هجوم دوباره پتروشيمي به ميانكاله

سارا سبزي
پروژه ساخت پتروشيمي ميانكاله كه سال پيش پس از كش‌وقوس‌هاي فراوان متوقف شد، دوباره با فنس‌كشي در اطراف مراتع حسين‌آباد كارش را آغاز كرده است. تصاوير منتشر شده از اين منطقه نشان مي‌دهد كه سرمايه‌گذار پتروشيمي ميانكاله طي پنج روز گذشته تمام اضلاع شمالي، جنوبي و غربي محوطه 92 هكتاري مرتع حسين‌آباد و لله‌مرز را محصور كرده و ضلع شرقي به سمت كانال قره‌تپه كمتر از 600 متر باز مانده كه پيش‌بيني مي‌شود آن هم به زودي بسته خواهد شد. سال گذشته بعد از اعتراضات گسترده مردم محلي، فعالان محيط زيست و رسانه‌ها در نهايت رييس‌جمهوري و قوه قضاييه دستور داد تا زماني كه ارزيابي محيط‌زيستي پروژه انجام نشده، طرح متوقف بماند، اما حالا با وجود تاكيد سازمان محيط‌زيست بر نداشتن اين مجوز و البته وجود ايرادات قانوني متعدد، پروژه دوباره آغاز شده است. تصويب طرح در سال 1399 انجام شد و كلنگ ساخت كارخانه پتروشيمي در جوار ميانكاله را وحيدي، وزير كشور، روز بيست‌ودوم اسفند 1400 در فاصله حدود پنج‌ كيلومتري تالاب ميانكاله در استان مازندران، به عنوان «كارخانه پتروشيمي شهداي حسين‌آباد» به زمين زد. اعتراضات مردم منطقه و واكنش رسانه‌ها هم از همان زمان آغاز شد. توليد 120 هزارتن پروپيلن با سرمايه‌گذاري 370 ميليون دلار در فاز اول در عرصه‌اي 90 هكتاري براي اين پروژه در نظر گرفته شده بود، اما در نهايت قرار است ظرفيت توليد آن به 470 هزار تن برسد.  وحيدي، وزير كشور در روز كلنگ‌زني اعلام كرده بود كه توافقات محيط زيستي براي ساخت اين مجتمع دريافت شده، اما همان روز علي سلاجقه، رييس سازمان محيط زيست گفت كه اين پروژه مجوز زيست محيطي ندارد و فاقد اعتبار است. در نهايت هم 29 فروردين سال گذشته خود وحيدي خبر داد كه تا بررسي مجدد ابهامات زيست‌محيطي پروژه متوقف مي‌ماند. كلنگ‌زني اين مجتمع پتروشيمي در حالي در اسفند سال 1400 انجام شد كه پروژه موافقت اصولي شركت ملي صنايع پتروشيمي را نداشت. مالك مقدمات كار را در سال 98 و 99 آغاز مي‌كند و در شرايطي كه تصور مي‌شد حايز شرايط است، پيش‌مجوزي را دريافت مي‌كند كه براي پروژه جانمايي كند. دريافت موافقت اصولي پروژه‌هاي پتروشيمي هم مشروط به دريافت ساير مجوزها مثل زمين و ارزيابي زيست محيطي است. طبق گفته مديرعامل شركت ملي صنايع پتروشيمي، اعتبار پيش‌مجوز پتروشيمي اميرآباد در دي سال 1400 به پايان رسيده و از نگاه اين شركت موافقت اصولي ندارد. سعيد كريمي، مديركل دفتر ارزيابي سازمان محيط زيست به «اعتماد» توضيح مي‌دهد كه «سازمان محيط زيست در همان مقطع هم مخالف اين پروژه بود. گزارش ارزيابي زيست محيطي دادند و طبق آن اصلاحاتي از آنها خواسته شد، چون مخالفت‌هايي با آن مطرح شده، در مجموعه استان، منطقه‌اي به نام گهرباران را به آنها معرفي كردند و آنجا هم يك منطقه كشاورزي است. با اين حال ما هنوز گزارشي از آنجا نداريم. به تازگي آنچه بر اساس گزارش‌هايي كه دريافت كرديم در همان محل قبلي در حال ادامه فنس‌كشي هستند. زمين آنجا به نام مالك آن است و مجموعه قوه قضاييه در آن زمان اعلام كرد كه اين زمين بايد برگردد و نبايد در مالكيت آنها باشد و بايد مسترد شود. به نظر مي‌رسد اين اتفاق نيفتاده و زمين هنوز تحت مالكيت آنهاست. بر اساس بند «غ» ماده 38 قانون برنامه ششم اين فعاليت مصداق شروع عمليات اجرايي تلقي مي‌شود و مغاير ضوابط زيست محيطي است، چون آنها مجوزي ندارند.»
