روزنامه جوان
1402/04/10
رخنمایی هیولای فرونشستها
دیگر قدم زدن در شهر ترسناک است، چراکه هر لحظه ممکن است زیر پایمان خالی شود. شیره جان زمین هر روز، بیشتر و بیشتر مکیده میشود و فاجعه فرونشست زمین اتفاق میافتد. سالهاست که کارشناسان درباره پدیده فرونشست زمین هشدار میدهند، اما مسئولان آن را به سخره میگیرند و به راحتی از راهکارهای اعلام شده میگذرند. آقایان دور هم جمع میشوند و جلسه میگذارند و درباره آمار و ارقام فاجعهآمیز بلعیدهشدن زمین صحبت میکنند و در نهایت هم از سر تأسف سر تکان میدهند و جلسه به پایان میرسد، اما مگر بعد از آن کاری انجام میشود؟ اوضاع جدیتر از این حرفهاست. فرونشست ۵۴ سانتیمتری زمین در فارس یعنی اینکه این استان پتانسیل آن را دارد که یکباره متلاشی شود و از بین برود. اخیراً نیز به دلیل شکاف زمین، شش دکل فشار برق قوی در اصفهان را جابهجا کردهاند تا حادثهساز نشود. اینها نشان میدهد که بحران فرونشست زمین از دید مسئولان دور نماندهاست، اما اینکه چرا گامی برای حل این معضل برنمیدارند، جای بسی سؤال است. اینها مواردی است که محمد درویش، کارشناس محیطزیست نیز بارها و بارها آن را فریاد زده است و امروز بار دیگر آن را در گفتگو با «جوان» مطرح میکند.آقای درویش به نظر شما مسئولان کشور درباره مشکلات فرونشست در کلانشهرها چیزی نمیدانند یا میدانند و عزمی برای مقابله با آن ندارند؟
مسئولان خطرات فرونشست زمین را به خوبی میدانند. فقط کافی است که آنها گزارشهای منتشر شده از سوی سازمان زمینشناسی، سازمان نقشهبرداری و شرکت مدیریت منابع آب را با دقت بخوانند و ببینند که وضعیت تا چه میزان خراب است. همانطور که میدانید فرونشست زمین در اثر برداشت بیش از حد از سفرهآبهای زیرزمینی اتفاق میافتد. این موضوع را آقای محرابیان در اولین جلسه شورای عالی آب که در مهرماه ۱۴۰۰ برگزار شدهبود، در حضور رئیسجمهور به صراحت اعلام کرد. او گفت ایرانیان از اول پیروزی انقلاب تا سال ۱۳۹۹، ۱۳۰ میلیارد متر مکعب بیشتر از آن چیزی که وارد سفرههای آب شده، برداشت کردهاند؛ موضوعی که خطرات زیادی از جمله فرونشست زمین را به دنبال دارد. آقای رئیسجمهور نیز با شنیدن این آمار، ابراز تأسف کرد و دستور پیگیری داد. حالا یک سال و نیم از آن جلسه میگذرد، اما نهتنها این رقم کاهش پیدا نکرده، بلکه تراز منفی آبها به ۱۴۳ میلیارد متر مکعب رسیده و افزایش یافتهاست. اصفهان گستردهترین فرونشستها را تجربه کردهاست. حتی روز پنجشنبه نیز فرونشست زمین در بلوار صفه اتفاق افتاده که این موضوع موجب نگرانی اصفهانیها شدهاست. ضمن تشریح وضعیت اصفهان در این خصوص، بگویید که چرا در اصفهان اقدامی برای مقابله با این پدیده خطرناک انجام نشدهاست؟
طبق آخرین آمار بدترین اوضاع فرونشست را در اصفهان داریم؛ چراکه عمق آبخوانها در اصفهان نسبت به فارس، کرمان و خراسان رضوی کمتر است. پیشبینی میشود تا سال ۱۴۰۹ کاملاً آبخوانهای این استان تخلیه شود و آن وقت دیگر نمیشود کاری انجام داد.
