نتيجه جمهوري اسلامي بايد زندگي بهتر مردم باشد

سيد حسن خميني در ديدار اعضاي ستاد مركزي بزرگداشت امام خميني(ره) تاكيد كرد: ما «جمهوري اسلامي» هستيم و امارت اسلامي، خلافت اسلامي و حتي حكومت اسلامي نيستيم. نتيجه انقلاب جمهوري اسلامي است و اگر به اين نتيجه توجه نكنيد از بستر واقعي انقلاب خارج شده‌ايد. همان‌طور كه اگر كسي تصور كند با حذف دين، ارزش‌هاي دين، اخلاق ديني و معيارهاي ديني مي‌تواند جمهوري اسلامي داشته باشد، غلط است، همان اندازه اگر كسي فكر كند، مي‌تواند بدون اقبال اكثريت و حضور جمهور جامعه اسم حكومت را «جمهوري» بگذارد، غلط است. البته امام در رابطه با اسلامي بودن هم قيد بسيار مهمي داشتند؛ اسلام فقاهتي. اما فقهي كه وامدار زمان و مكان است و در بستر زمان و مكان در او اجتهاد مي‌شود و فقه متصلب، خشك و درجا زن نيست و قابليت اجتهاد پويا دارد.
به گزارش خبرنگار روابط عمومي ستاد مركزي بزرگداشت امام خميني(ره)، حجت‌الاسلام‌والمسلمين سيد حسن خميني در ديدار با اعضاي ستاد مركزي بزرگداشت حضرت امام، با اشاره به فرمايشات مقام معظم رهبري در سي و سومين سالگرد ارتحال امام خميني(ره) مبني بر اينكه «امام روح و جان جمهوري اسلامي است» و همچنين جمله ديگر ايشان در خصوص اينكه «اين انقلاب بي‌نام خميني در هيچ جاي جهان شناخته شده نيست»، گفت: يكي از مقوله‌هاي پررنگ در ذهن و ضمير همه ما بحث «انقلابي بودن» و «انقلابي ماندن» است. «انقلابي بودن» در سه حيطه و بستر مختلف قابل تفسير است. اولين مورد در حيطه و بستر فردي است كه ما يك فرد انقلابي باشيم. انقلابي بودن هركدام از ما را به تنهايي فردي كند كه بتوان به او گفت اين آدم انقلابي است و سابقا بعضا از تعبير «متعهد» براي او استفاده مي‌كردند.
يادگار امام افزود: در بستر ملي، ثمره و نتيجه انقلاب «جمهوري اسلامي» است. در بستر و افق بين‌المللي نتيجه انقلابي بودن عبارت از «بيداري ديني» است و الزاما اسلامي هم نيست و ممكن است احياي تفكر ديني در ميان غيرمسلمانان باشد. يعني انقلابي بودن در افق بين‌المللي قرار است تفكر ديني را در جان‌هاي همه مردم احيا كند. البته نمي‌خواهيم بگوييم انقلابي بودن به اين است كه مردمان در دنيا ديندار شوند؛ اين هم يك ملاك است، ولي اينكه دين به عرصه حيات بشر بازگردد و از حوزه فردي به حوزه جمعي برگردد. همه دنبال سعادت هستند، اما دينداران سعادت را در دنيايي مي‌جويند كه مخل به آخرت‌شان نباشد. اين هدف بنيان تفكر شما را با كسي كه يا به آخرت معتقد نيست يا اصلا كاري به آن ندارد، متفاوت مي‌كند. وي تاكيد كرد: پس نتيجه انقلابي بودن در افق ملي يعني «جمهوري اسلامي» و بر آمدن نظامي كه به فرموده رهبري معظم انقلاب امام جان او است. اين جمهوري اسلامي هماني است كه امام فرموده‌اند: «نه يك كلمه كم و نه يك كلمه بيش»؛ آن كلمه كم مي‌تواند حذف جمهوريت يا اسلاميت باشد و كلمه بيش هم ممكن است هر قيد ديگري را وارد آن كنند. امام جان جمهوري اسلامي است كه اين جمهوري اسلامي اول «جمهوري» است تعبيري كه خود حضرت امام داشتند، اين است كه فرمودند: «مردم ايران كه جان من فداي يكايك آنها باد.» يعني مالك اين كشور مردم هستند و اگر هم كسي چيزي از خودش بروز مي‌دهد متعلق به مردم است و نتيجه اين روند بايد به زندگي بهتر يكايك مردم روستايي و شهر و زن و مرد بينجامد و آنها در تعيين سرنوشت خودشان دخيل هستند و نمي‌توانيم بخشي را از تعيين سرنوشت خارج كنيم؛ همه بايد در اين جمهوري اسلامي حضور داشته باشند.
سيد حسن خميني با اشاره به تعبير رهبري مبني بر اينكه «اگر انتخابات خداي ناكرده كمرنگ باشد كشور لطمات بسيار سنگيني مي‌خورد»، اظهار داشت: ما «جمهوري اسلامي» هستيم و امارت اسلامي، خلافت اسلامي و حتي حكومت اسلامي نيستيم. نتيجه انقلاب جمهوري اسلامي است و اگر به اين نتيجه توجه نكنيد از بستر واقعي انقلاب خارج شده‌ايد. همان‌طور كه اگر كسي تصور كند با حذف دين، ارزش‌هاي دين، اخلاق ديني و معيارهاي ديني مي‌تواند جمهوري اسلامي داشته باشد، غلط است، همان اندازه اگر كسي فكر كند، مي‌تواند بدون اقبال اكثريت و حضور جمهور جامعه اسم حكومت را «جمهوري» بگذارد، غلط است. البته امام در رابطه با اسلامي بودن هم قيد بسيار مهمي داشتند؛ اسلام فقاهتي. اما فقهي كه وامدار زمان و مكان است و در بستر زمان و مكان در او اجتهاد مي‌شود و فقه متصلب، خشك و درجا زن نيست و قابليت اجتهاد پويا دارد.


