روزنامه جوان
1402/03/27
بیتوجهی به حقالناس در وامدهی بهکارکنان بانکها
رشد پایه پولی در سال ۱۴۰۱ حدود ۲۳۰ هزار میلیارد تومان بود که در صورت اتخاذ سیاست فعالانه از سوی بانک مرکزی میتوانست صرف پروژههای عمرانی شود، اما تنها موجب اضافه برداشت بانکها برای ارائه تسهیلات به زیرمجموعهها و کارکنان خود شد و هیچ آورده جدی برای مردم نداشت. باید در سال ۱۴۰۲ برای سیاست پولی فعالانه دولت و در جهت تأمین مالی ابرپروژههای دولت از پایه پولی حدود ۲۵۰ هزارمیلیارد تومانی استفاده کرد و با برنامهریزی دقیق و با مداخله فعالانه بانک مرکزی صرف ابرپروژههای دولت شود، در غیر این صورت، پایه پولی از محل اضافه برداشت بانکها و بدون اینکه مابهازای واقعی در اقتصاد داشته باشد رشد خواهد کرد.بانکها واسطههای حیاتی بین پس اندازکنندگان و وام گیرندگان هستند و نقش مهمی در تخصیص منابع در اقتصاد دارند. یکی از وظایف اصلی بانکها تأمین اعتبار برای مشاغل و افراد نیازمند آن است. با این حال، همه اعتبارات یکسان ایجاد نمیشوند و بسیار مهم است که بانکها اعتبار خود را به سمت بخش مولد اقتصاد هدایت کنند.
بخش تولیدی اقتصاد متشکل از مشاغلی است که به تولید کالا و خدمات اشتغال دارند. این مشاغل با استفاده از منابعی مانند نیروی کار، سرمایه و فناوری برای تولید کالاها و خدماتی که نیازها و خواستههای مصرف کنندگان را برآورده میکنند، ارزش ایجاد مینمایند. بانکها با هدایت اعتبارات بانکی به سمت بخش مولد اقتصاد میتوانند به ایجاد اشتغال، افزایش بهرهوری و رشد اقتصادی کمک کنند.
دلایل متعددی وجود دارد که چرا هدایت اعتبارات بانکی به سمت بخش مولد اقتصاد اهمیت دارد. اول اینکه به رشد اقتصادی کمک میکند. زمانی که بانکها به کسب و کارها در بخش تولیدی اعتبار میدهند، اساساً منابع مورد نیاز برای رشد و توسعه را در اختیار آنها قرار میدهند. این امر میتواند منجر به افزایش تولید، ایجاد شغل و سطوح بالاتر فعالیت اقتصادی شود که همگی به رشد اقتصادی کمک میکند.
دوم اینکه هدایت اعتبارات بانکی به سمت بخش مولد اقتصاد میتواند به بهبود کیفیت اعتبار کمک کند. هنگامی که بانکها به مشاغل در بخش تولیدی وام میدهند، به مشاغلی وام میدهند که سابقه اثبات شدهای در تولید درآمد و سود دارند. احتمال بازپرداخت وامهای خود در این کسب و کارها بیشتر است که باعث کاهش ریسک نکول و بهبود کیفیت اعتبار میشود.
سوم، هدایت اعتبارات بانکی به سمت بخش مولد اقتصاد میتواند به کاهش نابرابری درآمد کمک کند. زمانی که کسب و کارها در بخش تولیدی قادر به رشد و گسترش باشند، شغل و برای کارکنان خود درآمد ایجاد میکنند. این میتواند به کاهش فقر و افزایش استاندارد زندگی به بسیاری از مردم در اقتصاد کمک کند.
