روزنامه جوان
1402/04/07
افت کیفیت آموزشی با لابیبازی مدارس غیردولتی!
اگر سال به سال، کیفیت مدارس دولتی افزایش مییافت و کلاسهای درس استانداردسازی میشد، اگر در این سالها، معلمان متخصص، باانگیزه و توانمند زیادی در مدارس دولتی استخدام میشدند، اگر تعداد دانشآموزان در هر کلاس، حداکثر ۲۴ نفر در نظر گرفته میشد و یک آموزش باکیفیت و رایگان در دسترس همه دانشآموزان قرار میگرفت، در چنین شرایطی کمتر کسی حاضر میشد فرزندش را به مدارس غیردولتی بفرستد. در حال حاضر اغلب خانوادهها از کیفیت پایین آموزش در مدارس دولتی گلایه دارند، به همین دلیل به ناچار زیر بار هزینههای گران مدارس غیردولتی میروند و فرزندشان را در این مدارس ثبتنام میکنند. این در شرایطی است که با توجه به وضعیت معیشتی خانوادهها این شهریه به سختی تأمین میشود، چراکه برخی از والدین هر ماه حقوق ثابت ۷ میلیون تومانی دریافت میکنند، اما ناچارند که برای یک سال تحصیل فرزندشان، چند ده میلیون تومان پول به حساب مدارس غیردولتی واریز کنند. چرا نسبت به ارتقای کیفیت مدارس دولتی و توسعه آن بیتوجهی شدهاست؟ و چرا به مدارس غیردولتی میدان دادهشده تا هر چقدر که میتوانند جیب خانوادهها را خالی کنند؟ برای پیدا کردن پاسخ این سؤالات، «جوان» با ابراهیم سحرخیز، معاون اسبق وزارت آموزشوپرورش گفتگو کردهاست.چرا شهریههای مدارس غیردولتی سال به سال بدون هیچ ضابطهای گران میشود و هیچ سازمان و نهادی با این گرانی برخورد نمیکند؟
باید اول این را بگویم که مدارس غیردولتی از اول غیرانتفاعی بودند، یعنی اینکه آنها اصلاً نباید مقاصد تجاری میداشتند و از این کار سود میبردند، اما به مرور زمان فلسفه مدارس غیرانتفاعی در کشور دستمایه تغییر شد تا جایی که در حال حاضر مدارس غیردولتی به معنای واقعی کلمه رها شده، بینظارت و انتفاعی شدهاند. در این بین سازمانهایی مانند تعزیرات میتوانند پای کار بیایند و با حسابکشی از این مدارس با آنها برخورد قانونی داشته باشند، اما متأسفانه کمتر به این مسئله توجه شدهاست. آیا برای شهریههای گرانی که به حساب مدارس غیردولتی واریز میشود، حساب و کتابی وجود دارد؟ مشخص است که چقدر از آن صرف هزینههای تعلیم و تربیت دانشآموزان میشود و چه میزان از آن، سود مدیر و مؤسس مدرسه است؟
از سال ۱۳۹۱ یعنی از زمان معاونت خانم حشمتیان در وزارتخانه آموزش و پرورش تا امروز، قرار بود که مدارس غیردولتی درجهبندی شوند تا براساس ضوابط، قواعد و همچنین درجهای که دارند شهریه بگیرند. همچنین قرار بود هزینههای تمامشده در مدرسه غیردولتی استخراج شود؛ اینکه چقدر دستمزد و اجاره ساختمان میدهند چقدر بابت امکانات و کالاهای مرتبط با آموزش، هزینه میکنند و.... اما متأسفانه آموزش و پرورش این استخراج قیمت را انجام ندادهاست و همینطور بینظم و قاعده هرسال به مبلغ شهریه اضافه میشود. اصلاً نظارتی بر مدارس غیردولتی وجود دارد؟
اغلب مدارس غیردولتی فقط از قواعد و قوانین مخصوص خودشان پیروی میکنند و متأسفانه دولت نیز بر این موضوع هیچ نظارتی ندارد. گاهی دیده شده که این مدارس اقدام به خواندن شعرهای ممنوعه کردهاند که اینها بیدر و پیکر بودن مدارس غیردولتی را در تمام ابعاد نشان میدهد. یعنی اینکه آنها هر طور دوست دارند شهریه میگیرند، هر طور دوست دارند افراد را استخدام میکنند و هر چقدر دلشان بخواهد به معلمان پول میدهند. حتی اگر نخواهند معلمان را بیمه کنند نیز کسی با آنها کاری ندارد. در حالی که مدارس غیردولتی شهریههای چند ده میلیون تومانی از هر دانشآموز میگیرند، اما اغلب از معلمان بازنشسته یا دانشجویانی استفاده میکنند تا حقوق و مزایای آنها را کم و ناقص پرداخت کنند. برخی از مدارس اعلام میکنند که اجاره ساختمان مدرسه گرانشده و ناچارند بخش زیادی از شهریه دریافتی را صرف اجارهبها کنند. این موضوع را قبول دارید؟