پتروشيمي خارج از توان اكولوژيكي 
ميانكاله است
به ‌دليل حساسيت اكوسيستم ميانكاله ساخت پتروشيمي براي ميانكاله سنگين و خارج از توان اكولوژيكي آن است. علاوه بر آن صنايع سنگين اجازه بارگذاري در اين منطقه را ندارند و از نظر آمايش سرزميني و در اسناد بالادست، توسعه پروژه‌هاي فاضلاب‌زا در اين منطقه آسيب‌زاست و اجازه فعاليت آنها در اين اسناد قيد نشده است. پروژه‌هاي پتروشيمي در ابعاد هوا، آب، خاك، گياهان و جانوران آلودگي‌هاي زيست‌محيطي به دنبال دارند. پتروشيمي ميانكاله هم از نظر ارزيابي محيط‌زيستي در رده هفتم است و نياز به گزارش ارزيابي دارد. سال پيش غلامرضا شريعتي، نماينده مردم بهشهر در مجلس ادعا كرده بود كه رييس سازمان محيط زيست در جلسات هيات وزيران حضور داشته و در زمان راي‌گيري براي ايجاد اين پتروشيمي، مسوولان محيط زيست وقت هم موافقت خود را با آن اعلام كرده بودند.بيست و سوم اسفند سال 1399 در جلسه هيات وزيران و به پيشنهاد وزارت نفت تصويب مي‌شود كه زيرساخت‌هاي لازم براي احداث يك پارك اختصاصي توليد پروپيلن گاز طبيعي در منطقه اميرآباد مازندران فراهم شود. اين زيرساخت‌ها شامل تامين و آماده‌سازي زمين، احداث مخازن و تاسيسات انتقال پروپيلن در مجموع به ظرفيت 400 هزار تن در سال و احداث تاسيسات انتقال پروپيلن به منطقه عمومي دامغان است. اين مصوبه در حالي تصويب شد كه به استناد مصوبه هيات وزيران در سال 1381 استقرار صنايع شيميايي و فاضلاب‌زا در استان‌هاي گيلان، مازندران و گلستان به استثناي شهرك‌هاي صنعتي لوشان و مراوه‌تپه ممنوع است.يكي از ادعاهايي كه براي توجيه راه‌اندازي اين پروژه مطرح مي‌شود، نياز استان به اشتغال‌زايي است. موافقان طرح از لشكر بيكاران در استان مي‌گويند و تاسيس اين پروژه را ضروري مي‌دانند. ادعاي شگفت‌انگيزي كه درباره ميزان اشتغال‌زايي مطرح مي‌شود، 75 هزار شغل است، اما در صورت اجراي كامل، ميزان اشتغال‌زايي پروژه 360 نفر است. اين در حالي است كه تاسيس پتروشيمي ميانكاله 70 پروانه چراي دام با هر كدام حداقل دو نيرو را بيكار مي‌كند. علاوه بر آن آغاز به كار اين پروژه صيادان فعال در شركت پره صيادي واقع در دريا هم با تبعات آن روبه‌رو خواهند شد. ۲۳ شركت تعاوني صيد پره در ميانكاله فعالند و هر شركت بين ۷۰ تا ۹۰ عضو حاضر و فعال روي تورهاي صيادي قانوني دارند. ۸۲ واحد دامداري هم در ميانكاله فعاليت مي‌كنند كه آنها هم تحت تاثير ساخت اين پتروشيمي قرار مي‌گيرند. مجتمع پتروشيمي اميرآباد در حالي در 90 هكتار مرتع با ظرفيت سالانه 470 هزار تن در دست احداث است كه ساير مجتمع‌هاي پتروشيمي در استان‌هاي ديگر مانند شركت‌هاي پتروشيمي مرجان، دنا و سيلان و ... در عرصه‌اي هفت هكتاري با ظرفيت توليد يك ميليون و 650 هزار تن در سال فعالند. غير از آن براي توليد پروپيلن از شوراي اقتصاد كشور مجوزهاي لازم دريافت نشده است. اين مجتمع براي تامين گاز مورد نياز خود نياز به حجم بالايي از گاز دارد، آن هم در استاني كه هر سال در فصول سرد با مشكل تامين گاز روبه‌رو است. تامين گاز مورد نياز نيروگاه شهيد سليمي