خانه سینما، صنف یا تریبون سیاسی!

از حدود سال ۱۸۵۰، یعنی ۱۷۳ سال پیش نهاد‌های صنفی در قالب اتحادیه‌های کارگری برای تصمیم درباره حقوق شغلی و دفاع از منافع صنفی شروع به شکل‌گیری کردند. البته تاریخ‌نویسان معتقدند اتحادیه‌های صنفی از زمان دولت‌های محلی در یونان و روم باستان شکل گرفته‌اند. با این حال موضوع این نوشته بررسی تاریخچه اتحادیه‌های صنفی نیست، بلکه به دنبال پاسخ به این سؤال است که چرا برخلاف تمامی صنوفی که در ایران برای پیگیری خواسته‌های خود اتحادیه و انجمن دارند در سینمای ایران مرکزی به نام «خانه‌سینما» وجود دارد که کارکرد‌های صنفی آن در حداقل ممکن است و در عوض مواضع سیاسی مدیران این مرکز صنفی بر دغدغه‌های شغلی و حرفه‌ای آن‌ها ارجحیت دارد؟!
خانه سینما سوگلی لوس!
خانه سینما از سال ۱۳۶۸ هجری آغاز به کار کرده است. در همان ابتدا هم تصمیم گرفته شد از محل درآمد سینما‌ها، یعنی درآمد ناشی از فروش بلیت، درصدی را به خانه سینما بدهند تا در راه رفاه سینماگران هزینه کند. به عبارت دیگر دولت به جای آنکه مستقیماً بخواهد به اهالی سینما کمک‌هزینه بدهد، خانه سینما را به عنوان یک نهاد واسط ایجاد کرد که کار را به صورت صنفی پیش ببرد. هیئت دولت در راستای خدمت تمام‌قد به خانه سینما، حتی محل استقرار این نهاد صنفی را نیز تأمین کرد، یعنی در زمانی که باقی صنوف از محل درآمد صنف و حق عضویت اعضا، محلی را برای استقرار دستگاه اداری انجمن یا اتحادیه صنفی می‌خرند یا اجاره می‌کنند، خانه سینما از همان ابتدا سربار دولت بوده است.
با اینکه این مجمع صنفی بیش از دیگر صنوف از مواهب دولتی و حاکمیتی برخوردار بوده، در سطح هیئت حاکمه، خانه سینما فراتر از خواسته‌های صنفی عمل کرده و حتی خود را در بزنگاه‌های تاریخی در مقابل حاکمیت قرار داده است. تلاش وافر سکانداران این نهاد صنفی برای گرفتن ژست فعالان سیاسی و اپوزیسیون در شرایطی است که سینما یکی از معدود مشاغلی است که درآمد آن نه از جریان عرضه و تقاضا، بلکه از محل کمک‌های مستقیم و غیرمستقیم دولت با سرمایه‌گذاری در تولید فیلم و سریال به دست می‌آید و اگر حجم وسیع سرمایه‌گذاری‌های بعضاً بی‌برگشت دولت در سینما را حذف کنیم، اقتصاد این هنر- صنعت آنقدر لاغر می‌شود که دیگر نیازی به صنف هم نخواهد داشت.


چشم اعضای خانه سینما به کمک‌های دولتی!
البته حال و روز اهالی صنوف مختلف عضو خانه سینما به جز یک قشر مشخص سلبریتی چندان مطلوب نیست و چند هزار عضو خانه سینما چشم به راه رسیدن کمک‌های دولتی یا شارژ شدن «هنرکارت» اعتباری هستند!
