روزنامه اعتماد
1402/03/23
سخني با وزير تازه آموزش و پرورش
در دوران دانشجويي استادان و در سالهاي نخستين معلمي، همكاران با تجربهتر تاكيد ميكردند كه بايستي معلم آگاهيهاي گسترده و معلومات عمومي فراواني داشته باشد تا از اين رهگذر هم اقتدار معلمياش حفظ شود و هم در برابر شيطنت برخي دانشآموزان بتواند كلاس را كنترل كند و از آسيب به روند آموزش جلوگيري نمايد. در دوران 27 ساله معلمي خودم نيز اغلب معلماني كه اطلاعات عمومي فراگيري داشته يا حاضرجواب و سر و زباندار بودند معلماني بودند كه افزون بر كنترل بچههاي شلوغ، كلاسي پرشور و حال و پرنشاط داشته و اغلب بچهها هم درسشان را خوب ياد ميگرفتند و هم از اينگونه كلاسها لذت برده و مشتاق زنگهاي اين همكاران بودند. اينها را گفتم تا برسم به كليپ پربازديد وزير تازه آموزش و پرورش كه در پاسخ به پرسش خبرنگار درباره «دربي» متوجه اين واژه نميشود و به جاي درخواست تكرار پرسش از خبرنگار ميگويد: «هنوز تصميمي درباره آن نگرفته» كه عذري بسيار بدتر از گناه است. همه ما از بسياري از موضوعات دور و برمان آگاهي و اطلاعات درخوري نداريم اما شكل برخورد با ندانستن به قول بچههاي اين دوره «پيچاندن» داستان نيست؛ آنهم بالاترين مقام آموزش و پرورش كه ميبايست طبع و تواضع معلمي داشته و با اين جمله معلمان بزرگمنش كه «نميدانم اما تلاش ميكنم پاسخش را بيابم و به شما بگويم» موضوع را به پس از جستوجو و كوشش براي يادگيري بيشتر موكول ميكرد؛ گرچه در كل چنين واكنشي از وزيري كه 60 كتاب نوشته و در 20 كشور جهان تدريس داشته دور از انتظار است. بارها و بارها شنيدهايم «كساني كه قرار است سكان كشتي بحرانزده آموزش و پرورش را در دست بگيرند بايد معلمي كرده باشند و با فضاي كلاس و درس و مدرسه آشنا باشند و البته باز شنيده و خواندهايم كه در برخي كشورها مانند ژاپن حتي مدير مدرسه بايد پيشينه معلمي پر و پيماني داشته باشد تا از پس رهبري آموزشي در مدرسه برآيد» حال چگونه ارشدترين دستاندركار آموزش كشور از اين تجربه محروم است خود جاي پرسش بسيار دارد! به گمانم، وزيري كه معلمي كرده باشد به دنبال پيچاندن پرسشهاي خبرنگاران، معلمان، خانوادهها و احتمالا دولت نخواهد بود! اينها را نگفتم كه وزير تازه را از كشيدن بار سنگيني كه بر دوشش گذاشتهاند نااميد كنم گرچه نگارنده اميد چنداني به ايشان و دوره وزارتشان نبسته! چراكه گرفتاريهاي ساختار آموزشي ما به گونهاي گسترده و ژرف شده كه حتي از توانمندترين افراد نيز نميتوان توقع چنداني داشت. باز كردن گرههاي پرشمار اين ساختار نياز به ياري نهادهايي بالاتر از وزارت از سويي و همدلي و همراهيهاي اجتماعي، فرهنگي، دانشگاهي و... دارد. اما پيشنهادها به وزيري كه احتمالا بخواهد دستكم نام نيكي از خود به يادگار بگذارد! اين است كه گرچه خودش نه رسما و نه اسما معلم بوده اما از مشاوران و معاوناني بهره گيرد كه داراي چنين پيشينهاي باشند. دوم اينكه شايد آگاهيهايش از آموزش و آموزشگري و ساختار آموزش اندك باشد اما با مطالعه و به كار گماردن كساني كه ساختارهاي آموزشي جهان را ميشناسند و با تجربههاي جهاني آشنا هستند، به دنبال گرهگشايي از برخي گرفتاريهاي آموزش برود. سوم ارتباط همدلانه با پياده نظام ساختار آموزشي يعني معلمان و تشكلهاي موافق و مخالف دولت را فراموش نكند كه بيگمان يكي از راههاي گرهگشايي از دشواريهاي كنوني ساختار آموزشي است. واپسين پيشنهاد اينكه مدرسه به ويژه مدرسههاي دولتي را فراموش نكند. يكي از كمشمارترين جاهايي كه ميتواند واقعيتهاي گرفتاريهاي آموزش و پرورش را بازنمايد، مدرسه و كلاس است و رفتن بدون دلهره و ترس ميان همكاران و دانشآموزان و خانوادههاست و شنيدن سخنان بدون سانسور و لاپوشاني آنان.گرچه عمري از نگارنده گذشته اما اميدوارم آرزو را بر او عيب ندانيد! از اين رو در نااميدي فراوان آرزو ميكنم آموزش و پرورش روزي به جايگاه واقعي خود در آفرينش توسعه پايدار بازگردد و در آن معلم و نيروهاي ستادي از شرايط راضي باشند و دانشآموزان با اشتياق و انگيزه به آموختن سر كلاس حاضر شوند و خانوادهها و جامعه به نقش مهم آموزش در بهبود شرايط فردي و اجتماعي نسلهاي آينده پي ببرند و همگي دست در دست هم اين ساختار را به سوي آموزشي كارا و تاثيرگذار پيش ببرند.
سایر اخبار این روزنامه
استعفای معاون اقتصادی رییسی
قوه قضاييه گوش شنوايي براي شنيدن انتقادات دارد
بازتاب زندگي امروز در نغمههاي كهن تنبور
هراس سرمايه دردهه 90
«نشست حجاب» بدون حضور حتي يك خانم!
حمله تروریستی به یک روحانی
در حسرت بصيرت
جاي خالي روزنامهنگاري مستقل در روايت ايذه
سخني با وزير تازه آموزش و پرورش
اجبار حجاب يا اصلاح شيوه حكمراني