نكا هم هر سال با مشكلات زيادي صورت مي‌گيرد. اين پتروشيمي غير از گاز، به آب فراواني هم نياز دارد، اما با توجه به فعاليت نيروگاه و سدهاي مختلف در اين استان، مشكل به تامين آب شرب رسيده است. از زماني كه نيروگاه شهيد سليمي شروع به سوزاندن مازوت كرد، ميزان استفاده از آب توسط آن بالا رفت. اين آب از هشت حلقه چاه عميق و بزرگ تامين مي‌شود و در حال حاضر سطح آب منطقه به ‌شدت پايين رفته و بحران آب در شرق مازندران از سطح آب كشاورزي به بحران آب شرب رسيده است. اگر براي تامين آب مورد نياز پتروشيمي ميانكاله از آب شيرين‌كن استفاده شود، مشكل بزرگ‌تري پيش رو خواهد بود؛ چون در بهترين حالت تنها كمتر از ۳۸ درصد از آب دريافتي به آب شيرين تبديل مي‌شود و باقي آن پسماند و آبي تلخ خواهد بود. علاوه بر آن غير از ريختن اين پسماند به دريا راهي براي دفع آن نيست.با اجراي پروژه و نياز آن به احداث 200 كيلومتر خط لوله، بخش وسيعي از اراضي كشاورزي و جنگلي در اين مسير تحت تاثير قرار مي‌گيرند. علاوه بر آن امكان ارسال پسماند از عمق 25 متر و فاصله 20 كيلومتري از ساحل وجود ندارد و در صورت امكان هم به دليل وضعيت چرخش آب در منطقه، امكان تخليه آلودگي به سختي انجام مي‌شود و در نهايت اكوسيستم منطقه در كوتاه‌مدت با تغييرات منفي زيادي روبه‌رو مي‌شود. براي احداث اين پروژه حدود 18 هزار ميليارد تومان اعتبار دولتي با بازپرداخت پنج ساله در نظر گرفته شده و علاوه بر آن مبلغ مصرف گاز طبيعي براي پتروشيمي‌ها هم بسيار كم و با 30 درصد تخفيف توزيع مي‌شود كه نشان مي‌دهد براي مالك صرفه اقتصادي خوبي دارد. پروژه در حالي دوباره آغاز شده است كه ايرادات قانوني زيادي دارد. سال گذشته اطلاعاتي درباره مالك اين پروژه منتشر شد كه نشان مي‌داد او يكي از بدهكاران بزرگ بانكي و مالك شركت فولاد البرز ايرانيان است. اين اطلاعات از همان سال گذشته و زمان آغاز اجراي پروژه شفاف شد، به خصوص از وقتي كه اسامي ابربدهكاران بانك توسعه صادرات منتشر و نام مالك اصلي اين پروژه در اين ليست ديده شد. سهامداران اين شركت، شركت‌هاي توليدي ساريه شمال، سيمان نايين، مرغ امين مازندران و توليد صنايع مفتولي طبرستان هستند. عرصه 90 هكتاري مورد بحث بخشي از اراضي ملي و سند مالكيت آن به نام دولت به نمايندگي سازمان جنگل‌ها و مراتع است. علاوه بر آن منطقه حسين‌آباد مشمول طرح مرتع‌داري است و 70 نفر از دامداران ميانكاله اراضي حسين‌آباد و لله‌مرز داراي پروانه چرا و حقوقي در اين مراتعند. با وجود اين شرايط سال گذشته بدون دريافت رضايت از دامداران و ذي‌حقان، اين 90 هكتار به پتروشيمي كه مالك آن يك شركت سهامي خاص بود، واگذار شد. بر اساس سند آمايش سرزمين كه در سال 1400 ابلاغ شد، اين عرصه كاربري كشاورزي درجه دو دارد و در اين مناطق امكان تغيير كاربري در اين عرصه وجود ندارد.طي ۱۰ سال گذشته هر سال ۱۲ سانت از تراز آب خزر كاهش پيدا كرده و به همين دليل تالاب‌هاي ساحلي مثل ميانكاله در خطر خشكي دايمي و كامل قرار گرفتند؛ به همين دليل و برداشت اين ميزان آب از دريا به اين روند سرعت مي‌بخشد.

