تغییر استراتژی جنگی روسیه از دالان واگنر‌ها

یوگنی پریگوژین، الیگارش بزرگ روس، معروف به آشپز پوتین و رئیس گروه خصوصی واگنر است که این روز‌ها به دلیل آنچه در روسیه رخ داد، نامش بر سر زبان‌ها افتاده است. پریگوژین به همراه ارتش خصوصی‌اش، در طول نبرد اوکراین به عنوان لشکر خط‌شکن، همواره عملکرد قابل توجهی داشته و در جریان تسلط نیرو‌های ارتش روسیه بر شهر راهبردی باخموت، نام این گروه بیش از پیش بر سر زبان‌ها افتاد. اما دقیقاً در چند روز گذشته چه اتفاقاتی رخ داد که نام این فرد و گروه نظامی متبوعش به تیتر یک رسانه‌های جهان تبدیل شد؟ ماجرا از چند ماه قبل و پس از تسلط نیرو‌های ارتش روسیه بر شهر باخموت آغاز شد. پریگوژین پس از تسلط بر این شهر و شروع عملیات‌های دیگر برای تسلط بر شهر‌های دیگر در جبهه شرقی نبرد با اوکراین، به شدت به انتقاد از عملکرد سرگئی شویگو، وزیر دفاع فدراسیون روسیه و والری گراسیموف، رئیس ستاد مشترک نیرو‌های مسلح روسیه پرداخت و آنان را متهم کرد که به اندازه کافی به نیرو‌های واگنر امکانات نمی‌دهند و نیرو‌های واگنر به شدت با کمبود تسلیحات و تجهیزات مواجه هستند و با تعابیر تندی از آن‌ها درخواست تجهیزات کرد. اما بعد از آن نیز این انتقادات متوقف نشده و همواره پریگوژین به انتقاد از عملکرد مسئولان ارتش روسیه، علی‌الخصوص، دو فرد مذکور ادامه داد و حتی در مورد برخی از این چهره‌ها از تعابیری نظیر خائن نیز استفاده کرد. روند این انتقادات همچنان ادامه پیدا کرد تا اینکه روز جمعه دوم تیر، پریگوژین با انتشار فیلمی در کانال تلگرامی خود مدعی شد که ارتش روسیه به مواضع نیرو‌های گروه واگنر حمله کرده و افرادی که دستور این حمله را صادر کردند باید پاسخگوی اقدامات خود باشند؛ لذا او با فراخوانی نیرو‌های خود به سمت شهر روستوف حرکت کرده و از آنجا نیز رهسپار مسکو، پایتخت کشور روسیه شد. پس از این اتفاق حکم تعقیب قضایی علیه پریگوژین صادر شد و نیز در برخی شهر‌های روسیه مخصوصاً پایتخت آن، رژیم عملیات ضد تروریستی اعلام شد. پوتین نیز در واکنش به این تحرکات، این اقدامات را خیانت داخلی و خنجر از پشت نامید و اعلام کرد با عوامل این شورش مسلحانه به شدت برخورد خواهد شد. سرانجام نیز شنبه شب خبری منتشر شد که پریگوژین با میانجیگری لوکاشنکو، رئیس‌جمهور بلاروس، موافقت کرده است تا از ادامه حرکت خود به سمت پایتخت دست برداشته و سپس به نیرو‌های خود دستور داد به پایگاه‌های‌شان بازگردند. پس از آن نیز با اعلام مقامات کرملین، پرونده جنایی علیه پریگوژین بسته و اعلام شد که پریگوژین به بلاروس خواهد رفت.
