حقوق بشر در چنگال گرگ‌های درنده

کدام انسان عاقلی، نگهبانی و حراست از گله گوسفندان را به گرگ‌های درنده می‌سپارد. وجدان‌های به خواب رفته و مجامع بین‌المللی باید به افکار عمومی جهان توضیح بدهند که با کدام منطق فاسدترین، درنده‌خو‌ترین و جنایتکار‌ترین کشور جهان را، نه تنها به بند نمی‌کشند، محاکمه و مجازات نمی‌کنند، بلکه در اوج ناباوری به نگهبانی حقوق انسان‌ها هم گمارده‌اند. ما حق داریم کلیت حقوق بشر امریکایی را زیر سؤال ببریم، چون آن را از بابت نظری نامشروع و در فاز عملی، منافقانه و مبتنی بر استاندارد دوگانه می‌دانیم. امریکا جنایتکار جنگی است. ژنرال رابرت مک نامارا که در زمان جنگ دوم غرب وحشی (که جهانی‌اش نامیده و جهان را به آتش، ویرانی، قحطی کشیده و میلیون‌ها انسان را به کام مرگ کشاندند) از فرماندهان نیروی هوایی ایالات متحده بود و در پایان جنگ نیز مدال افتخار دریافت کرد، در فیلم مستند «مهِ جنگ: یازده درس از زندگی رابرت اس. مک‌نامارا» ساخته ارول موریس که در سال ۲۰۰۳ جایزه اسکار هم دریافت کرد، در‌باره بمباران توکیو (که به مراتب وحشتناک‌تر از بمباران اتمی هیروشیما بود) می‌گوید:
«.. این قطعاً یک جنایت جنگی بود و مسئولان امریکایی می‌بایست به خاطر این جنایت جنگی در یک دادگاه بین‌المللی محاکمه می‌شدند. آن‌ها می‌دانستند خانه‌های توکیو از چوب ساخته شده و اصلاً توکیو یک شهر چوبی است و تنها بمبی که می‌توانست آن شهر چوبی را به ویرانی کامل بکشاند، بمب‌های آتش‌زای ناپالم بودند که به چوب‌ها چسبیده و همه را می‌سوزاندند. آن‌ها در یک روز همه مردم توکیو را در آتش زنده زنده کباب کردند. این از جنایت اتمی هیروشیما و ناکازاکی هم دردناک‌تر بود. همه سوختند، همه...»
مرور برخی از الگو‌های رفتاری امریکا در زمینه حقوق بشر پرده از حقایق آشکار و پنهان شیطان بزرگ در سوءاستفاده از موضوع حقوق بشر بر می‌دارد:
۱- سرپوش گذاشتن بر نقض حقوق بشر در کشور‌های همسو از قبیل قتل خاشقچی بر اساس منافع امریکا.


۲- استفاده ابزاری از حقوق بشر برای تحت فشار قرار دادن کشور‌ها و امتیازگیری به منظور تضمین و تأمین منافع امریکا.
۳- وارونه نمایی و توجیه نقض حقوق بشر رژیم صهیونیستی.
۴- پناه دادن و تأمین جانی، مالی، فنی، اطلاعاتی و... و حمایت علنی از تروریست‌ها و ناقضان حقوق بشر (نظیر گروهک تروریستی منافقین) در برابر کشور آسیب دیده.
۵- اجرای سیاست‌های تهاجمی و ضد حقوق بشری علیه ملت‌های آزادیخواه.
۶- ارائه تعاریف ضد حقوق بشری از حقوق بشر مبتنی بر سبک زندگی آلوده و فرهنگ مبتذل و مستهجن هالیوودی.
۷- تلاش گسترده برای سرکوب فرهنگ ملت‌ها در سراسر جهان در قالب پیگیری دهکده جهانی و نظم نوین امریکایی.
۸- ارائه تعاریف غلط و لیبرالیستی از ناهنجاری ها، رفتارها، و واژگان حقوق بشری نظیر دروغ، تزویر، دزدی، کشتار، جنایت و... و تبدیل آن‌ها به اموری اخلاقی که نه تنها ناروا، بلکه مستحسن هم هستند.
۹- تلاش گسترده و استفاده از تمام ظرفیت‌های رسانه‌ای و نهاد‌های بین‌المللی برای سفیدشویی و قانونی‌سازی پلشتی‌ها و ناهنجاری‌های اجتماعی نظیر همجنس بازی، بی بند وباری و...
۱۰- تلاش گسترده برای ترویج برهنگی و لجن مال کردن فرهنگ عفاف و حیا در جوامع بشری.
۱۱- انجام اقدامات ضد حقوق بشری در کشور‌ها نظیر ترور، کودتا، خرابکاری، تطمیع، تهدید، جنایت و آدم کشی.
۱۲- انجام و مدیریت فعالیت‌های ضد حقوق بشری در اقصی نقاط جهان با مدیریت سخت‌افزاری و نرم‌افزاری امپراتوری رسانه‌ای.
امروز مردم جهان ادعای حق‌طلبی امریکا را قبول ندارند. لازمه قیام برای احقاق حقوق مردم و مبارزه با تروریزم، داشتن بن مایه تمدنی و فرهنگی است، در حالی که امریکا فاقد حداقل‌های تمدنی و فرهنگی است. تمدن امریکایی از همان ابتدای شکل‌گیری بر اساس «قتل و غارت»، «نژادپرستی»، «دروغ و نیرنگ»، «تجاوز به حقوق دیگران»، «غصب سرزمین دیگران»، «لیبرالیزم و حفظ منافع سرمایه داران» و... پایه‌گذاری شد و محکوم به زوال بود.
اینک نشانه‌های زوال تمدنی امریکا با تشدید توحش، یاغی‌گری، انحطاط اخلاقی و فرهنگی امریکایی مشاهده می‌شود و تلاش دون کیشوت وار امریکا برای جلوگیری از زوال تمدنی از طریق قهرمان‌سازی در میدان مبارزه با تروریزم و حقوق بشر بی نتیجه بوده و مانع از سقوط زودرس آنان نخواهد شد و دیگر کسی در جهان دروغ‌پردازی دون کیشوت غرب را باور نمی‌کند. در این زمینه مقام معظم رهبری در ۱۴ مهرماه ۱۳۷۹ در مدرسه فیضیه قم فرمودند: «زوال تمدن‌ها معلول انحراف‌هاست. تمدن‌ها بعد از آ‌نکه به اوجی رسیدند، به خاطر ضعف‌ها و خلأ‌ها و انحراف‌های خود رو به انحطاط می‌روند... ما نشانه این انحطاط را امروز در تمدن غربی مشاهده می‌کنیم، که تمدن علم بدون اخلاق، مادیت بدون معنویت و دین و قدرتِ بدون عدالت است.»