اعتیاد به اخبار بد

مردم دنیا و به‌ویژه مردم ما به‌طرز خطرناکی به شنیدن و نقل اخبار بد اعتیاد پیدا کرده‌اند. رسانه‌ها هم دائماً اخبار نگران‌کننده‌ای را به‌ویژه درباره مسائل اقتصادی منتشر می‌کنند که بر وخامت اوضاع می‌افزاید.
پل سالمون، کارشناس ارشد علوم اقتصادی معتقد است که دامن زدن به بدبینی مصرف‌کننده، بر افزایش مصرف تأثیر تعیین‌کننده دارد. کسانی که دائماً در معرض اخبار بد قرار می‌گیرند، دچار افسردگی می‌شوند و تصمیمات غلط می‌گیرند و گاه ممکن است کل سرمایه‌شان را در یک معامله از دست بدهند. حتی کسانی که به شکلی عاقلانه از خواندن اخبار بد و شنیدن اخبار رادیو و تلویزیون پرهیز یا در این زمینه احتیاط می‌کنند، از طریق گفتگو‌های غیر رسمی یا فضای مجازی در معرض این اخبار قرار می‌گیرند.
اکثر پژوهش‌ها حاکی از آن‌اند که ما به مسائل تهدیدکننده بیش از حوادث شادی‌آور و زیبا واکنش نشان می‌دهیم و مغز ما در برابر مسائل منفی بسیار حساس‌تر از مسائل مثبت است. به همین دلیل بیش از آنکه دلمان بخواهد شاد و خوشحال باشیم، ترجیح می‌دهیم بترسیم، چون ترس هورمون آدرنالین را در خون ما بالا می‌برد و به ما هیجان می‌دهد.
پژوهش‌ها نشان می‌دهند که ظرف ۲۰ سال گذشته اخبار جنگ و تروریسم بسیار بیشتر از اخبار مربوط به تخریب طبیعت و فجایع ساخته و پرداخته بشر که روی زندگی ما تأثیر تعیین‌کننده دارند، مشتری داشته‌اند. اخبار مربوط به پول و اقتصاد هم همچنان جزو اولویت‌ها بوده و اخبار مربوط به علم و تکنولوژی کم‌ترین مخاطب را داشته‌اند.


واقعیت این است که اخبار بد آن قدر‌ها هم که ما تصور می‌کنیم زیاد نیستند، اما مشکل اینجاست که خبر‌های خوب مشتری ندارند.
رسانه‌های سراسر دنیا مدام به مشتریان خود اخبار منفی را می‌فروشند. علت این است که گزارشگران، سردبیران و نویسندگان رسانه‌ها اکثراً آدم‌های شکاک و بدبینی هستند و گویی مغز آن‌ها فقط برای دریافت اخبار هولناک و مهیب و انتقال آن‌ها به مخاطبان برنامه‌ریزی شده است.
علت چیست؟ چون رسانه در واقع نوعی کاسبی است و امور رسانه هم با جذب مخاطب می‌گذرد و مخاطبان جز با اخبار منفی راضی نمی‌شوند! وقتی شبکه‌های متعدد تلویزیونی و ماهواره‌ای و فضای مجازی دائم در حال شلیک اخبار دلهره‌آور به سمت مخاطبان خود هستند، متولیان رسانه‌های غیر مجازی چاره‌ای جز این ندارند که اخبار هولناک‌تری را تولید کنند و موجب ارعاب بیشتر و در نتیجه جذب مخاطبان شوند.
اگر رسانه‌ای ادعا کند که قرار است ما را از یک خطر مهلک قریب‌الوقوع یا یک بیماری خطرناک همه‌گیر باخبر کند، بدیهی است که نظرمان را به خود جلب می‌کند و حاضریم برای استفاده از اخبار آن پول بپردازیم. همواره و در همه زمان‌ها ترس و احساسات‌بازی مشتری‌های دائمی خود را داشته‌اند، لذا به قول دکتر برادلی رایت، روان‌شناس و خطیب مسائل عرفانی و معنوی، «رسانه‌ها حتی در میان اخبار خوب هم ردی از اخبار بد را باقی می‌گذارند.»
طرفه آنکه حتی طرفداران حقوق بشر و محیط زیست و فضای سبز هم علاقه عجیبی دارند که روی نکات منفی تأکید کنند، چون اگر قرار باشد دنیا رو به نابودی نرود، هیچ فضای سبزی تخریب نشود، بیماری لاعلاجی وجود نداشته باشد، ازدیاد یا کاهش هولناک جمعیت وجود نداشته باشد، هزینه‌های آموزشی و درمانی به‌طرز غیر قابل باوری افزایش پیدا نکند، آمار فقر و خودکشی و قتل و غارت بالا نرود، دیگر چه کسی حاضر است برای خرید چنین روزنامه‌ای هزینه و برای نجات چنین دنیایی پول خرج کند؟
اما واقعیت این است که برخلاف آنچه سونامی اخبار بد می‌خواهد تلقین کند، اوضاع بشر از بسیاری از جنبه‌ها بسیار بهتر از مثلاً پنجاه سال قبل است. شاخص توسعه انسانی سازمان ملل مبتنی بر سه معیار امید به زندگی، تحصیلات و درآمد است که همه این‌ها در سطح دنیا و به‌ویژه در کشور ما ارتقای چشمگیری داشته‌اند. غیر از معدودی از کشورها، حال و روز اکثر کشور‌ها بهتر از قدیم است، اما در قدیم، محور همه کتاب‌ها و اخبار، خبر‌های خوب و امیدوارکننده بودند و اخبار خوب شنیده و خوانده می‌شدند و رسانه‌ها به این شکل غیرعقلائی و ظالمانه، اذهان مردم را با اخبار بد بمباران نمی‌کردند.
چاره چیست؟ ما موظفیم اخبار خوب و امیدوارکننده و شادی‌بخش را در هر جای جهان که هستند، رصد کنیم، تشخیص بدهیم و به خاطرشان شکرگزار باشیم. این رویه، هم به نفع دنیاست و هم به نفع خود ما. در آیین و اعتقادات ما خیر و خوبی از جانب خداست، بنابراین رویداد‌های خوب نعمت خداوندی هستند و نادیده گرفتن، دست کم گرفتن و بدتر از همه تخریب آنها، کفران نعمت است و از نظر روانی و عقلی هم هیچ کمکی به ما نمی‌کند.
برای برخورداری از زندگی بهتر، باید امیدوار و پرتلاش بود و امیدوار به یاری خدا که از هر کسی به بندگانش مهربان‌تر است.