وي با بيان اينكه انقلابي بودن پنج مولفه دارد، تصريح كرد: يك اينكه انقلابي از ديد ما كسي است كه خداباور باشد و اگر در اين بعد ضعف داشته باشد انقلابي نيست. كسي كه خدا را دارد هيچ چيزي كم ندارد. دومين مولفه مهم انقلابي بودن اين است كه غير خدا را موثر ندانيم. انقلابي واقعي كسي است كه بگويد خدا و بس؛ آن وقت از دل اين نفي استبداد بيرون مي‌آيد. 
وي با بيان اينكه اگر ما بپذيريم هيچ كس جز خدا حق تعيين سرنوشت ما را ندارد تن به استبداد نمي‌دهيم، تصريح كرد: امريكا و روسيه غلط مي‌كنند كه سياست ما را تعيين كنند. آوردن رضاشاه و رفتنش با دستور سفارت‌هاي خارجي بوده و روزي هم كه شاه مي‌خواهد برود باز هم به دستور آنهاست. اما استقلال سياسي امروز ايران در تاريخ حداقل 200 ساله ايران بي‌نظير است كه اصلا خارجي به خودش اجازه نمي‌دهد كه در سياست‌هاي ما دخالت كند؛ خود مسوولان ما تصميم مي‌گيرند و عمل مي‌كنند.
وي با بيان اينكه سومين مولفه «ايثار» است، تصريح كرد: انقلابي كسي است كه ايثار كند. ابوي ما نقل مي‌كرد كه امام يك روز سخنراني كردند و گفتند اگر كسي فكر مي‌كند از او بهتر هست نبايد بماند و مرحوم غفوري‌فرد فردا پيش نخست‌وزير مي‌رود و استعفا مي‌دهد. انقلابي كه خودش را ببيند، انقلابي نيست؛ دروغ مي‌گويد! امام به ابوي ما در مورد پذيرش مسووليت‌هاي دولتي مي‌گويد كاري كه زمين مانده را انجام بده؛ شانه از زير بار مسووليت برندار، اما لزومي هم ندارد همه جا باشي. 
وي ادامه داد: اصلا انقلابي بدون ايثار انقلابي نيست؛ بلكه شبه‌انقلابي است. دوستاني كه در دفاع مقدس بوده‌اند، رزمندگاني را ديده‌اند كه پلاك‌شان را در مي‌آوردند تا جنازه‌شان هم شناسايي نشود. لذا انقلابي يعني كسي كه دنبال مقام، شغل و پست نمي‌دود و رقابت در به دست آوردن منافع ندارد؛ والّا واژه صحيحي را دزديده است. انقلابي يعني ايثارگر و از خودگذشته؛ كسي مي‌تواند از خود نگذرد و انقلابي باشد؟!
وي در خصوص مولفه چهارم انقلابي بودن تاكيد كرد: انقلابي‌گري منافات با عقلانيت ندارد. امام بعد از سقوط خرمشهر يك سخنراني مي‌كنند و مي‌گويند خرمشهر آزاد شود. البته بلافاصله براي جلوگيري از هيجانات مي‌گويند من نمي‌گويم سريع باشد، جنگ صفين هم 18 ماه طول كشيد و دقيقا 18 ماه بعد خرمشهر آزاد شد. در جنگ صفين اميرالمومنين(ع) مظهر حق تام بود كه در برابر معاويه قرار گرفته بود، اما اين‌طور نبود كه اميرالمومنين(ع) بگويد بي‌حساب بجنگيد. عقلانيت بايد در جوهره انقلابي بودن باشد و انقلابي كسي نيست كه بي‌عقل باشد.
سيد حسن خميني يادآور شد: امام نگفته‌اند ما مامور به «هدف» نيستيم؛ بلكه گفته مامور به «نتيجه» نيستيم. اصلا وظيفه شما را هدفت تعيين مي‌كند و بدون هدف وظيفه معنا ندارد. يعني با تشخيص هدف وظيفه را مي‌بينيم و عمل مي‌كنيم. وظيفه بدون هدف وظيفه نيست. عقلانيت جوهره يك عمل انساني است. عقلانيت يعني ببينيد كاري كه مي‌كنيد بايد منافعش از هزينه‌اش بيشتر باشد و راه بهتري نباشد. حتما انسان بايد در مسير زندگي به عقلانيت توجه كند.
وي با تاكيد بر اينكه انقلابي بودن به فرياد بلندتر، مشت گره‌تر و چشم خشمناك‌تر نيست، گفت: انقلابي بودن به معناي احساسات كور نيست. انسان بي‌احساس نداريم، اما انقلابي بودن اين نيست كه انسان خودش را هر چه بيشتر با احساسات و هيجان نشان دهد. امام غير از سيدالشهدا(ع) براي كمتر كسي گريه كردند. در اين تعبيري كه دشمنان دستاويز كرده‌اند كه وقتي مردم براي امام جان مي‌دادند، او گفت هيچ احساسي ندارم؛ اين «هيچ» يعني هر چه هست خداست و من كاره‌اي نيستم. امام تا آخر مي‌گفتند اگر براي من كار مي‌كنيد نه دنيا را داريد و نه آخرت؛ اگر هم براي خدا كار مي‌كنيد، اجرش را از خدا بگيريد.