند که بین دو نهاد مرکز آمار و بانک مرکزی نیز تفاوت نرخ اعلامی تورم دیده می شود) با این حال، باز به نظر می رسد آن چه در جامعه، مردم از روند قیمت ها می گویند و احساس می کنند، با این داده ها فرق می کند. در این زمینه، تازه ترین گزارش مرکز پژوهش های مجلس با تایید این مطلب، دلایلی را که موجب این تفاوت می شود ، برشمرده و خواستار تغییرات درخور توجهی در نحوه محاسبه و آماردهی نرخ تورم شده است.  مثالی از تفاوت تورمی که مردم احساس می کنند با نرخ تورم رسمی محاسبات مرکز پژوهش های مجلس که از پاییز 1400 برآورد انتظارات تورمی و شاخص اعتماد مصرف کننده را آغاز کرده، نشان می دهد که نرخ تورم احساس شده توسط افراد در 4 فصل مورد بررسی (پاییز 1400 تا تابستان 1401) تفاوت تا بیش از دو برابر با نرخ تورم اعلامی مرکز آمار و بانک مرکزی داشته و از آن ها بیشتر بوده است. نکته ای که این مرکز روی آن تاکید دارد، این است که این موضوع منحصر به اقتصاد ایران نیست و در دیگر نقاط دنیا نیز چنین مسئله ای وجود دارد. برای مثال، درحالی که در اتحادیه اروپا در سال 2021، نرخ تورم نزدیک به صفر بوده، احساس مردم از تورم نزدیک 5 درصد بوده است. این موضوع با شدت کمتری در کانادا نیز وجود داشته است. با این حال در این کشور نرخ تورم احساس شده در بیشتر اوقات منطبق بر نرخ تورم هدف بانک مرکزی بوده که این موضوع، اعتبار بانک مرکزی در سیاست گذار پولی را نشان می دهد. 5 دلیل در توضیح این که چرا  نرخ تورم احساس شده مردم با تورم رسمی فرق دارد بخشی از دلایل این تفاوت در نرخ تورم اعلامی نهادهای رسمی و نرخ تورم احساس شده را می توان در حداقل 5 محور به شرح زیر بیان کرد: 1-تفاوت اهمیت و وزن کالاها در سبد هزینه خانوار بین خانوارهای مختلف: شاخص مربوط به محاسبه نرخ تورم، رشد قیمت گروه های کالایی را با توجه به وزن هر گروه در سبد هزینه خانوار در نظر می گیرد. از آن جایی که در سبد هزینه خانوارهای مختلف، وزن یا همان ضریب اهمیت گروه های کالایی، متفاوت است، در نتیجه اولین تفاوت در مسئله یاد شده، از این جا نشئت می گیرد. از همین رو پیشنهاد می شود، نرخ های تورم جایگزین، برای گروه های خانوار منتخب محاسبه و همزمان با نرخ تورم رسمی منتشر شود. برخی از گروه های پیشنهادی عبارتند از: صاحبخانه ها و مستاجرها، فقرا و ثروتمندان، خانوارهای دارای تحصیلات دانشگاهی و خانواده های فاقد تحصیلات، خانوارهایی که فرزندان زیر 18 سال دارد، خانوارهای با سرپرست زن، گروه های سنی تعریف شده مانند جوانان، میان سالان و سالمندان. 2-تفاوت سطح و تغییرات قیمت ها در مناطق مختلف جغرافیایی: به عنوان مثال داده ها نشان می دهند که نرخ تورم نقطه به نقطه (رشد قیمت ها در یک ماه نسبت به ماه مشابه سال گذشته)، در تیرماه 1401 و بین استان های مختلف تفاوت بیش از 10 درصد داشته است. به طوری که در خوزستان در حدود 47.3 و در خراسان شمالی 59.6 درصد بوده است. 3-مورد خاص مسکن: مسکن با وزن (ضریب اهمیت) بیش از 30 درصد از شاخص قیمت مصرف کننده، یکی از مهم ترین عوامل اثرگذار بر احساس مردم از تورم است. با این حال درباره نحوه محاسبه هزینه مسکن در شاخص قیمت مصرف کننده حداقل یک نکته کلیدی وجود دارد و آن این که: در محاسبه شاخص قیمت مسکن در شاخص قیمت مصرف کننده، از هزینه های مرتبط با مسکن (اجاره و ...) استفاده می شود. این در حالی است