علاوه بر هدایت اعتبارات بانکی به سمت بخش مولد اقتصاد، پیگیری سیاست پولی جاری نیز حائز اهمیت است. سیاست پولی به اقدامات بانک مرکزی برای تأثیرگذاری بر عرضه پول و اعتبار در اقتصاد اشاره دارد. ابزار اصلی بانکهای مرکزی برای اجرای سیاستهای پولی، نرخ بهره است. هدایت اعتبارات بانکی به سمت بخش مولد اقتصاد و پیگیری سیاست پولی جاری، هر دو برای ارتقای رشد اقتصادی و حفظ ثبات در اقتصاد مهم هستند. بانکها با هدایت اعتبار به سمت بخش تولیدی میتوانند به اشتغالزایی و افزایش بهرهوری کمک کنند. سیاست پولی فعال نیز در جهت این هدایت اعتبارات به بخشهای پیشران اقتصادی با روابط پسینی و پیشینی بالا، کمک بسزایی در تحقق رشد اقتصادی و در عین حال حفظ ثبات قیمتها خواهد داشت. در ادبیات اقتصادی براساس اینکه رشد پایه پولی ناشی از سمت بدهی یا دارایی ترازنامه بانک مرکزی باشد، دو نوع رشد پایه پولی قابل تصور است و سیاست پولی قابل تعریف است.
رشد پایه پولی ناشی از بدهی (Liability Driven): در این حالت رشد پایه پولی ناشی از تقاضای بانکهاست. بانکها برای پرداخت تسهیلات جدید، پرداخت سود سپرده و تسویه بین بانکی به پایه پولی (ذخایر) نیاز دارند. در این مدل، معمولاً ابتدا بانک تسهیلات یا سود سپرده را پرداخت و سپس برای تأمین نرخ ذخیره قانونی یا تسویه بین بانکی، از بانک مرکزی پایه پولی دریافت میکند.
رشد پایه پولی ناشی از دارایی (Asset Driven): در این حالت رشد پایه پولی ناشی از مصارف سمت دارایی ترازنامه بانک مرکزی است. به عبارت دیگر دولت با خرج منابع حاصل از فروش نفت یا استقراض از بانک مرکزی، باعث رشد پایه پولی و تزریق ذخایر به حساب بانکها نزد بانک مرکزی میشود و سپس بانکها میتوانند برای سایر مصارف خود از جمله پرداخت سود بانکی هم از ذخایر تأمین شده استفاده کنند. بررسی تحولات پولی ایران در سال ۱۴۰۱ نشان میدهد عمده رشد پایه پولی در این سال ناشی از سمت بدهی ترازنامه بانک مرکزی و به دلیل اضافه برداشت بانکها بوده است. همانطور که مشاهده میشود با وجود کنترل رشد نقدینگی که ناشی از کنترل مقداری ترازنامه بوده، نرخ رشد پایه پولی افزایش یافته است. اگر رشد پایه پولی ناشی از استقراض دولت از بانک مرکزی و به صورت فعالانه افزایش مییافت باید منجر به کاهش نرخ سود بین بانکی میشد، اما میبینیم که نرخ سود بین بانکی نیز روندی صعودی دارد و از ابتدای دولت بیش از ۵درصد افزایش یافته است. این موضوع نشان میدهد منبع رشد پایه پولی از محل منابع ارزان استقراض شده توسط دولت نبوده بلکه این بانکها بودهاند که به دلیل سیاست انقباضی و ناترازیهای خود با استقراض مجبور به تأمین ذخایر شدند و از این محل پایه پولی رشد کرده است، رویکردی که حتی وزیر اقتصاد نیز نسبت به کم کاری دولت در این زمینه اذعان داشته است. احسان خاندوزی وزیر امور اقتصادی و دارایی در همایش سیاستهای پولی و ارزی، حکمرانی و سیاستگذاری، گفته بود اگر بانک مرکزی به صورت فعالانه برای کنترل پایه پولی تدبیری اتخاذ نکند، پایه پولی به صورت منفعل از محل اضافه برداشتها رشد پیدا خواهد کرد؛ اتفاقی که در سال ۱۴۰۱ رخ داد و پایه پولی به صورت قابل توجهی افزایش یافت.