همه مدارس غیردولتی که مستأجر نیستند. خیلی از این مدارس در بدو واگذاری، زمین و وام گرفتند و لابیهای سنگینی هم دارند. در حالی که اعلام شده شهریه ۶۵ میلیون تومانی بابت هر دانشآموز دریافت شود، تعدادی از مدارس علاوه بر این پول، بابت سرویس مدارس و خدمات دیگرشان پول میگیرند تا سود بیشتری کرده باشند. همه اینها نشان میدهد که در نظارت بر مدارس غیرانتفاعی بسیار ضعیف عمل شدهاست. من مخالف مدارس غیردولتی نیستم، اما میگویم باید برای خدماتی که میدهند و پولی که میگیرند یک حساب و کتابی وجود داشتهباشد. این را باید آموزش و پرورش بخواهد. در حال حاضر مدارس غیردولتی مطرح و مشهوری وجود دارد که شهریههای بسیار گرانی از والدین میگیرند. پشتوانهشان هم مدیران عالی و میانی در آموزش و پرورش است. موارد زیادی هم در این مسئله وجود دارد، اینکه این افراد یا خودشان سرمایهگذار و صاحب مدارس غیرانتفاعیاند یا همسر و فرزند آنها صاحب مدارس غیرانتفاعی هستند. پیشتر شما اسامی برخی از این افراد را اعلام کردهبودید. این افشاگری کمکی به بهترشدن شرایط کردهبود؟
اسامی برخی از این افراد را پیشتر معرفی کردهبودم، اگر لازم شود دوباره اسامیشان را خواهم گفت، اما به نظرم این کار، فایدهای نداشته و ندارد. برخی از این افراد با قدرتی که دارند، وزیر جابهجا میکنند یا حتی برخیشان در شورای عالی «آینده» عضویت پیدا کردهاند! با چنین وضعیتی فکر میکنید کاری انجام میشود؟
من همیشه برای سلامتی مقام معظم رهبری دعا میکنم؛ خدا به ایشان عمر باعزت و طولانی بدهد. اگر رهبر انقلاب را نداشتیم کلاً آموزش و پرورش در کشورمان «صفر» و «تعطیل» شدهبود. انتظار دارم دولت آقای رئیسی که ولایتپذیر است و ادعایی از جنس مردم بودن دارند بر مدارس غیردولتی نظارت بیشتری داشتهباشد. همانطور که قانون میگوید همه نیروها باید تأیید گزینش داشته باشند. در آموزش و پرورش باید به این مسئله توجه ویژهای شود و هر نیرویی وارد این سیستم نشود که رفتار و آثار سوئی در سیستم بگذارد. من مخالف مدارس غیردولتی نیستم، اما نباید آموزش و پرورش تبدیل به کالا و تجارت شود. چه اتفاقی افتاد که مدارس دولتی نتوانستند رشد کنند. چه عواملی در این رابطه مؤثر و دخیل بودهاست؟
شما به نکته خوبی اشاره کردید. امسال در لایحه پیشنهادی دولت بند نوزدهم ماده ۸۶ آمدهاست که باید کلاسهای بالای ۴۰ نفر دانشآموز به صفر برسد؛ یعنی عملاً در برنامه پنجم میگوییم کلاس ۴۰ نفر آزاد است، اما از آن بیشتر نشود! این در حالی است که قانون شورای آموزش و پرورش تعداد دانشآموز را در هر کلاس در مقطع ابتدایی ۱۹ نفر و در متوسطه ۲۳ نفر اعلام کردهاست.
چنان بلایی سر مدارس دولتی آوردهاند و با صدور مجوز کلاسهای ۴۰ نفره برای مردم و دانشآموز دردسر درست کردهاند که مردم ترجیح میدهند بچههایشان را به مدارس غیردولتی بفرستند تا در کلاسهای استاندارد درس بخوانند. این طبیعی است که وقتی کیفیت مدارس دولتی پایین آورده شود، افراد به ناچار سراغ مدارس غیردولتی میروند. مسیری که هم اکنون در حال طی شدن است.
مسئله دیگری که وجود دارد، این است که تعدادی از صاحبان مدارس غیردولتی که قدرت زیادی دارند حتی در جلسات شوراها نیز حضور دارند. به همین دلیل است که ۳۰ سال در سازمان برنامه و بودجه القا شده که آموزش و پرورش باید برونسپاری شود. آقای مهرمحمدی که سردسته این ماجرا بود، خوشبختانه آبان ماه گذشته از عضویتش در شورای عالی آموزش و پرورش استعفا کرد، اما این جریان هنوز ادامه دارد. جریانی که مدام میگوید کیفیت آموزش در مدارس پایین است، بنابراین برای موفقیت در این زمینه باید آموزش و پرورش برونسپاری و خصوصیسازی شود. جریانی که میگوید اگر آزادی انتخاب وجود دارد، باید در آموزش و پرورش هم آزادی باشد. آنها میخواهند دولت یک یارانه توزیع کند و بعد از آن همه مدارس دولتی، خصوصی شود و مردم خودشان انتخاب کنند در کدام مدرسه ثبتنام کنند. به این ترتیب قشر ضعیف و متوسط که پول زیادی ندارند، متناسب با یارانهای که دارند، مدرسه انتخاب کنند. اینها که میگویم حتی در سند دولت جدید هم آمدهبود، اما توصیه مقام معظم رهبری به دولت این بود که فقط سند تحول بنیادین مدنظر قرار بگیرد.
