روزنامه خراسان
1402/04/17
نبرد «نادرشاه» و «ملک محمود» پشت تپههای خواجهربیع!
جواد نوائیان رودسری – شاید خیلیها ندانند که محوطه تاریخی آرامگاه خواجهربیع، قدمتی بیش از شهر مشهد دارد؛ به واقع تاریخ آن به دوران پیش از اسلام میرسد. ربیع بن خُثیم، فردی که مقبره موجود در این بنای مُعظَم، به او نسبت داده میشود، درگذشته سال 63 ق است و اگر فرصتی دست داد، در آینده، به زندگی، زمانه و اقدامات او خواهم پرداخت. باور برخی مورخان این است که محدوده آرامگاه خواجهربیع، همان محدوده نوغان قدیم است؛ یکی از شهرهای مهم بلوک توس که جمعیت فراوانی داشت و بعد از حمله مغول، به تدریج از بین رفت و ساکنانش هم به مشهد هجرت کردند. روستای سناباد، یعنی جایی که امام رضا(ع) در آن به شهادت رسید و به خاک سپرده شد، یکی از توابع شهر نوغان بوده است. بنای بقعه خواجهربیع؛ تیموری یا صفوی؟ چنین مشهور است که بنای بقعه خواجهربیع در دوره صفویه و طبق گزارش کتیبه داخل بنا و دور گنبد، بین سالهای 1021 تا 1024ق و به دستور شاهعباس یکم صفوی ساخته شد، اما واقعیت چیز دیگری است و برخی از کارشناسان باستان شناسی، مانند رجبعلی لباف خانیکی (در مقاله دانشنامه جهان اسلام)، اصل بنا را مربوط به دوره تیموری میدانند و اسکندربیک منشی، مورخ دوره صفوی نیز، اقدام عمرانی شاه عباس یکم را، بازسازی معرفی کرده است. به همین دلیل، میتوان قدمت بنا را به دوره تیموری و به احتمال زیاد، عهد شاهرخ پسر تیمورلنگ مربوط دانست؛ دورانی که مشهد عصر توسعه عمرانی بزرگی را تجربه میکرد و بناهای مهمی مانند مسجد گوهرشاد در همین دوره ساخته شدند. البته وقتی درباره ساخته شدن بنا در این دوره صحبت میکنیم، به معنای شهرت نداشتن مقبره در دورههای قبل نیست. گزارشهایی در اختیار داریم که زمینهای اطراف منطقه خواجهربیع، یکی از اردوگاههای نظامی در دوره غزنوی بوده است. در دورههای بعد و حتی در زمان تسلط ازبکان بر خراسان نیز، نام خواجه ربیع و آرامگاه او به متون تاریخی راه یافته ؛ مثلاً فضلا... روزبهان خُنجی در «مهماننامه بخارا»، به عبور سپاه ازبک از کنار مقبره اشاره کرده است. طبق روایتهای تاریخی، آرامگاه و زمینهای اطرافش، در قرون متأخر، روی زمینهای منطقه به نام «حسینآباد» قرار داشت و تولیت موقوفههای آرامگاه هم، در اختیار احفاد پریزاد خاتون، نواده خواجهربیع و بانی مدرسه پریزاد در حرم رضوی بود. رابطه نادرشاه با منطقه خواجه ربیع! پس از آنکه اصفهان به دست افغانها افتاد و حکومت صفویه به ظاهر سرنگون شد، شاه تهماسب دوم، پسر شاه سلطان حسین، کوشید قدرت صفویه را احیا کند. او در این مسیر تعدادی از جنگاوران نامدار ایران را به همکاری دعوت کرد که یکی از آن ها نادرقلی افشار بود. از سوی دیگر، در دوران فترت بعد از سقوط اصفهان، مشهد دورهای ناگوار از ناامنی را تجربه کرد و پس از آن، تحت سلطه ملکمحمود سیستانی، حاکم مقتدر تون درآمد. از آنجا که مشهد، به عنوان شهر اول مذهبی ایران، اهمیت فراوانی برای صفویه داشت، سپاه شاه تهماسب دوم، به فرماندهی نادرقلی افشار و فتحعلیخان قاجار (جد فرمانروایان بعدی از دودمان قاجاریه) به سوی مشهد حرکت کرد تا ملکمحمود را از حریم این شهر براند. نادر ابتدا کوشید با تمهیدات و فریبهای نظامی و سیاسی، ملکمحمود را از پا درآورد، اما توفیقی حاصل نشد. طبق گزارش میرزامهدی استرآبادی در «جهانگشای نادری»، جدال میان نادر و محمود، با جنگ و گریزهایی همراه شد و در نهایت، با فرارسیدن فصل زمستان، دو طرف به پایگاههای خود بازگشتند. به ظاهر در تمام این مدت، خواجهربیع پایگاه نادر بود، ولی او نتوانست در برابر ملکمحمود و سپاه وی کاری از پیش ببرد. محمود نیز که اوضاع را بر وفق مراد دید، حکام محلی را علیه نادر شوراند و خودش دعوی پادشاهی کرد. به این ترتیب، با آغاز سال 