مهمترین محور سیاست پولی فعالانه دولت، به کارگیری این هدایت اعتبار در جهت تحقق وعده ساخت ۴ میلیون مسکن در دولت سیزدهم است. با هدایت اعتبار به سمت ساخت مسکن به عنوان مهمترین پیشران اقتصادی کشور، علاوه بر تأمین مالی ساخت مسکن به عنوان مهمترین نیاز مردم با توجه به تقاضای بخش مسکن از دیگر بخشهای اقتصاد و روابط پسینی و پیشینی فراوان این بخش، بقیه بخشها نیز که در حال حاضر دچار رکود شدند، وارد چرخه رونق تولیدی خواهند شد. ساخت مسکن به عنوان مهمترین ابرپروژه دولت، از اهمیت فوقالعادهای در بخش عرضه و تقاضا نیز برخوردار است. تأمین مالی ساخت مسکن با هدایت اعتبارات بانکی به این سمت، تلاطم قیمتی بخش مهمی از سبد هزینه خانوار را کنترل خواهد کرد و سهم مسکن که در تهران بیش از ۷۵ درصد از سبد خانوار را تشکیل میدهد، با عرضه زمین به شکل نامحدود و ساخت مسکن ثابت خواهد ماند و دچار تورم نخواهد شد. همچنین مهمترین نیاز خانوار نیز تأمین خواهد شد و دولت رگولاتوری دقیقی در این زمینه خواهد داشت.
از طرف دیگر، ساخت مسکن مهمترین راهکار خروج از رکود فعلی اقتصاد و اشتغالآفرینی این بخش است. رونق بخش مسکن، رونق بخشهای مختلف صنعتی را نیز در بر خواهد داشت که بسیاری از این بخشها در وضعیت فعلی دچار رکود سنگین شدند. بخشهایی نظیر رنگ و رزین یا سیمان از جمله بخشهایی هستند که با توسعه و رونق ساخت مسکن، دچار رونق جدی خواهند شد و از این رکود فعلی رهایی خواهند یافت.
در زمینه سیاست فعالانه پولی نیز علاوه بر اینکه اعتبارات بانکی به جای اینکه بدون افزایش ارزش افزوده در اقتصاد به جیب دلالان یا کارکنان بانکها برود، به سمت رشد واقعی اقتصاد و در جهت کمک به دولت استفاده خواهد شد و بدین ترتیب بخشی از اصلاح نظام بانکی نیز با توسعه ابزار هدایت اعتبار به سمت مولدترین و پیشرانترین بخش اقتصادی یعنی ساخت مسکن تحقق خواهد یافت. بنبست تأمین مالی بانکی بزرگترین مانع تحقق وعده دولت
حمید بهزادیبخش، کارشناس اقتصادی در گفتگو با «جوان» درباره پیگیری سیاست فعالانه پولی در سال ۱۴۰۲ و همچنین عملکرد ۲۰ ماهه بانکها در زمینه اعطای وام ساخت مسکن گفت: «یکی از مشکلات جدی اقتصاد ما در دهه گذشته رشد بدون ضابطه نقدینگی و پایه پولی در اقتصاد ایران بوده است. دهه ۹۰ دههای پر از عبرت و درس بوده است. چگونه نقدینگی در این دهه بیش از ۱۱ برابر شد، اما نه تنها در این دهه رشد اقتصادی نکردیم، بلکه نسبت به سال ۹۰، اقتصاد ما کوچکتر هم شده بود. این مسئله به ما نشان داد یک دهه رشد نقدینگی و پایه پولی داشتیم، اما اقتصاد ما نه تنها بزرگ نشد بلکه عقبگرد نیز داشت.»