متأسفانه از زمان برنامه دوم توسعه، چوب حراج به آموزش و پرورش زده شد و علناً میگفتند مدارس دولتی موی دماغ مدارس غیر دولتی شدهاست!
آقای دکتر امیدی در دوره ریاست جمهوری آقای روحانی، کارشناس مرکز استراتژیک مطالعات ریاست جمهوری بود. ایشان گفته بود ۳۰ درصد هزینههای مدارس دولتی را مردم میپردازند. الان در مدرسه دولتی میبینیم که مدیر مدرسه کارنامه دانشآموز را گرو نگه میدارد تا مخارج مدرسهاش را با زور از مردم بگیرد. وقتی دولت هزینههای مدارس دولتی را نمیدهد، آن وقت کلاس شلوغ میشود، معلم رضایت ندارد و مدارس دو نوبت کار میکنند. وقتی والدین دانشآموز میبینند درس خواندن در مدرسه دولتی چقدر فاجعه است، به سراغ مدارس غیردولتی میروند و در نتیجه تقاضا برای ثبتنام در مدارس غیردولتی زیاد میشود. با این تفسیر هر چقدر زمان میگذرد، قدرت مدارس غیردولتی بیشتر و بیشتر میشود. پس چه کار باید کرد؟
در برنامه هفتم توسعه باید سهم کیفیتبخشی مدارس دولتی را افزایش دهیم. مدارس دولتی در مقایسه با مدارس غیردولتی از ساختمان و فضای بزرگتری برخوردارند، اما مشکل اصلی در آنها، کمبود معلم متخصص و تجهیزات کافی است. باید هر نیرویی که در مدارس دولتی به کار گرفته میشود، از سمت تربیت معلم باشد. همچنین باید تراکم جمعیت در کلاسهای درس استانداردسازی شود.
متأسفانه برخی از افرادی که در بدنه دولت هستند، خودشان مدرسه غیردولتی دارند. حتی در زمان آقای روحانی، همسر یکی از معاونان وزیر، چندین مدرسه غیردولتی به نامش شدهبود. آنها به قدری نفوذ پیدا کردهاند که در آییننامه مدارس غیردولتی همه چیز را به نفع مدارس غیردولتی مینویسند تا سود ببرند.
اگر مدارس تیزهوشان، نمونه دولتی و غیردولتی را جمع بزنیم، حدود ۳۰ درصد مدارسمان غیردولتی است، اما در امریکا با همه ایراداتی که دارند، میزان مدارس غیردولتیشان از ما کمتر است. در امریکا از زمان کلینتون تا ترامپ دیوانه، پولهایی صرف توانمندی معلمان ابتدایی شده تا در مقایسه با معلمان ژاپن کم نیاورند. این نشان میدهد که آموزش برایشان مهم است، اما در ایران، معلمان حقالتدریس، نهضت سوادآموزی را به مقاطع ابتدایی میفرستیم و فاجعه آموزشی را رقم میزنیم.
در دولت آقای روحانی گفته شده که هر سال، ۱۰ درصد را به تعاونیها یا مردم واگذار کنیم. طی هشت سال مدیریت ایشان، مدارس ضعیف و ضعیفتر شدند. متأسفانه در دولت سیزدهم نیز اقدام شایستهای برای ارتقای کیفیت آموزش در مدارس دولتی مشاهده نشده و حتی این دولت نیز به دنبال برونسپاری آموزش بودهاست، بنابراین مهم است که نگاه مسئولان تغییر کند. آموزش و پرورش باید نگاه اول و در اولویت باشد. همچنین باید وزیر که مقتدر و دلسوز است برای این وزارتخانه مهم انتخاب شود تا تمام توصیههای مقام معظم رهبری در خصوص بهبود وضعیت آموزش در مدارس را اجرایی کند. اگر این اتفاق بیفتد و مردم هم در این زمینه مشارکت داشتهباشند، مسیر غلطی که سالها در پیش گرفته شده بود به مرور زمان اصلاح میشود.
سایر اخبار این روزنامه
امریکاییها امروز زبان اقتدار دریایی سپاه را میفهمند
وحشت موشکی شدن کرانه باختری
فرمان بیاعتباری معاملاتغیررسمی
وحدت و معنویت ضامن ارتقای مادی و معنوی جهان اسلام است
پیدا شدن جنازه یک منافق در خیابانهای آلبانی
کرباسچی درباره انتخاب منصوری: میخواستند یک «خانم» رئیس باشد!
جوابهای تاج پسندانه!
افت کیفیت آموزشی با لابیبازی مدارس غیردولتی!
توپ بیاعتباری قولنامهها در زمین مجمع تشخیص و سازمان ثبت