پتروشيمي ميانكاله پيوست سلامت ندارد 
 صنايع پتروشيمي زمان ارايه درخواست خود بايد پيوست سلامت هم داشته باشند و دريافت همين پيوست حداقل به دو سال زمان نياز دارد؛ چون بايد روند بيماري‌هاي منطقه مشخص شود تا خود همين صنايع باعث افزايش نرخ بيماري نشوند. پتروشيمي ميانكاله اين پيوست را دريافت نكرده است. صنايع آب‌بر پتروشيمي در بسياري از نقاط دنيا در مناطق خالي از سكنه و بدون سفره زيرزميني ساخته مي‌شوند و باتوجه به اينكه به آب فراواني نياز دارند، پساب توليد شده با لوله‌هاي قطور به جايي دور از محل سكونت مردم منتقل مي‌شوند، اما پتروشيمي ميانكاله در ميان مراتع حاصلخيز جانمايي شده است. اين منطقه در حالي براي تاسيس اين پروژه انتخاب شده كه استان مازندران با تغيير كاربري گسترده زمين‌هاي كشاورزي روبه‌رو است و به‌طور مستقيم بر امنيت غذايي آن تاثير مي‌گذارد. يكي از كارشناسان سلامت به «اعتماد» توضيح مي‌دهد كه پتروشيمي ميانكاله براي تصفيه پساب در هر ساعت به حدود چهار هزار مترمكعب آب نياز دارد. غلظت شوري اين آب كه به پساب تبديل خواهد شد، ۳۰ تا ۴۰ درصد از غلظت شوري آب درياي خزر بيشتر است. با توجه به اينكه طرح فاقد پيوست سلامت است، مشخص نيست كه اين پساب كجا تخليه مي‌شود. اگر اين پساب وارد محيط بسته درياي خزر شود اكوسيستم آن را تغيير مي‌دهد. خزر زيستگاه انواع ماهيان است و غذاي مردم را تامين مي‌كند. با اين ميزان شوري قرار است چه اتفاقي براي آن بيفتد؟ 



چرا ميانكاله اهميت دارد؟
منطقه ويژه اقتصادي اميرآباد با حريم تالاب ميانكاله و محدوده پارك ملي ميانكاله حدود صد متر فاصله دارد. تالاب ميانكاله درون شبه‌جزيره‌اي باريك به همين نام قرار دارد و از شمال به درياي مازندران، از جنوب به خليج گرگان، از غرب به تالاب زاغمرز و از شرق به آشوراده و از طريق كانال باريكي به طول كمتر از يك كيلومتر به بندر تركمن مي‌رسد. شبه‌جزيره ميانكاله در منتهي‌اليه جنوب شرقي درياي مازندران، در 12‌ كيلومتري شمال شهر بهشهر استان مازندران قرار گرفته است. مساحت تالاب بيش از ۶۸ هزار هكتار و ارتفاع آن بين ۱۵ تا ۲۸ متر كمتر از سطح درياي آزاد است. ميانكاله از سال ۱۳۴۸ به عنوان منطقه حفاظت ‌شده تعيين شد و حالا با عناوين پناهگاه حيات وحش، تالاب بين‌المللي و ذخيره‌‌گاه طبيعي زيست‌كره تحت حفاظت سازمان محيط زيست قرار دارد. يكي از دلايل اهميت ميانكاله اين است كه در تمام سواحل جنوبي درياي مازندران هيچ منطقه‌اي جز آن وجود ندارد كه محيط طبيعي آن در وضعيتي نسبتا دست‌نخورده باقي‌ مانده باشد. سلامتي نسبي ميانكاله موجب شده تا تالاب‌ها و سواحل اين منطقه علاوه بر پرندگان مهاجر، محل تخمگذاري و زيستگاه اصلي بسياري از ماهيان درياي مازندران هم باشد؛ به ‌ويژه كپور و كفال و ماهيان خاوياري. نزديك به نيمي از خاويار ايران از آب‌هاي اين منطقه صيد مي‌شود.