برای تحلیل کلیت این ماجرا که نهایتاً ۲۴ ساعت به طول انجامید، سه احتمال مطرح است: ۱- توافق میان پریگوژین و عوامل خارجی برای آغاز یک کودتای نظامی در فدراسیون روسیه ۲- تحت فشار قرار دادن پوتین توسط پریگوژین برای تن دادن رئیس‌جمهور روسیه به خواسته‌های رئیس گروه واگنر مانند تغییر وزیر دفاع و رئیس ستاد کل نیرو‌های مشترک ۳- اساساً این شورش نمایشی بیش نبوده و خود مسئولان روسیه برای ایجاد تغییرات گسترده‌تر و تغییر وضعیت فعلی در جبهه‌های درگیری در اوکراین، نیازمند برپایی چنین نمایشی بوده‌اند. برای بررسی سناریو اول باید گفت، ضد حمله گسترده‌ای که نیرو‌های اوکراینی با تجهیزات ارسالی از کشور‌های عضو ناتو آن را آغاز کردند و تبلیغات گسترده‌ای را درباره این ضد حمله پخش کردند، در عمل با توفیقات زیادی همراه نبوده و ارتش اوکراین با شکست سنگینی در این عملیات مواجه شده و بسیاری از ادوات نظامی و نیرو‌های انسانی خود را در این نبرد‌ها از دست داده‌اند. آن‌ها برای جبران شکست خود، حالا با استفاده از رئیس گروه واگنر، به دنبال ضربه زدن به حاکمیت روسیه و تضعیف نیرو‌های ارتش روسیه در جبهه‌های درگیری هستند. احتمال این سناریو بسیار ضعیف است، چرا که ساختار هسته مرکزی قدرت در روسیه به شکلی است که افراد آن وفادار به حاکمیت‌اند و حاضر نمی‌شوند با یک گروه محدود نهایتاً ۲۵ هزار نفری همراه شده و علیه دولت مستقر کودتا کنند، همچنین یک لشکر ۲۵هزار نفری اساساً توان درگیری با یک ارتش یک میلیون تا یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفری و با ظرفیت ۲ میلیون نیروی ذخیره نخواهد داشت. سناریو دوم این است که پریگوژین پس از تسلط بر باخموت به دنبال امتیازات ویژه و جایگاه بهتری در ساختار قدرت در روسیه بود که خوب این امر حاصل نشد و به همین دلیل ناامید شد و احساس کرد آنگونه که باید مورد توجه مسئولان حکومتی قرار نمی‌گیرد، از طرفی مسئولان ارتش نیز به درخواست‌های او پاسخگو نیستند و پشت او را در جبهه خالی کرده‌اند و از او و افرادش به عنوان گوشت قربانی در جنگ استفاده می‌شود، همین امر سبب شد که او از شرایطش راضی نباشد و علیه وضع موجود قیام کند، اما پس از مشاهدات میدانی و عدم همراهی افراد دیگر با او، به این نتیجه رسید که نمی‌تواند کاری از پیش ببرد و فقط موقعیت خود را بیش از پیش از دست خواهد داد و حتی ممکن است در این راه، جان خود را نیز از دست بدهد؛ بنابراین با قبول طرح رئیس‌جمهور بلاروس، به این غائله خاتمه داد. اما احتمال آخر که به باور نویسنده، احتمال درستی آن بسیار بیشتر از سایر احتمالات است، این است که مقامات فدراسیون روسیه به این نتیجه رسیده‌اند که مقامات غربی از ارتش اوکراین به واسطه تلفات سنگینی که بر آن وارد شده و شکست عملیات ضد حمله اخیر این ارتش، به شدت ناامید شده و احتمالاً سناریو دیگری برای ادامه جنگ خواهند داشت و به همین دلیل، مقامات مسکو نیز مطابق با تغییر سناریو غرب، به دنبال تغییرات گسترده‌ای در برنامه‌های نظامی خود هستند و تمام این ماجرا نمایشی بود تا مقامات مسکو بتوانند به بهانه این غائله، تغییرات و اصلاحات مدنظر خود را دنبال کنند و با وضع قوانین جدید، بر اختیارات نظامی خود بیفزایند و یا با توجه به ضعف ارتش اوکراین، بر سرعت خود در تسلط بر سرزمین‌های جدید در خاک اوکراین بیفزایند. پوتین به خوبی توانست این امر را مدیریت کند، اما به هرحال ایجاد برخی شکاف‌ها در سیستم نظامی و امنیتی روسیه دور از ذهن نیست.