وی ادامه داد: «باید مبحث هدایت اعتبارات بانکی در جهت هدایت رشد نقدینگی به سمت تولید و همچنین سیاست فعالانه پولی در جهت هدایت رشد پایه پولی به سمت ابرپروژههای اقتصادی دولت را به طور جدی درک کنیم. با وجود چنین تجربه مهم در دهه اخیر در رشد نقدینگی و پایه پولی بدون هدایت به سمت تولید، شاهد بودیم که متأسفانه دولت نیز دوباره اشتباه دهه اخیر را تکرار کرد و در سال ۱۴۰۱ سیاست پولی منفعلانه در پیش گرفته شد و این بانکها بودند که با اضافه برداشت خود، پایه پولی را رشد دادند.»
این کارشناس اقتصادی مهمترین رویکرد دولت در جهت شکستن دور باطل رشد نقدینگی، تورم و رکود اقتصادی را ساخت مسکن دانست و گفت: «مهمترین راهکار برای شکستن چرخه ناترازی و تورم در کشور، آزاد کردن زمین و ساخت مسکن است. در زمینه ساخت مسکن چندین مشکل وجود دارد که دولت باید سریعاً این مشکلات را حل کند. اولین و مهمترین مشکل در بحث زمین، شکستن انحصار زمین است. متأسفانه دولتهای قبل به دلیل محدود کردن عرضه زمین در کلانشهرها بعد از دهه ۸۰، اقتصاد زمین و عرضه و تقاضا را در این بخش به هم ریختند و شاهد این هستیم که در این دوره، زمین به عنوان یکی از پیشرانهای تورمی کشور بوده و بیشترین میزان رشد را از ابتدای سال ۸۰ تاکنون داشته است. ایجاد انحصار زمین، به نفع بانکها بوده است و همین موضوع بسته بودن زمین، اجازه رشد تولید در بخش مسکن را نداده و این موضوع به یکی از مهمترین مشکلات حل مسئله مسکن برای خانوار تبدیل شده است.»
بهزادیبخش با اشاره به دومین مشکل در بحث ساخت مسکن افزود: «جز چند شهر خاص و کلانشهر بزرگ، مسئله زمین در بقیه کشور قابل حل است. مسئلهای که به طور عمده در حال حاضر در بخش ساخت مسکن با آن مواجه هستیم، نظام تأمین مالی ساخت مسکن است. تجربه همه کشورهای دنیا در زمینه ساخت مسکن، اعطای وام بلندمدت بانکی با اقساط بلندمدت بوده که در بحث هدایت اعتبار نیز بسیار اثرگذار است. به طور مثال بیش از ۴۲ درصد از تسهیلات بانکی در اقتصاد امریکا به بخش مسکن تعلق دارد ولی متأسفانه در ایران به هیچ وجه به این شکل نیست و نبوده است. سهم مسکن و به خصوص سهم تسهیلات ساخت مسکن همیشه جزو آخرین اولویتهای بانکها بوده و همین مسئله موجب شده است با وجود تلاشهای دولت و وزارت راه و شهرسازی در تخصیص زمین، مسئله تأمین مالی و هدایت اعتبارات بانکی به این سمت به طور کلی با مشکل مواجه شود. تنها بانک مسکن در زمینه اعطای وام عملکرد مناسبی داشته است و بقیه بانکهای کشور چه خصوصی و چه دولتی عملکرد بسیار پایینی در ارائه تسهیلات ساخت مسکن داشتهاند.»