ميانكاله با كمبود منابع آب شيرين به ‌شدت آسيب‌پذير شده و در معرض خطر است. طول اين شبه‌جزيره دراز و باريك 48 كيلومتر و عرض آن بين 1.3 تا 3.2 كيلومتر است و خليج گرگان را از درياي مازندران جدا مي‌كند. چهار روستا به نام‌هاي آشوراده، قزل‌شمالي، قزل‌مهدي و قواسطل در شبه‌جزيره قرار دارند و بندر تركمن هم در سمت مقابل انتهاي شبه‌جزيره قرار دارد. اين منطقه زيستگاه بسياري از پرندگان مازندراني و گونه‌هاي خزنده منحصربه‌فرد بومي اين منطقه است. علاوه بر اين پناهگاه بسيار مهم و شناخته‌ شده بين‌المللي براي پرندگان مهاجر است. سال ۱۳۹۶ درخواست وزير نفت از عيسي كلانتري، رييس وقت سازمان محيط زيست، براي ارايه مجوز لازم در زمينه احداث دو واحد عظيم پتروشيمي در سواحل درياي مازندران، در مناطق اميرآباد بهشهر و رودسر و موافقت شتاب‌زده عيسي كلانتري، واكنش‌هاي اعتراض‌آميزي را به همراه داشت. با توجه به فصلي ‌بودن رودخانه‌ها و شرايط آب اقليمي منطقه، ميانگين نياز آب محيطي سالانه رودخانه‌ها بين يك‌دهم تا دودهم مترمكعب برآورد شده است. كمبود آب شبه‌جزيره، سوءمديريت، اقدامات كشاورزي ناپايدار و كاهش شديد چاه‌ها و منابع آب زيرزميني وضعيت شبه‌جزيره ميانكاله را تشديد كرده است. مردم محلي درآمد خود را از كشاورزي، باغداري، دامداري، صنايع دستي، قالي‌بافي، مرغداري سنتي و گردشگري به دست مي‌آورند و چراي بي‌رويه، شكار غيرقانوني، ماهيگيري، جنگل‌زدايي و گسترش بي‌رويه روستاها از‌جمله چالش‌هايي است كه محيط زيست منطقه را تهديد مي‌كند. اين پناهگاه حيات وحش ۵۵ هكتار مساحت دارد و مركز تكثير و نگهداري گوزن زرد خالدار ايراني است كه گونه‌اي در معرض انقراض محسوب مي‌شود. دشت مملو از درختان هيركاني و بلوط كهنسال است. در نزديكي بندر اميرآباد، تالاب لپو زاغمرز از بهشهر در مسير جاده ساحلي بعد از نيروگاه حرارتي برق نكا قرار دارد و از ميانكاله جدا افتاده است.  خليج گرگان ۴۰۰ كيلومترمربع وسعت دارد و عمق آن در بيشترين نقطه در زمان بالا آمدن آب، به چهار متر مي‌رسد. هر چه در خليج به شرق پيش برويم، تا حوالي ضلع جنوبي آشوراده، آب عميق‌تر مي‌شود. ميانكاله در سال 1354 به عنوان سايت كنوانسيون رامسر انتخاب شد. زيستگاه‌هاي اصلي آن شامل تالاب‌ها، سواحل ماسه‌اي، آب‌هاي كم‌عمق دريايي و مناطق كشاورزي است. سازمان ملل در سال 1358 آن را به عنوان ذخيره‌گاه زيست‌كره به رسميت شناخت، اما چراي بي‌رويه، شكار و ماهيگيري غيرقانوني، جنگل‌زدايي و لايروبي غيرمجاز كانال‌هاي آب، تهديدي براي خشك ‌شدن تالاب هستند. ميانكاله بر اساس كنوانسيون رامسر يك باتلاق بين‌المللي مهم و يكي از 9 اكوسيستم مهم كشور و ميزبان بيش از يك ميليون و پانصد هزار پرنده مهاجر از بيش از 150 گونه مختلف است و حالا جان اين تالاب منحصربه‌فرد دوباره در معرض خطر قرار دارد.