ماه گذشته، شش دکل برق فشار قوی در دشت مهیار به دلیل نگرانی از فرونشست زمین جابهجا شدهاست که حکایت از تشدید خطر فرونشست زمین در اصفهان دارد. همانطور که میدانید جابهجا کردن دکل برق به شدت هزینهبر است. میلیونها متر باید کابل جابهجا شود و کاری به شدت خطرناک است، اما چارهای جز این کار نداشتند، چون به شدت مناطق اطراف دکلها با شکافها و فروچالهها مواجه و حادثهساز شدهبود.
متأسفانه زمین در اصفهان با سرعت زیاد در حال فرونشست است. سالهاست که متخصصان اعضای هیئت علمی، گزارشهایی را در این رابطه میدهند، اما دریغ از اینکه برنامهای برای مقابله با این فاجعه وجود داشتهباشند. آقایان مسئول فقط دور هم مینشینند و در رابطه با این پدیده، ابراز نارضایتی میکنند. چه اقدامات سوئی در اصفهان انجام میشود که سرعت فرونشست زمین را تشدید کردهاست؟
دهها طرح توسعه در اصفهان در حال انجام است. اخیراً اعلام شده که شهر جدیدی در اصفهان ساخته میشود. همچنین قرار است ۴ هزار واحد جدید مسکن ساخته شود. اینها یعنی جمعیت بیشتر و اشتغال بیشتر که منجر به فشار بیشتر به منابع محدود آب این استان میشود.
۴۶۱ هکتار زمین به زراعت چوب در شرق این استان اختصاص داده شده و اینها را رصد کردیم. این در حالی است که زراعت چوب دستکم سه برابر برنجکاری، آب مصرف میکند، اما مسئولان تصمیمگیرنده در استانی که درگیر فرونشست زمین شدهاست، اجازه زراعت چوب را برای تولید مثلاً دسته بیل دادهاند!
علاوه بر آن، تراکم واحدهای صنعتی مرتبط با فولاد در اصفهان نسبت به سایر استانها بیشتر است و این اصلاً با وضعیت کمبود منابع آبی این استان تناسب ندارد. در حالی که امسال اصفهان پرآبترین سال بارشی خود را در طول ۵۴ سال اخیر تجربه کرده، اما باز هم میبینیم آب به گاوخونی نرسیدهاست. این نشاندهنده اوج بحرانی است که در اصفهان وجود دارد.
قرار بود در برنامه پنج ساله ششم که اسفند ماه سال گذشته به پایان رسید، تراز منفی سفرههای زیرزمینی کل کشور را از ۱۱۰ میلیارد مکعب در ابتدای برنامه، به «صفر» در انتهای برنامه برسانیم. یعنی تراز منفی در استان اصفهان که ۱۱ میلیارد متر مکعب بود، باید به صفر میرسید، اما با اقدامات سوئی که انجام شد، نهتنها این عدد «صفر» نشد، بلکه به ۱/۱۳ میلیارد متر مکعب رسیدهاست.
آذرماه سال گذشته رئیس طرح تعادل بخشی سفرههای زیرزمینی استعفا داد. او از معدود مدیران کشور بود که اعلام کرد نتوانسته به اهدافی که گفته بوده دست یابد، بنابراین استعفایش را نوشت و رفت. چنین کاری باید شوکی ایجاد میکرد و همه را بر آن میداشت که به دنبال ارائه برنامه و راهکار باشند، اما هنوز که هنوز است، دنبال این هستند طرح انتقال آب و شیرینسازی آن را انجام دهند. در صورتی که انتقال آب زمانی باید مورد استفاده قرار بگیرد که دیگر هیچ راهی برای تأمین آب شرب باقی نمانده باشد، اما اینکه آب را به اصفهان، یزد و کرمان بیاوریم و به صنایع آلاینده تحویل بدهیم یک خطای راهبردی است. با توجه به فرونشستها به نظر میرسد وضعیت فارس و خراسان رضوی نیز بحرانی است!