وی در پایان گفت: «مهمترین مسئله این است که با افزایش اضافه برداشت بانکها، پایه پولی رشد و همچنین رشد نقدینگی نیز افزایش چشمگیری داشته است، اما میبینیم این تسهیلات اعطا شده هیچ کدام به سمت تولید نرفته و بخش عمدهای از این تسهیلات صرف اعطای وام به کارکنان بانکها یا زیرمجموعههای بانکها شده است که هیچ خلق ارزشی در اقتصاد نداشته و فقط به تورم دامن زدهاند. باید یک بار برای همیشه از اشتباه بزرگ دهه ۹۰ درس بگیریم و با هدایت اعتبارات بانکی به سمت تولید مسکن به طور جدی در بخش تأمین مالی وعده بزرگ دولت اقدام صورت گیرد وگرنه با این دست فرمان، نه مسکنی برای مردم ساخته خواهد شد و نه امکان رونق اقتصادی از این محل فراهم خواهد شد.» راهکارهای کاهش تلاطمات قیمتی مسکن
به زعم کارشناسان، یکی از اصلیترین راهکارهای کاهش تلاطمات قیمتی در این حوزه، ساخت مسکن جدید و عرضه بیشتر است. حال آنکه ساخت خانههای جدید نیازمند زمین و بودجه است. واقعیت این است که تنها نیم درصد از کل مساحت کشور به حوزه سکونتگاه و مناطق مسکونی اختصاص داده شده است. همین ایجاد محدودیت در اعطای زمین و بسته بودن کمربندی شهرها، تورم بیسابقه در حوزه مسکن را به دنبال داشته است. راهکار این است که با اجرای قانون جهش تولید مسکن و آزادسازی زمینها و برداشتن حریم شهرها به سمت تأمین زمین مورد نیاز برای ساخت مسکنهای جدید گام برداریم. به نظر میرسد، بهترین مدل برای اعطای زمین و ساخت مسکن در کمربندیهای جدید شهری این است که زمین با متراژ حداقل ۲۵۰ متر در اختیار خانوارها قرار بگیرد و ساخت مسکنهای ویلایی حیاطدار در دستور کار باشد.
موضوع دیگر این است که حتی با تأمین زمین، مسئله تأمین بودجه ساخت و ساز مطرح میشود. در این خصوص باید به هدایت اعتبارات بانکی به سمت ساخت مسکن روی بیاوریم، بنابراین لازم است تسهیل پرداخت وام ساخت مسکن در دستور کار قرار گیرد. در شرایط فعلی، وام ساخت مسکن هیچگاه معوق نخواهد شد و ضمانت آن نیز خانه ساخته شده است. اینها شرایط سختی است که برای اعطای وام مسکن در نظر گرفته میشود. آمار و ارقام بانک مرکزی نیز به خوبی نشان از انحراف در پرداخت تسهیلات ساخت مسکن دارد. اینها مواردی است که باید اصلاح شود. نظرات علیرضا مناقبی را به عنوان یک کارشناس اقتصادی در خصوص تسهیل وام ساخت و ساز به مردم و آزادسازی زمین بر اساس مصوبات مجلس در ادامه میخوانید. اصلاح انحراف در پرداخت تسهیلات بانکها
علیرضا مناقبی، کارشناس اقتصادی در گفتگو با «جوان» با اشاره به این موضوع که باید زیرساختهایی را در حوزه مسکن به وجود بیاوریم و به صورت اساسی به حل مشکل بپردازیم، گفت: «الان در حوزه مسکن با گره کوری روبهرو شدهایم که باز کردنش سخت شده است. به همین دلیل باید به دنبال راهکارهای اساسی و عملی باشیم.»
وی افزود: «تا زمانیکه تضاد منافع در کشور وجود دارد، گشایشی در امور شاهد نخواهیم بود. اینکه تا الان زمینهای دولتی بر اساس قانون آزادسازی نشده است، به همین موضوع برمیگردد. حتی امکان دارد برخی به دنبال سوءاستفاده از این قانون باشند و بخواهند آن را در بسترهای رانتی پیش ببرند. مشکل اینجاست که ما قوانین خوبی در زمینه ساخت مسکن داریم و حرفهای خوبی هم میزنیم، اما در عمل اتفاقی نمیافتد. مثلاً در حوزه آزادسازی زمینهای دولتی قانون هم در مجلس مصوب کردهایم، اما در عمل شاهد آزادسازی این زمینها نیستیم و هر روز آحاد مردم با مشکلات بیشتری در حوزه مسکن روبهرو میشوند.»
