چالش كمبود آب در عراق و سوريه

فرات همراه با دجله، از تركيه، سوريه و عراق كنوني عبور مي‌كند و سپس به خليج فارس مي‌ريزند. براي هزاران سال، رودخانه‌هاي دوقلو به جوامع كشاورزي و شهرهاي بزرگ در ميانرودان - مهد برخي از اولين تمدن‌هاي جهان - اجازه شكوفايي داده‌اند. با اين حال، براي چندين دهه متوالي سامانه رودخانه دجله- فرات در حال از دست دادن ظرفيت و خشك شدن است. گزارشي در سال 2021 هشدار داد كه اين رودخانه‌ها ممكن است تا سال 2040 به دليل كاهش سطح آب و خشكسالي ناشي از تغييرات اقليمي خشك شوند. ماهواره‌هاي دوقلوي بازيابي جاذبه و آزمايش اقليم (GRACE) ناسا تصاويري از اين منطقه را در سال 2013 جمع‌آوري كردند و دريافتند كه حوضه رودخانه‌هاي دجله و فرات طي هفت سال، بين سال‌هاي 2003 تا 2010، در بخش‌هايي از تركيه، سوريه، عراق و ايران و در امتداد رودخانه‌هاي دجله و فرات 144 كيلومتر مكعب از كل آب شيرين ذخيره شده خود را از دست داده‌اند. اين تقريبا به اندازه كل آب بحرالميت است! داده‌هاي GRACE نرخ هشداردهنده كاهش ذخيره كل آب در حوضه رودخانه‌هاي دجله و فرات را نشان مي‌دهد كه در حال حاضر دومين نرخ در بيشترين سرعت از بين رفتن ذخيره آب زيرزميني روي زمين پس از هند است. اين ميزان به ويژه پس از خشكسالي 2007 قابل توجه بود. در نتيجه مستقيم سدهاي تركيه و در نتيجه كاهش جريان آب رودخانه‌هاي فرات و دجله، معيشت و بقاي ميليون‌ها نفر در سوريه و عراق به خطر افتاده است. صنعت نفت عراق سالانه به 1.8 ميليارد متر مكعب آب نياز دارد. پس از تكميل تمامي 22 سد، تركيه در موقعيت سلطه منطقه‌اي از ديدگاه ژئوپوليتيكي قرار خواهد گرفت. تقاضا براي آب شيرين همچنان در حال افزايش است و كشورهاي منطقه مديريت آب خود را به دليل تفسيرهاي متفاوت از قوانين بين‌المللي هماهنگ نمي‌كنند. فروپاشي كامل سامانه رودخانه فاجعه‌اي براي منطقه به همراه خواهد داشت. ميليون‌ها نفر در سراسر تركيه، سوريه و عراق براي آب به دجله- فرات متكي هستند. اختلافات بين‌المللي همچنين مانع از دستيابي دولت‌ها به هر راه‌حلي براي مشكل شده است. اين كشورها ممكن است با يك بحران بهداشت عمومي روبرو شوند. اسهال، آبله مرغان، سرخك، تب، حصبه و وبا در حال حاضر به دليل بحران آب در سراسر عراق شيوع پيدا كرده است. از دهه 1970 تا امروز جريان هر دو رودخانه دجله و فرات حدود 40 درصد كاهش يافته و درصد قابل‌توجهي از آب شيرين عراق را قطع كرده است، البته از تغييرات اقليمي نيز به عامل كاهش‌دهنده آب اين دو رودخانه يادشده است.   آب در استان‌‌هاي حلب و ادلب سوريه به دليل بارندگي كم، در تخليه و كم‌آبي در سد حافظ اسد - كه در پايين‌دست سد آتاتورك و روي رودخانه فرات ساخته  شده است در شمال غربي سوريه نقش مهمي داشت. ميانگين افزايش دماي پيش‌بيني‌شده براي كشورهاي خاورميانه و شمال آفريقا بين سال‌هاي 2040 تا 2059 بين 2 تا 2.7 درجه سانتيگراد و در مناطق خاص، حتي ممكن است تا 3.3 درجه گرم‌تر شود. از آنجايي كه چهارپنجم منطقه را مناطق بياباني يا نيمه‌بياباني تشكيل مي‌دهند، خاورميانه در حال حاضر از خشكسالي قابل‌توجهي رنج مي‌برد. اگر اوضاع خوب پيش برود، با20 تا 40 درصد بارندگي كمتر در دهه‌هاي پيش رو مواجه خواهيم بود كه كشور‌هاي منطقه با اتخاذ سياست‌هاي درست هنوز مي‌توانند با آن كنار بيايند. اين كاهش در بدترين حالت ممكن است تا 60 درصد كمتر هم باشد. اين روند نه تنها به تغييرات اقليمي بلكه به رشد جمعيت و استفاده نابهينه از آب موجود نيز مربوط مي‌شود. كشورهاي منطقه تا حد زيادي در بازيافت فاضلاب ناكارآمد هستند و آب زيادي در كشاورزي هدر مي‌رود. در كشورهاي خاورميانه، آب عمدتا در كشاورزي مصرف مي‌شود و اين جايي است كه يا به زمين نفوذ مي‌كند يا تبخير مي‌شود. تغييرات اقليمي بر جامعه نيز اثر مي‌گذارد. در پنج سال قبل از 2011، اين منطقه يكي از بدترين خشكسالي‌هاي 100 سال اخير را تجربه كرده است. امرار معاش بسياري از مردم مختل شد، به ويژه كشاورزي در بسياري از مناطق سوريه و عراق به‌شدت آسيب ديد. اين موضوع به نوبه خود بسياري از ساكنان روستايي را به شهرها سوق داد. در همان زمان، قيمت مواد غذايي افزايش يافت. سوريه و عراق هنوز از خشكسالي رنج مي‌برند. حوادث آب‌وهوايي شديد مي‌تواند مشكلات كيفيت آب را با افزايش شوري در آب شيرين و كمك به ساير آلاينده‌ها تشديد كند. خشكسالي بر كيفيت آب اثر منفي مي‌گذارد، زيرا كاهش جريان آب، دماي آب را افزايش داده و سطح اكسيژن آب را كاهش مي‌دهد. كاهش جريان آب حذف آلاينده‌ها را محدود مي‌كند. در نتيجه رودخانه‌ها بيشتر آلوده مي‌شوند. 
در دهه گذشته ميزان آلاينده‌ها در آب آشاميدني و آبياري در عراق سه برابر بيشتر از حد مجاز سازمان بهداشت جهاني (WHO) بوده است. ميزان مواد محلول در آب - كه شامل نمك‌هاي معدني مانند كلسيم، پتاسيم، سديم، كلر و سولفات‌ها و همچنين آفت‌كش‌ها بين سال‌هاي 1980 و 2009 در رودخانه فرات سه برابر شده است. البته خاورميانه گرم و سوزان پتانسيل خوبي براي انرژي خورشيدي دارد. اگر امكان انتقال انرژي خورشيدي توليد شده فراهم شود، نيروي خورشيدي اين منطقه علاوه بر خود همين كشور‌ها مي‌تواند منطقه بزرگي در شمال آفريقا و اروپا را تامين برق كند.