بله همینطور است میزان تراز منفی استان فارس ۱۵ میلیارد متر مکعب، یعنی حدود ۲ میلیارد بیشتر از اصفهان است. میزان فرونشست نقطهای در این استان به ۵۴ سانتیمتر در سال رسیدهاست؛ یعنی ۱۴۰ برابر آنچه شرایط بحرانی نامیده میشود! در حال حاضر عمیقترین و بزرگترین فروچاله منطقه خاورمیانه و آسیای جنوب غربی در استان فارس گزارش شدهاست. زمانی بود که مدیران استان فارس به این افتخار میکردند که در رقابت با خوزستان توانستهاند بزرگترین تولیدکننده گندم ایران شوند. خب الان همان مدیران بیایند و پاسخگوی فرونشست زمین در این استان باشند.
فارس به نسبت اصفهان تنها شانسی که دارد، این است که در ظرفیت انباشت بیشتری در آبخوانهایش دارد و هنوز آن فاجعهای که در اصفهان رخ داده و شبکه فاضلاب ترک برداشته در فارس اتفاق نیفتادهاست، اما وضعیت فارس هولناک است، چراکه این استان پتانسیل آن را دارد که یکباره از هم بپاشد. شاهد آن هستیم کامیونها تقریباً به صورت مرتب در شکافهایی که در مسیر تخت جمشید وجود دارد، خاک میریزند تا مردمی که برای دیدن تخت جمشید میآیند، از ترکها نترسند! به همین دلیل پیشبینی میشود که به زودی شاهد شکافهای بیشتری در استان فارس باشیم.
در استان خراسان رضوی نیز میزان تراز منفی بیلان آبی به بیش از ۷/۳۰ میلیارد متر مکعب رسیدهاست؛ یعنی دو برابر استان فارس. این در حالی است که هنوز در خراسان رضوی کشتزارهای برنج وجود دارد و مسئولان چشمشان را روی واقعیتهای مسئله بستهاند. حالا با در نظر گرفتن میزان آب در دسترس، بارندگیها و خشکسالی مستمر این مناطق و سبک زندگی و سبک تمدنی فعلی، در دسترسترین پیشنهاد شما برای عبور از این بحران چیست؟
مجموعهای از راهکارها بارها و بارها داده شدهاست. میتوانیم در یک دوره ۱۰ ساله کشور را به یکی از مرفهترین و ثروتمندترین کشورهای دنیا تبدیل کنیم. به شرط اینکه شجاعت این را داشته باشیم که اعلام کنیم در مسیر اشتباهی حرکت میکردیم و سپس دور بزنیم و مسیر را تغییر دهیم. ما در کشوری زندگی میکنیم که در کمربند خشک جهان قرار گرفتهاست. یکچهارم میانگین جهانی بارش و بیش از دو برابر جهان تبخیر داریم، بنابراین باید «آب» را به عنوان یک کالای زیستی به رسمیت بشناسیم، نه یک کالای اقتصادی. نباید درباره اینکه آب به بورس آب وارد شود، صحبت کنیم. نباید هر کسی که بیشتر پول داد، اجازه داشتهباشد با آب یونجه بکارد و آن یونجه را به امارات متحده عربی صادر کند، کاری که همین الان در دشت فامنین همدان که ۱۷ فروچاله دارد، انجام میشود.
به دلیل سوءاستفاده از عنوان «برداشتن موانع از تولید» تسهیلاتی را قائل شدیم که صادرات کشاورزی افزایش پیدا کند. در صورتی که صادرات کشاورزی یک خیانت به نسل امروز و نسل آینده است. کشوری که آب ندارد، سفرههای آب زیرزمینیاش در حال تباهشدن است، نباید اجازه کاشت و صادرات هندوانه، مرکبات و یونجه داشتهباشد، یا لبنیاتی که تولید آن چند برابر برنج آببر است.
بنابراین علاج واقعی تنها با تغذیه آبخوانها و جلوگیری از برداشت سفرههای زیرزمینی خواهدبود. همچنین باید سراغ شناسایی و بالفعل کردن پتانسیلهای این کشور برویم که توسعه آن نیاز زیادی به آب نداشته باشد. برای این کار باید از بیشینه توان مهندسی و خلاقیتهای ایرانی و جامعه بشری را مورد استفاده قرار دهیم.