محمدتقی فهیم، منتقد پیشکسوت سینما در یادداشتی به ماجرای گرفتاری‌های مالی اهالی سینما و برخورد‌های سیاسی مدیران این خانه پرداخته است. فهیم می‌نویسد: «وقتی مدیرعامل محترمه، اصلی‌ترین مشکل خانه سینما را مالی معرفی می‌کند و حتی بدهی زیاد این نهاد را به رخ اعضا می‌کشد، ورود به تقابل با سازمان سینمایی چه معنایی دارد؟ بله اگر این نهاد مستقل از بودجه دولتی بود و حیات و مماتش به ناف بودجه نفت وصل نبود، می‌توانست راه جداگانه‌ای را انتخاب کند، اما حالا که این خانه از پس هزینه بروکراسی خود بر‌نمی‌آید، ورود به فعالیت حزبی چه توجیهی دارد؟ قضیه برای آقایان آنقدر حیاتی بود که روز بعد از صحبت‌های آقای خزاعی، رئیس خانه سینما با معدود خبرنگاران دستچین شده برنامه پاسخگویی برگزار کردند و عجبا که مدیر‌عامل محترمه برای تقاضا‌های صنفی متعدد اعضا با صراحت تکلیف را روش کرد که «آن ... را لولو برد»! خبرنگاری هم نبوده که بپرسد خانم عزیز مگر چه اتفاقی افتاده که اینطور کف‌گیر به ته‌دیگ خورده است؟ خب دولتی رفته و دولتی آمده، شما چرا در مقام سیاست به جای روال عادی قبل دنبال گرفتن بودجه مصوب باشید؟ حاضرید به قیمت تضییع حقوق اعضا، موضع‌گیری مخالف و تقابل را پیشه کنید؟» اشاره فهیم به نشست رسانه‌ای اخیر مرضیه برومند، مدیرعامل خانه سینماست که در آن به جای آنکه از صنوف خانه سینما دفاع کند، تلاش کرد در مخالفت با سازمان سینمایی و رئیس آن سازمان سخن بگوید. جالب اینجاست که محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی از برخورد با سینماگرانی که قانون را دور می‌زنند و در فیلم‌های بدون مجوز کار می‌کنند، خبر داده بود و برومند به جای حمایت از قانون‌گرایی در پاسخ خزاعی گفته بود: «خیلی تعجب کردم و فکر می‌کنم آقای خزاعی نمی‌خواسته این را بگوید که احتمالاً زبانش این‌طور چرخیده و این صحبت را مطرح کرده است. خانه سینما چنین موضعی را قبول ندارد.»
اولویت‌های فراموش شده خانه سینما
حتی اگر به قول فهیم، خانه سینما برای گرفتن بودجه و کمک مالی دستش جلوی دولت دراز نبود، آیا باز هم یک نهاد صنفی در جایگاهی است که بخواهد در مقابل قانون بایستد و آن را قبول نداشته باشد؟!
البته این نوع موضع‌گیری صرفاً منحصر به خانم برومند نیست و اعقاب وی نیز در این کار یدطولایی داشتند. سیدضیا هاشمی، تهیه‌کننده سینما در مصاحبه‌ای که سال گذشته انجام داده بود هشداری را مطرح کرد که هنوز هم به آن توجه نشده است. هاشمی گفته بود: «ما باید خانه سینما را به مسیر واقعی خودش برگردانیم. طرح مسائل و مطالبه‌گری از خانه سینما، به‌خصوص در حوزه‌های معیشتی و رفاهی موضوعی است که در این آشفته‌بازار به کل فراموش شده است. این از اولویت‌ها و انتظارات همه سینماگران از مدیران و گردانندگان خانه سینماست. خانه سینما به عنوان مرکزی برای تجمع و همفکری سینماگران از ابتدا بنا بود وجه حمایت از اعضایش غالب باشد که متأسفانه هرچه جلوتر رفتیم از این کارکرد و هدف مهمش فاصله گرفت. وقتی خانه سینما را به یک جریان محفلی خاص متصل می‌کنیم و سیاستگذاری و مدیریت را در دست آن‌ها می‌دهیم طبیعی است که خانه همه سینماگران به محفل برخی خواص تبدیل می‌شود!»
شاید دخالت سازمان سینمایی برای تغییر قهری خانه سینما منجر به حواشی مانند سال‌های بعد از ۱۳۸۸ شود، اما می‌توان این درخواست را داشت که با ورود نهاد‌های نظارتی، خانه سینما به وسیله خود اعضا اصلاح شود و کارکرد واقعی خود را به دست آورد تا حداقل یک مجمع بزرگ صنفی به جای آنکه در خدمت منافع سیاسی گروه اندکی باشد در خدمت چندهزار عضو نیازمند قرار بگیرد.