تاخت و تاز در فوتبال خالی از نظارت

اوضاع روز به روز بغرنج‌تر می‌شود، اما همچنان آب از آب تکان نمی‌خورد. این در حالی است که ادعا‌های زیادی برای مهار پول‌پاشی‌ها در فصل مکاره نقل و انتقالات مطرح می‌شود، اما تمام ادعا‌های مطرح شده یا در حد حرف است یا اگر گاهی به قانون تبدیل شوند یا متن صریحی ندارند یا نظارت و ضمانت اجرایی! به همین دلیل هم هست که تغییر مثبتی که ایجاد نمی‌کند هیچ، شرایط را بدتر و بدتر هم می‌کند.
صرف‌نظر از تصمیمات خلق‌الساعه که باعث می‌شود کار رها شود، عدم نظارت و نبود قانونی که مانع از هرج و مرج در فصل نقل و انتقالات شود باعث شده طی سال‌های اخیر شاهد اتفاقات عجیب و غریب زیادی باشیم. اتفاقاتی که عمدتاً به ضرر فوتبال ایران بوده و بیت‌المال را حیف و میل می‌کند.
تا دیروز انتقاد از رقم نجومی قرارداد‌هایی بود که با هیچ واکنشی از سوی نهاد‌های نظارتی مواجه نمی‌شد، اما امروز مسئله رشد ساعتی رقم قرارداد‌هایی است که دیگر به پول رایج کشور بسته نمی‌شود و با ارز‌های خارجی نظیر دلار و یورو محاسبه می‌شود. این یعنی دیگر حتی خوش‌حسابی باشگاه‌ها هم نمی‌تواند تأثیرگذار باشد وقتی با توجه به رشد روزافزون ارز‌های خارجی، در صورت پرداخت به‌موقع، بازیکنان در پایان فصل چند برابر آنچه را که توافق کردند دریافت خواهند کرد.
این بدعت را چند سال قبل تراکتورسازی تبریز پایه‌گذاری کرد، درست زمانی که برای رسیدن به موفقیت دست روی کاپیتان‌های تیم ملی گذاشت و برای جلب رضایت آن‌ها اقدام به عقد قرارداد ارزی کرد. راهی که امروز بسیاری از بازیکنان لیگ برتری در پیش گرفته‌اند، خصوصاً نفراتی که به‌طور قرضی از تیم‌های کشور‌های دیگر در لیگ برتر بازی می‌کنند یا ترجیح دادند به جای حضور در لیگ کشور‌های دیگر فوتبال خود را در داخل کشور ادامه دهند، چراکه باتوجه به عدم نظارت آقایان و نبودن قوانین دست و پاگیر، درآمدزایی در فوتبال ایران به مراتب بهتر از سایرکشورهاست، از آن جهت که در لیگ‌های دیگر پرداختی‌ها براساس متر و معیاری خاص است، درست برعکس فوتبال ایران که پرداختی‌های آن هیچ متر و معیاری ندارد و هر دلال، مربی، بازیکن و مدیری هر اندازه که تیغش ببرد، می‌گیرد.


تاخت و تاز دلال‌ها در فوتبال ایران، به‌خصوص در فصل نقل و انتقالات داستان تازه‌ای نیست، همچنین فساد ناشی از نفوذ آنها؛ داستان جدید، عقد قرارداد ارزی (دلاری و یورویی) با بازیکنان و مربیان داخلی است. داستان تلخی که سنگ‌بنای آن سال‌ها قبل در تبریز گذاشته شد! بدعتی که بی‌شک اگر همان زمان با آن برخورد می‌شد کار به جایی نمی‌رسید که امروز هر بازیکنی خواهان عقد قرارداد ارزی باشد! خواسته‌ای که باشگاه‌های متمول توان نه گفتن به آن را ندارند. هرچند برخی باشگاه‌ها نیز با وجود آنکه آه ندارند با ناله سودا کنند به واسطه اینکه دست‌شان به‌طور مداوم در جیب مردم است، تلاشی برای نه گفتن به این خواسته‌های غیر‌معقول نمی‌کنند.
تکلیف دلال جماعت مشخص است، از سوی دیگر هیچ مربی و بازیکنی هم از دریافتی بیشتر بدش نمی‌آید، خصوصاً اگر دیرکرد باشگاه‌ها برای پرداخت به سودش باشد، نه ضررش! اما اینکه چرا هیچ نهاد و مسئولی صدایش بابت این هرج و مرج درنمی‌آید جای سؤال است و تعجب.
درست در شرایطی که مشکلات مالی در ورزش بی‌داد می‌کند، عده‌ای در فوتبال چنان در حال مکیدن بیت‌المال هستند که قطره‌ای برای سایر رشته‌ها نمی‌ماند. با این وجود هیچ عزمی برای ممانعت از تاراج بیت‌المال و ایستادگی برابر تاخت‌وتاز‌های مدیران باشگاه‌ها نیست! گویا نوبت به فوتبال که می‌رسد نور چشم آقایان یاری نمی‌کند برای دیدن! بی‌تفاوتی که باعث شده فساد در فوتبال بی‌داد کند، فسادی که تاوان آن را مردم می‌دهند بی‌آنکه این مسئله خم به ابروی کسی بیاورد.
اینکه چرا باید بازیکنان داخلی قرارداد‌های ارزی ببندند، همان اندازه جای تعجب و سؤال دارد که پرداخت‌های نجومی و چندده میلیاردی به بازیکنان درجه چندم فوتبال ایران داشت. اما گویی برخلاف مردم کارد هنوز به استخوان آقایان مسئول نرسیده که قدمی برای نظارت یا ممانعت از این بلبشو بردارند.