علاوه بر آن باید از استحصال انرژیهای نو استفاده کنیم و صادرکننده اول انرژی در دنیا شویم تا از این راه با صادرات انرژی به کشورهایی مانند افغانستان، آنها را وادار کنیم که به ما آب بدهند و به این ترتیب یک معامله برد- برد تعریف کنیم.
همچنین باید به سرعت هر نوع بارگذاری جدید در استان اصفهان و به خصوص حوضه آبریز زایندهرود متوقف شود. قرار بود تا ابتدای دهه ۷۰، ۲۰ میلیون نفر از ایرانیان در سواحل جنوب خلیج فارس و دریای عمان مستقر شوند، نه اینکه جمعیت را به بخش مرکزی که آب کافی ندارد، بیاوریم!
اگر میخواهیم اصفهان و دیگر کلانشهرهای درگیر با فرونشست زمین، زنده بمانند و همچنان زندگی در آن ادامه یابد. باید همه چاههای غیرمجاز پلمب شود و اجازه برداشت غیرمجاز از چاههای مجاز را به هیچوجه ندهیم. همه چاههای مجاز باید کنتور داشته باشند و به هیچ عنوان بیش از میزانی که برایشان تعیین شدهاست، برداشت آب انجام نشود.
۳۳ میلیارد متر مکعب پساب در سال داریم که به آن آب خاکستری میگویند. باید به سمت این برویم که این آب تسویه و به سفرههای آب زیرزمینی تزریق شوند. به این ترتیب هم کیفیت آبهای زیرزمینی افزایش مییابد و هم طرح تعادلبخشی سفرهآبهای زیرزمینی به اهداف خودش نزدیک میشود. آمارها میگوید کمتر از ۱۰ درصد آب خاکستری تسویه میشود. در صورتی که این آب میتواند تا ۱۸ بار تسویه شود و مورد استفاده قرار بگیرد، اما نسبت به این مسئله غفلت شدهاست. فکر میکنید چه هشداری میتواند برای مسئولان تلنگری جدی در بهبود عملکردشان باشد؟
باید همه امکانات آبی استان معطوف به اجرای طرح تعادلبخشی سفرههای زیرزمینی شود، اما ما داریم آب را هدر میدهیم و سرمایهمان را میسوزانیم. درست مثل خانوادهای که تمام پولهایشان را روی هیزم شومینهخانهشان میسوزانند، بعد دست به دعا میشوند و از خدا برای حل مشکلاتشان کمک میخواهند.
بهترین کاری که میتوانیم انجام دهیم، این است که چیدمان توسعه را به سرعت تغییر دهیم و اقتصادی را در کشور توسعه دهیم که آبمحور نباشد. هر چقدر سریعتر این کار را انجام دهیم، بیشتر میتوانیم به آینده ایران امیدوار باشیم. در غیر این صورت، باید شاهد از بین رفتن شهرهایی که درگیر فرونشست شدهاند، باشیم.
سایر اخبار این روزنامه
جبهه اصلاحات ازخیابان به صندوق رأی بازگردد
عینک کهنه و وضوح اندک سیاستگذاری فرهنگی ما
رخنمایی هیولای فرونشستها
نسخهپیچی آزاد به بهانه قطعی سیستم!
صدای پای آبتصفیهشده
اعتراض کنید کتک میخورید!
فوتبال ورشکسته است، کتمان نکنید
شلیک پلیس فرانسه به جمهوری پنجم
راهبرد امریکا در «خرید زمان» به جای توافق
تغییر استراتژی جنگی روسیه از دالان واگنرها
سونامی اخبار بد
سکولاریسم قرآنسوز و خشونتآفرین غربی
انتخابات تناسبی نه تنها تبعیض نیست که عدالت است
این هیولا چشم در چشم ما دوخته است!
لانه کردن شیطان در حفره اختلافات برلین- پاریس