مناقبی خاطرنشان کرد: «اعطای زمین رایگان به مردم برای خانهسازی میتواند به حل مشکل کمک کند، اما باید در زمینه هزینههای ساختوساز هم چارهاندیشی کنیم. با فرض اینکه زمینهای دولتی آزادسازی شود و در قطعات ۲۵۰ متری در اختیار مردم قرار گیرد، مردم بودجه کافی برای ساخت ندارند.»
وی ادامه داد: «باید تسهیلات بانکی را نیز برای ساخت و ساز خانهها در نظر بگیریم و وامهای بانکی به سمت مسکن سوق داده شوند. مهم است این تسهیلات در اختیار مردم معمولی که نیاز به مسکن دارند، قرار گیرد. باید نوعی مدارا با دریافتکنندگان این وامها داشته باشیم و شرایط را برایشان تسهیل کنیم.»
این کارشناس اقتصادی گفت: «الان شرایط سختی برای وام گیرندگان خرد در نظر میگیریم. مثلاً برای بازپسگیری وامهای اعطایی به آنها سختگیری زیادی میشود و با هرگونه عقب افتادگی وامها به سرعت برخورد قانونی صورت میگیرد.»
وی ادامه داد: «کسانی که به وام ساخت مسکن نیاز دارند، معمولاً توان عبور از بروکراسی اداری پیچیده دریافت وام را ندارند و نمیتوانند از این وام بهرهمند شوند. باید شرایطی به وجود بیاوریم که ضمن گرفتن ضمانتهای درست، وام در اختیار افرادی که نیاز دارند، قرار گیرد. اگر میخواهیم گره کوری که در حوزه مسکن به وجود آمده است، برطرف شود، قطعاً باید به سمت اصلاح برخی روندها حرکت کنیم. مثلاً بانکها در سال ۱۴۰۰ به کارکنان خود ۱۴۶ هزار میلیارد تومان تسهیلات پرداخت کردهاند. باید این انحراف در پرداخت تسهیلات بانکها اصلاح شود. با تصحیح این مسائل میتوانیم به سمت اعطای تسهیلات بانکی جهت ساخت خانه و سرپناه به مردم حرکت کنیم.» جمعبندی
بهنظر میرسد دولت اراده و احتمالاً قدرت لازم برای اصلاح نظام بانکی را ندارد. هرچند رئیس دولت به صورت شفاهی از روند ارائه تسهیلات بانکی انتقاد کرده است، اما جایگاه حقوقی رئیسجمهور اقتضا نمیکند همانند یک شهروند عادی در تریبون رسمی انتقاد کند بلکه وظیفهاش اصلاح روندهاست. حال انتظار میرود دولت بدون رودربایستی نسبت به اصلاح روندهای بانکی اقدام کند و حتماً گام اول این اقدام نیست، حذف مسئولان درگیر «تعارض منافع» است که در پسوپناه راهروهای هزارتوی نظام اقتصادی کشور رخنه کردهاند و حتماً متقابلاً با آن جیغهای بنفش زیادی را بلند خواهد کرد.»
سایر اخبار این روزنامه
رد مغالطه تفکیک عفاف و حجاب
جامعه ایرانی نه بی دین میشود، نه سکولار
لبنیها از سفره مردم کره میگیرند
مقام امریکایی: نتوانستیم مانع حضور ایران در «نیمکرهما» شویم
استعفافروشی برای ورود به فهرست مجلس!
تراژدی ویرانگر غرق ۶۲۱ مهاجر یک قایق در آبهای یونان
بازبینی پرونده ۴۵ ساله ایران و عربستان
واشنگتن: مذاکره با ایران جریان دارد، ولی به توافقی نرسیدهایم
نگران محتوای فیلمها باشیم یا تجهیز سالنها؟!
برنامهریزی غلط آفت جوانگرایی والیبال
بیتوجهی به حقالناس در وامدهی بهکارکنان بانکها