که هنگامی که خانوارها به تغییرات قیمت مسکن فکر می کنند، احتمالاً به این موضوع اشاره می کنند که هزینه خرید خانه چقدر است و بخش مهمی از خانوارها ممکن است تصوری از هزینه استفاده از خانه نداشته باشند. در این زمینه، آمارها نشان می دهند که در سال های اخیر حداقل در دو دوره (اردیبهشت 1398 و آبان 1399)، مسکن جهش قیمتی بالای 100 درصد داشته، در حالی که در همین زمان، نرخ رشد اجاره که مبنای محاسبه شاخص قیمت مسکن در شاخص قیمت مصرف کننده است، رشد های کمتر از 30 درصدی را تجربه کرده است. 4- خریدهای متداول و «شاخص قیمت روزمره (EPI)»: دیدگاه مصرف کنندگان درباره تورم عمدتاً ناشی از تغییرات قیمت در اقلامی است که بیشتر خریداری می شوند. این کالاها اغلب شامل اقلام غیر بادوام مانند مواد غذایی و اقلام مراقبت شخصی هستند که معمولاً نرخ تورم بالاتری را هم تجربه می کنند. با این اوصاف، یک دلیل مهم تفاوت در نرخ تورم رسمی و احساس شده، همین مسئله است. در این زمینه موسسه آمریکایی تحقیقات اقتصادی، با معرفی شاخصی به نام EPI در کنار شاخص مرسوم CPI، رشد قیمت در محاسبه این شکل از تورم را برای کالاهایی در نظر می گیرد که به طور روزانه خریداری می شوند و خرید آن ها را نمی توان به راحتی به تعویق انداخت. مانند غذا، آب و برق، داروهای نسخه ای، خدمات تلفن و ... این موسسه از دو معیار برای سنجش تورم کالاهای مد نظر استفاده می کند: الف) کالاها یا خدماتی که تواتر بالا داشته باشند یعنی حداقل یک بار در ماه خریداری شوند ب) کالاها و خدماتی که قیمت آن ها به صورت قراردادی ثابت نیست. به این معنا که هیچ روشی برای از پیش تعیین کردن قیمت کالا یا خدمت حداقل برای 6 ماه وجود ندارد. این شاخص، مواردی را که به ندرت خریداری می شوند مانند اتومبیل، لوازم خانگی، مبلمان یا پوشاک ، در محاسبه تورم مستثنا می کند؛چرا که خرید این محصولات را می توان برنامه ریزی کرد یا به تعویق انداخت و شوک های غیر منتظره ناشی از تغییرات قیمت این کالاها به بودجه خانوار را از بین برد. این شاخص همچنین هزینه مسکن را که می تواند به صورت قراردادی برای حداقل چندین ماه (درباره اجاره) یا چندین دهه (درباره پرداخت مسکن) ثابت شود، در نظر نمی گیرد. با این توجیه که جهش ناگهانی قیمت مسکن به معنای جهش فوری در اجاره یا بازپرداخت وام مسکن نیست. 5-تفاوت نرخ تورم درک شده با نرخ تورم رسمی: تا این جا به دفعات از تورم احساس شده سخن گفته شد. با این حال، باید به یک شاخص مستقیم در این زمینه با عنوان نرخ تورم درک شده یا PEPI در مقابل نرخ های تورم مرسوم اشاره کرد که توسعه ای از شاخص «قیمت روزمره»، به شمار می رود. مبنای محاسبه این شاخص تورم، این است که افراد در مقایسه با کاهش یا ثبات قیمت ها، عموماً افزایش قیمت را به خاطر می سپارند برای همین این شاخص، وزن بیشتری به گروه های کالایی می دهد که افزایش قیمت داشته اند. مرکز پژوهش های مجلس در این باره برای ایران، وزن های شاخص قیمت روزمره (EPI) را در صورت افزایش قیمت کالاها دو برابر و در غیر این صورت ثابت، فرض کرده و به عنوان مثال با استناد به آمارهای مرکز آمار، روند آن را با روند تورم مرکز آمار مقایسه کرده است. همان طور که در نمودار مشاهده می شود، نرخ تورم بر این اساس در شرایطی در تیرماه 1401 به 88 درصد رسیده که محاسبات معمول مرکز آمار، آن را 54 درصد نشان می دهد.