1105ش، مسئله ملکمحمود به یک بحران بزرگ برای شاه تهماسب دوم تبدیل شد. سپاه نادر پشت دروازه نوغان فرمانروای صفوی که از قدرت نادر بیمناک شده بود، تصمیم گرفت با دخالت در ماجرای ملکمحمود، اسباب حذف نادر از قدرت را فراهم کند؛ غافل از اینکه چنین اقدامی به آسانی میسر نبود. شاه تهماسب سپاهی آراست و با بخشیدن مقام فرماندهی به فتحعلیخان قاجار، راه مشهد را در پیش گرفت. نادر و نیروهایش نیز، در قوچان به اردوی شاهی پیوستند. برتریجویی فتحعلیخان باعث شد که نیروهای تحت امر او که عموماً از ایل قاجار بودند، با کُردهای قوچان که در میان نیروهای نادر حضور داشتند، درگیر شوند. با این حال، نادر هر طور بود غائله را خواباند. در 22 محرم سال 1139 / 28 شهریور 1105، شاه تهماسب، به همراه نادر و فتحعلیخان، برای شکست دادن ملکمحمود به سمت مشهد حرکت کرد، اما میان دو سردار، رقابتی سنگین حاکم بود که به سرعت، حالت خصومت و دشمنی به خود گرفت. با رسیدن نیروها به باروی مشهد، ابتدا دروازه ارگ هدف حمله قرار گرفت، اما ملکمحمود با تجهیز باروها، به شدت مقاومت کرد. شاه تهماسب، احتمالاً با نظر نادر، محل اردوگاه را از کوهسنگی، در نزدیکی دروازه ارگ، به خواجهربیع انتقال داد. نادر که از فتحعلیخان و اقدامات او نگران بود، شاه را به کشتن وی ترغیب و شاید وادار کرد و تهماسب دوم که حالا، از هر دو سردارش واهمه داشت، در تصمیمی سریع و بدون فکر، نظر نادر را پذیرفت. سردار افشار دستور داد در همان ساعت فتحعلیخان را حاضر کنند و در 14 صفر سال 1139 / 19 مهر 1105، به زندگی وی خاتمه دهند. به دستور نادر، پیکر رقیب سرسخت را به داخل بقعه خواجهربیع بردند و در آنجا دفن کردند. یکسره شدن کار ملکمحمود ملکمحمود با شنیدن مرگ فتحعلیخان و به باور اینکه طایفه قاجار در برابر این اقدام آرام نخواهد نشست، با سپاه خود از مشهد بیرون آمد و پشت تپههای نزدیک خواجهربیع، با سپاه نادر درگیر شد، اما به شدت شکست خورد و فرار را بر قرار ترجیح داد. در آن گیر و دار، شانس هم درِ خانه نادر را زد. پیرمحمد، یکی از افراد سپاه فتحعلیخانِ مقتول که پیش از این، از وی بریده و به ملکمحمود پیوسته بود، چون اوضاع را خطرناک تشخیص داد، برای نادر پیغام فرستاد که حاضر است دروازه را به روی نیروهای او باز کند، به شرط آنکه جانش در امان باشد و پاداش ارزشمندی بگیرد. نادر پذیرفت و قرار شد پیرمحمد، دروازه نوغان، نزدیکترین دروازه مشهد به محوطه خواجهربیع را روی سپاه نادر باز کند. شب 16 ربیعالثانی 1139 / 16 آذر 1105، نادر با 12 هزار نفر از نیروهای شجاع خود، به سرعت راه دروازه نوغان را درپیش گرفت و با کمک پیرمحمد از آن گذشت؛ در نخستین ساعات صبح، تمام شهر مشهد، به جز ارگ و قلعه آن در محله سراب، به دست نادر و سربازانش افتاد. روز بعد، در 17 آذر، ملکمحمود نیز، بدون قید و شرط تسلیم شد. او اعلام کرد که از این پس در حجرهای واقع در حرم، گوشه عزلت میگزیند! پیرمحمد نیز به دلیل همکاری، حکومت تربت جام را به دست آورد. نبرد نادر و ملکمحمود، با محوریت منطقه خواجهربیع، در نیمه دوم آذر سال 1105 با پیروزی کامل سپاه نادر، پایان یافت و بعد از آن، دیگر کسی جلودار پیشرفت وی برای به دست آوردن سریر فرمانروایی نبود.
سایر اخبار این روزنامه
مهار موتور پولی تورم
نجات زندگی از پشت خط تلفن!
راهنمای خرید کینکت
کلاف سردرگم استفاده کافهها از پیاده رو
نبرد «نادرشاه» و «ملک محمود» پشت تپههای خواجهربیع!
جنین، غزه دوم!
نبرد دیپلماتیک در شورای امنیت
افتتاح باند غربی قطعه دوم آزادراه تهران - شمال
عوارض کوکائین برای بایدن ها و هراس نتانیاهو از بزرگ ترین تظاهرات
گنجینه فرهنگی ایران در سوگ استادان موسیقی نواحی
پاتک اشتباه زوج ها به انتقادها
باند «لب پَر فروش ها » در چنگ قانون گرفتار شدند
تقلب با آسودگی!